من فکر میکنم تفکر حقوق زنان در دنیای کنونی بهاندازهای که به دستیابی به حقوق برتر توجه دارد به حقوق برابر اهمیت نمیدهد. اگر زمان کافی برای تحقیق درمورد برنامههای کنونی آنها صرف کنید متوجه خواهید شد که در این برنامهها علاوهبر مسائلی ازقبیل آزادیخواهی و مستقلبودن از مردها، مسائلی همچون قدرت و تسلط بر مردان هم وجود دارد. جالب اینجاست که این مواضع درست زمانی گرفته میشوند که ما میدانیم مردها از موقعیت خود برای برتری و تسلط بر همتایان زن خود استفاده کردهاند. اغلباوقات مردان اجازهٔ آزار جنسی را داشتهاند، چون معمولاً از جایگاه بالاتری نسبت به زنان برخوردار بودهاند؛ و در بعضی صنایع هم همچنان این مسئله وجود دارد. درست است که چنین رفتاری اصلاً قابلقبول نیست، ولی از نظر من تلافیکردن و تلاش برای قراردادن خودمان در جایگاهی برتر نسبت به آنها هم راهحل مناسبی نیست. بهترین راه برای ایجاد برابری این است که به دخترانمان یاد بدهیم چگونه در تمام شرایط اعتمادبهنفس خود را حفظ کنند و توانمند باشند.
کاربر ۳۰۱۴۲۲۷
همسان یا متفاوت؟
نکتهٔ جالب بعدی این است که این جنبش موجب ایجاد سردرگمی شد. ما در تلاش برای برابری با مردان اشتباهاً در پی همسانشدن با آنها رفتیم. درحالیکه برای دستیابی به فرصتهای برابر تلاش میکردیم، فکر کردیم از لحاظ طبیعت، توانایی و تمایلات و آرزوها هم با مردان برابر هستیم. شگفتانگیزترین قسمت تفاوتهای جنسیتی این است که ما واقعاً متفاوت هستیم!
کاربر ۳۰۱۴۲۲۷
«من یک زامبی الکترونیکی هستم که گذر زمان را احساس نمیکنم و مسیر زندگی هدفمند را گم کردهام.»
آروشا