- طاقچه
- مدیریت و کسب و کار
- کتاب کی؟
- بریدهها
بریدههایی از کتاب کی؟
۴٫۱
(۱۵)
اهداف موقت تعیین کنید. برای حفظ انگیزه یا دوباره برانگیختن آن، پروژههای بزرگ را به گامهای کوچکتر تقسیم کنید. در مطالعهای که پیرامون کاهش وزن، دویدن در مسابقه دوی ماراتن و طی مسیری طولانی برای بردن بلیط رایگان برگزار شد، محققان به این نتیجه رسیدند که انگیزه افراد در ابتدا و انتهای مسیر قوی است، اما در میانه راه گرفتار میشوند. مثلاً، وقتی قرار بود ۲۵ هزار مایل بدوند، وقتی ۴ هزار یا ۲۱ هزار مایل دویده بودند، علاقه بیشتری به سختکوشی و دویدن چند مایل بیشتر داشتند، اما وقتی ۱۲ هزار مایل دویده بودند، تلاششان کم میشد. یک راهحل این است که نگاه دیگری به میانه داشته باشید. به جای اینکه به ۲۵ هزار مایل فکر کنید، یک هدف کوچکتر ۱۲ هزار مایلی برای خود بگذارید و وقتی به آن رسیدید، به ۱۵ هزار مایل فکر کنید. در هر مسابقه واقعی یا خیالی به جای تصور فاصله خود تا خط پایان، سعی کنید به نشانه بعدی که برای خود تعیین کردهاید، برسید.
lordartan
حرکت بهتر از سکون است. نشستن زیاد نسخه جدید سیگار کشیدن است و خطر فراوان دارد. همچنین ما را بیشتر در معرض خطرات بازه فرود قرار میدهد. به همین دلیل پنج دقیقه ایستادن و راه رفتن بعد از هر یک ساعت کار، بسیار مفید است. تحقیقی نشان داد پنج دقیقه پیادهوری به ازای هر یک ساعت کار سطح انرژی را افزایش میدهد، تمرکز را بیشتر میکند، حالات احساسی فرد را در طول روز بهبود میبخشد و از احساس خستگی عصرانه میکاهد. این فعالیتهای کوچک که محققان آن را «ریزفعالیت» مینامند، بسیار موثرتر از یک استراحت و پیادهروی سی دقیقهای است تا حدی که محققان به سازمانها پیشنهاد میکنند استراحتهای فیزیکی کوتاهی در طول روز ترتیب دهند. استراحت و قدم زدن کوتاه در محل کار انگیزه و تمرکز را افزایش داده و خلاقیت را بهبود میبخشد
lordartan
آیا شغل فعلیتان دشوار، اما در کنترل خودتان است؟ بهترین شغلها یک ویژگی مشترک دارند: ما را مجبور میکنند به بهترین شکل کار کنیم، اما به شرطی که خودمان کنترل امور را در دست داشته باشیم نه شخصی دیگر. کارهای دشوار که استقلال ما را حفظ نکنند، باعث فرسودگی میشوند. کارهای مستقل اما بدون چالش، خستهکننده هستند. (کارهایی که نه چالشبرانگیز و نه در کنترل ما هستند، از همه بدترند). اگر کارتان نه چالشبرانگیز است و نه در آن استقلال دارید و هیچ راهی هم برای بهتر کردن اوضاع ندارید، به فکر ترک آن باشید.
lordartan
شاید در بعضی مراحل زندگی تصمیمی مانند تصمیم سال جدید گرفته باشید. اول ژانویه هر سال تصمیم میگیرید کمتر بخورید، بیشتر ورزش کنید یا هر شنبه به مادرتان زنگ بزنید. شاید به تصمیمتان عمل کنید و برای حفظ سلامتی و روابط خانوادگی تلاش کنید. یا شاید در فوریه روی مبل نشسته باشید، افسانه خرگوش کونگفوکار تماشا کنید، یک ظرف بزرگ خوراکی کنار دستتان باشد و تلفن مادرتان را جواب ندهید. حتی اگر به تصمیمهایتان هم عمل نکنید، روزی که تصمیم گرفتید به خود انگیزه بدهید، بُعد دیگری از نیروی آغازها را میبینید.
دانشمندان علوم اجتماعی نخستین روز سال را «نشانه زمانی» مینامند. همانطور که انسان برای یافتن مسیر از نشانهها استفاده میکند (برای رسیدن به خانه من، بعد از پمپ بنزین به سمت چپ بپیچید) ما هم برای یافتن زمان مناسب از نشانهها استفاده میکنیم. بعضی روزها مثل پمپ بنزین هستند، با روند یکنواخت و فراموششدنی سایر روزها تفاوت دارند و در یافتن مسیر به ما کمک میکنند.
lordartan
محققان قرنهای هفده و هجده آن را نوعی بیماری جسمی (یک بیماری مغزی با منشاء شیطانی) میدانستند که از فعالیت دائمی ارواح حیوانی در لایههای مغز میانی به وجود میآمد. دیگران فکر میکردند نوستالژی حاصل تغییر فشار جو یا افزایش صفرای سیاه در خون است یا گاهی آن را مصیبت منحصر به سوئیس میدانستند. در قرن نوزدهم، آن عقاید دور انداخته شد، اما همه به بررسی آسیبهای نوستالژی ادامه دادند. محققان و پزشکان آن عصر، نوستالژی را اختلالی ذهنی و روانی میدانستند که با روانپریشی، جنون و حس اضطرار همراه بود.
امروزه، به لطف تحقیقات کنستانتین سدیکِیدِز، روانشناسی از دانشگاه ساوثهمپتون و دیگران، نوستالژی از هر اتهامی مبرا شده است.
lordartan
اما زمان خیلی بیشتر از اینها، زبان ما را گسترده و فکرمان را رنگآمیزی میکند. بسیاری از زبانهای دنیا فعلها را در زمانهای مختلف مخصوصاً حال، گذشته و آینده صرف میکنند تا معنی را برسانند و نوع تفکر را نشان دهند. تقریباً هر جملهای که به زبان میآوریم ردپایی از زمان دارد. میتوان گفت که ما با استفاده از این سه زمان فکر میکنیم، مخصوصاً وقتی درباره خودمان فکر میکنیم.
مثلاً زمان گذشته را در نظر بگیرید. به ما گفتهاند که نباید در این زمان زندگی کنیم، اما تحقیقات نشان داده که فکر کردن به زمان گذشته میتواند ما را به شناخت بهتری از خودمان برساند. مثلاً نوستالژی (فکر کردن به گذشته و گاهی درد کشیدن از یادآوری آن)، زمانی نوعی آسیب و نقص به حساب میآمد که ما را از پیگیری اهداف باز میداشت
lordartan
ترم یا سال تحصیلی
با پایان ترم تحصیلی خیال دانشآموزان راحت میشود، اما با کمی فکر و برنامهریزی میتوانند احساس اوج را هم تجربه کنند. به همین دلیل بعضی معلمهای باانگیزه از پایانها برای معنادهی به دوران تحصیل استفاده میکنند
lordartan
روز کاری
وقتی روز کاری تمام میشود، خیلی از ما باید چند تکه شویم: بچهها را از مدرسه برداریم، سریع به خانه برویم و شام درست کنیم یا مستقیم به یک کافه برویم. اما علم پایانها پیشنهاد میکند که بهتر است به جای فرار از محل کار، پنج دقیقه آخر را کمی فکر کنیم تا پایانی رضایتبخش داشته باشیم
lordartan
تا ده سال پیش، افرادی را که فقط چهار ساعت میخوابیدند و سختکوشهایی که شبها کار میکردند، تحسین میکردیم. آنها قهرمان ما بودند و از خودگذشتگی فراوان و تعهدشان، بینظمی و ضعف دیگران را آشکار میکرد. سپس علوم خواب پیشرفت کرد و رفتار ما هم عوض شد. دیگر فرد بیخواب قهرمان نبود، احمق به حساب میآمد و ممکن بود با کار و انتخابهای ضعیفش به ما هم آسیب بزند.
صبح
تعطیلات
نوع پایان یافتن تعطیلات خاطرات بعدی ما از آن تجربه را رقم میزند. الیزابت دان، روانشناسی از دانشگاه بریتیش کلمبیا به مجله نیویورک گفت «به نظر میرسد لحظات آخر یک تجربه اثر زیادی بر خاطرات ما میگذارد و درنتیجه چتربازی، بالنسواری و یا انجام کارهای مشابه در روز آخر سفر استراتژی خوبی برای حداکثر کردن خاطرات خوب است. وقتی میخواهید برای تعطیلات بعدی برنامهریزی کنید، لازم نیست بهترین کارها را برای لحظه آخر بگذارید، اما اگر آگاهانه یک پایان عالی و پرنشاط برای تعطیلات در نظر بگیرید، هم در تعطیلات و هم هنگام مرور خاطرات، لذت بیشتری خواهید برد.
خرید
در میان انبوه مطالبی که درباره اهمیت خدمات مشتریان نوشته شده، به لحظات پایانی برخورد با خریدار یا مشتری توجه چندانی نشده است.
lordartan
چهار مورد که میتوانند پایان بهتری داشته باشند
اگر از نیروی لحظات پایانی و توانایی خود برای شکل دادن آنها مطلع باشیم، میتوانیم پایانهای خاطرهانگیز و پرمعناتری را در همه حوزههای زندگی رقم بزنیم. در این قسمت به چهار ایده اشاره میکنم:
lordartan
تکامل تدریجی، این احساس را توضیح میدهد. بعد از اینکه نخستیها از درختها پائین آمدند تا در دشتهای فراخ زندگی کنند، تعلق به گروه برای بقا بسیار مهم شد. ما به افراد دیگری احتیاج داشتیم که در کارها به ما کمک کنند و هوایمان را داشته باشند. تعلق ما را زنده نگه میداشت و تعلق نداشتن ما را خوراک هیولاهای پیش از تاریخ میکرد.
در عصر جدید، این علاقه قدیمی به احساس تعلق به ما کمک میکند که زمان کارهایمان را با دیگران هماهنگ کنیم. بسیاری از محققان به این نتیجه رسیدهاند که انسجام اجتماعی به هماهنگی بیشتر منجر میشود. یا به گفته سیمونز «اگر احساس تعلق وجود داشته باشد، صدای بهتری از گروه کر میشنوید، میزان حضور در تمرینات بهتر میشود و لبخندهای بیشتری بر چهرهها نقش میبندد». اما وقتی محرک این احساس تعلق درونی باشد، باید برای بروز آن تلاش کنید. گروهها با سه چیز احساس تعلق را تجربه میکنند: کدها، لباسها و تماس فیزیکی.
lordartan
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۱۴,۳۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد