بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ما که کاری نمی کنیم! | صفحه ۶۳ | طاقچه
کتاب ما که کاری نمی کنیم! اثر سیده مریم  خامسی

بریده‌هایی از کتاب ما که کاری نمی کنیم!

انتشارات:انتشارات آرنا
امتیاز:
۴.۲از ۸۵ رأی
۴٫۲
(۸۵)
هر وقت کسی در مورد خوبی، نیکی، پاکی حرف میزند، اشک در چشمانم حلقه میزند... هر وقت کسی در مورد عالم هستی صحبت میکند، چیزهایی برایم آشکار میشود و انگار قلبم بزرگتر میشود... اما بعضی سوال ها را فقط باید از خودش پرسید بعضی چیزها فقط بین خود انسان هست و خدا او تنها کسی ست که میتواند پاسخ دهد اوتنها کسی ست که میتواند حالی ام کند
بهار
کاش خانم جان بیشتر از انسانیت با من سخن میگفت تا امروز میتوانستم پایم را فراتر از مرزهای دختر بودن و پسر بودن بگذارم و مرزهای انسانیت را هر روز و هر روز برایم تکرار میکرد، نه بایدها و نبایدهای  ذهن خودش  و ذهن دیگران را... من از این همه باید و نباید بی دلیل، از این همه بدبینی، از این همه نگاه، رنج بسیاری میبرم...
بهار
گفت: امید چیز بسیار خوبیست، زیبا دیدن از آن بهتر است... عشق ورزیدن زندگیت را روشن میکند وشاید تمام هدف خلقت همین باشد... تو باید خودت را ببخشی... تو باید خودت را دوست بداری... ما همه اشتباه میکنیم... ما همه گند میزنیم... ما گاهی آنقدر غلط میرویم که تمام پل های پشت سرمان را خراب میکنیم... ما همه چشمان شرمسارمان را بارها در آیینه دیده ایم... ما نباید زیر پوست نا امیدی و حقارت تن و دست بجنبانیم، ما باید خودمان را از این منجلاب متعفن حقارت و گناه بیرون بکشیم...
ellena_1988
ما درافکارمان حبس شده ایم، مثل ماهی کوچک دراقیانوسی بزرگ... وحشت آورست تمام دنیایت آبی و خیس باشد... و میدانی؟ داستان ما ازماهی ها هم غم انگیزتر است!...
parisa,
نمی‌فهمیدم این همه خوبی برای کسانی که بدی میکنند یعنی چه!...
:)

حجم

۴۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۰ صفحه

حجم

۴۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۰ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل۱
...
۶۲
۶۳
صفحه بعد