بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یک دوشیزه بریجرتون دیگر؛ کتاب سوم | طاقچه
کتاب یک دوشیزه بریجرتون دیگر؛ کتاب سوم اثر جولیا کویین

بریده‌هایی از کتاب یک دوشیزه بریجرتون دیگر؛ کتاب سوم

۳٫۶
(۳۱)
«شخص باید یه کتاب رو بخونه چون اون کتاب با قلبش حرف می‌زنه.»
mina
پاپی لبخند نزد. عاقل‌تر از این حرف‌ها بود که چنین حرکتی انجام بدهد. ولی بی‌شک در حال موفق شدن بود.
Sara.iranne
مرد لبخندی زد که این کارش او را بسی جذاب‌تر کرد. طوری که نفسش گرفت و مات ماند...
Sara.iranne
در مواردی که مربوط به آبرو و حیثیت می‌شد همیشه این زن بود که سرزنش می‌شد.
Sara.iranne
الان وقت احساساتی شدن نبود. فلسفه مال بی‌کارها بود، ولی او کاری برای انجام دادن داشت.
Sara.iranne
جانِ منی، از آنِ منی، جانانِ منی آی نفس دل تو را هوس کرد موی تو را ابروی تو را گیسوی تو را نقاشیِ من ای ساقی قربان چشمان سیاهت... بده از می چشمات که دریای محبته...
من عاشق خاله دیبام هستم
اندرو هیچ وقتی خیلی به این حقیقت که خانم‌ها اجازه تحصیلات عالیه را نداشتند فکر نکرده بود ولی اینکه پاپی بریجرتون نمی‌توانست در دانشگاه تحصیل کند یک جنایت بود. کنجکاوی‌اش بی‌انتها بود. درباره همه‌چیز سؤال می‌پرسید
Sara.iranne
«یه مرد گرسنه نمی‌تونه خوب کار کنه
Sara.iranne
یگانه خاطره‌اش درباره راجر بود که به‌مانند جواهری به آن افتخار می‌کرد. و آن‌هم شش‌ماه آموزش مخفیانه و شکنجه دادن او با دایره‌لغات حرف‌های زشت بود که پاپی با سپاسگزاری و وظیفه‌شناسی از او پیروی کرده
Sara.iranne
مردی احساساتی نبود یا دست‌کم فکر نمی‌کرد باشد. ولی آن لحظه به یک شعر تبدیل شد، هنگامی که موج به مانند قافیه‌هایی رازآلود اوج می‌گرفت و سقوط می‌کرد و باد سطرهایش را زمزمه می‌کرد. انگار که دنیا به زیر پاهایش به یک غزل تبدیل شد
Sara.iranne

حجم

۲۸۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۷۱ صفحه

حجم

۲۸۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۷۱ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد