بریده‌هایی از کتاب ۱۰۱ سؤالی که در دهه‌ی بیست سالگی باید از خود بپرسید

ترس از چه‌چیزی شما را از انجام کاری بازمی‌دارد؟ آیا ارزشش را دارد؟ آیا ارزشش را دارد که اجازه دهید ترس، دلواپس و نگرانتان کند؟ آیا ارزش این را دارد که بی‌اطلاع و بدون جواب بمانید؟ آیا ارزش دارد یک عمر بگویید «ای کاش»؟

وجود شریک زندگی باعث می‌شود سختی‌ها آسان‌تر و خوشی‌ها شیرین‌تر شوند.

می‌دونی، لحظه‌ای که شاهد موفقیت کسی هستیم درست مثل نگاه‌کردن به ماهی می‌مونه که همین‌الان روشنایی یک سمتش رو می‌بینی، ولی نمی‌تونی اون سمت دیگه‌ش رو که تاریکه ببینی.»

اگر مثل دانه‌ریختن برای پرندگان، هرجایی که بتوانید بذرپاشی می‌کنید، بنابراین ازدواج‌کردن در برنامهٔ پنج سال آینده‌تان نخواهد بود؛ اما اگر از رابطه‌داشتن با افراد مختلف خسته شده‌اید و فکر می‌کنید درمقابل، تنها درد و پشیمانی نصیبتان می‌شود و یک کاسه سوپ داغ و خوشمزه در خانه را به همهٔ آنها ترجیح می‌دهید، بنابراین به ازدواج بسیار نزدیک شده‌اید.

یکی از بهترین راه‌های فراموش‌کردن مشکلات این است که به دیگران کمک کنی مشکلاتشان را فراموش کنند و یکی از بهترین راه‌های داشتن آینده‌نگری این است که فراتر از خودت را ببینی. بنابراین، از خودت بپرس: امروز به چه کسی می‌توانم کمک کنم؟ تعداد کسانی‌که به کمک احتیاج دارند کم نیست.

تصمیم گرفت روزهای پیش‌رویش را تاریک نبیند، بلکه آنها را فرصتی بزرگ برای افرادی بزرگ ببیند تا کارهای بزرگی را برای دلایل بزرگ انجام دهند.

درست مثل ماه که دو رو دارد، در عکس‌های همهٔ آدم‌ها، زندگی‌شان و قصه‌هایشان همیشه دو رو وجود دارد.

یک نظریهٔ جامعه‌شناسی نیز درمورد قدرت این روابطِ به‌اصطلاح بی‌اهمیت وجود دارد: اتفاقاتی که به‌صورت متناوب رخ می‌دهند به ملاقات با فردی مشخص در زمانی مشخص ختم می‌شوند که به کمک او می‌توانید به جایگاهی مشخص که همیشه آرزویش را داشته‌اید برسید.

بزرگ‌ترین تفاوت بین کارآفرینان با سایر افراد این است که آنها به مشکلات و موانع به‌چشم فرصت نگاه می‌کنند.

انجام یک کار بزرگ، ترسناک است، و انجام‌ندادن کار بزرگ به‌خاطر ترس، ترسناک‌تر است!

هرچه بیشتر غُر بزنید، غُرنزدن برایتان دشوارتر خواهد شد. هرچه بیشتر برای خلق رویدادی جدید تلاش کنید، تلاش‌کردن و خلق‌کردن در روزهای بعدی برایتان راحت‌تر خواهد شد.

در تک‌تکِ روزها مسائل بسیاری برای غُرزدن وجود دارد، اما درعین‌حال مسائل بسیاری هم برای شکرگزاری هست. این دست خودمان است که غُر بزنیم یا برای خلق رویدادی جدید تلاش کنیم. این دست خودمان است که وقتمان را بیهوده هدر دهیم یا برای خلق رویدادی جدید تلاش کنیم. این دست خودمان است که از همه‌چیز انتقاد کنیم یا برای خلق رویدادی جدید تلاش کنیم. می‌توانیم در نابسامانی‌های اقتصادی واکنشی انفعالی داشته باشیم یا فعالانه به‌دنبال یافتن نیازها و برطرف‌کردنشان باشیم. فرصت‌ها برای بیست‌وچندساله‌ها و سی‌وچندساله‌ها ناپدید نمی‌شوند؛ فقط برای پیداکردنش به کمی خیال‌پردازی و اعتمادبه‌نفس بیشتر نیاز خواهید داشت. نمی‌توان یک گوشه نشست و منتظر بازشدن در ماند؛ باید آن‌قدر به در بکوبیم تا بالاخره به‌رویمان باز شود.

بسیاری از موفقیت‌ها و شکست‌های ما به‌خاطر توانایی‌ها و استعدادهای خارق‌العاده‌مان یا فقدان آنها به‌وجود نیامده‌اند، بلکه با گذشت زمان شکل گرفته‌اند. همین. موفقیت و شکست فقط و فقط به زمان درست و اشتباه مربوط می‌شود و فقط کافی‌ست صبر داشته باشید و اراده و ایمانتان را حفظ کنید تا به زمان درست برسید.

داشتن رؤیاهای بزرگ و کوچک‌ترین تلاش را کردن، ترکیب دگرگون‌کننده‌ای است.

ما باید در شرایط بغرنج، متفکران و شاگردان بی‌نظیری باشیم.

باید برای شخص یا چیزی که بیش‌از همه دوستش دارید به‌سختی تلاش کنید.

عشق جنگ است؛ نه علیه یکدیگر، بلکه برای یکدیگر. در یک رابطه، باید علیه تمام عواملی که سعی دارند شما را به ادامهٔ جنگ دعوت کنند مبارزه کنید.

با تمام این احوال، هنوز هیچ واژه‌ای در دنیا به‌اندازهٔ واژهٔ عشق اشتباه تفسیر نشده، ستوده نشده، نفرین نشده، مورداحترام و مورد بی‌اعتمادی قرار نگرفته است. همهٔ ما به عشق نیاز داریم، این‌طور نیست؟ اما آیا اصلاً می‌دانیم عشق چیست؟ همه یک چیز را درمورد عشق می‌دانیم: اینکه ناامیدمان می‌کند. عشق نفرین و بیمارمان می‌کند. عشق چیست؟ چطور آن را دریافت می‌کنیم؟ و چطور از آن نگهداری می‌کنیم؟ برای جواب‌دادن به این سؤالات ابتدا باید بدانیم عشق چه‌چیزی نیست. باید یکسری دروغ‌هایی که دربارهٔ عشق باور کرده‌ایم را کنار بزنیم تا به واقعیت آن پی ببریم.

در ازدواج، دو نفر شبیه یکدیگر می‌شوند و هرکدام خصوصیات و ویژگی‌های دیگری را به‌خود می‌گیرد. آیا این جمله هیجان‌زده‌تان می‌کند یا باعث می‌شود احساس کنید قوطی خمیرِ بازی را قورت داده‌اید؟

ازدواج مثل خمیرِبازی است؛ هرچه دو رنگِ متفاوت بیشتر باهم ترکیب شوند، تشخیص دادن یکی از دیگری سخت‌تر خواهد شد.