کتاب قاطعیت

اگر شما گاهگاهی نه بگویید به معنی خودخواه بودن شما نیست. این شما را تبدیل به آدمی می‌کند که همان‌قدر که به دیگران اهمیت می‌دهد به خود هم فکر می‌کند.

شما در یک مهمانی به دوستی لبخند می‌زنید و او آن را نادیده می‌گیرد. فوراً این فکر به ذهن شما خطور می‌کند که او شما را دوست ندارد و یا شما او را آزرده‌اید. این به این دلیل است که شما می‌توانید فکر او را بخوانید و تنها با نگاه کردن به آنها بگویید که آنها دقیقاً به چه فکر می‌کنند. واقعیت این است که ممکن است آن فرد نزدیک‌بین باشد یا فکرش مشغول چیزی باشد

شخصیت پرخاشگر همیشه نیاز خود را به نیازهای دیگران ترجیح می‌دهد. شخصیت غیرقاطع همیشه نیازهای دیگران را به نیازهای خود ترجیح می‌دهد. فرد قاطع حالت وسط دارد یعنی بنا به موقعیت تصمیم می‌گیرد. یعنی وقتی لازم باشد فرد می‌تواند تصمیم بگیرد که نیازهای دیگران را به نیازهای خود اولویت دهد و یا برعکس.

اگر شما دستور کار خود را تنظیم نکنید، سریعاً متوجه خواهید شد که شما بر طبق دستور کارهایی که دیگران تنظیم کرده‌اند دارید پیش می‌روید که مسلماً برای منفعت شما تنظیم نشده‌اند.

یک فرد غیر قاطع (منفعل): ۱- بیزار است از اینکه عقاید و بخصوص احساسات خود را بیان کند. ۲- اغلب احساس می‌کند که دیگران از او استفاده می‌کنند. ۳- وقتی دیگران ابراز وجود می‌کنند ساکت می‌ماند. ۴- زمانی‌که سرویس‌ها یا محصولات استاندارد نیستند از شکایت‌کردن پرهیز می‌نماید. ۵- پاسخ منفی دادن به درخواست‌های دیگران برای او بسیار دشوار است. ۶- به نظرات و تمایلات اکثریت تن می‌دهد حتی اگر که مخالف خواسته‌های شخصی او باشند. ۷- بارها و بارها به خاطر هماهنگ بودن با دیگران سازش می‌کند. ۸- از اینکه برای چیزی‌که می‌خواهد مزاحم دیگران شود با اکراه عمل می‌کند. ۹- در مقابل رفتار پرخاشگرانه تسلیم می‌شود. ۱۰- ترجیح می‌دهد که نظرات خودش را برای خودش نگه دارد.

شما برای پولی که دارید زحمت کشیده‌اید چیزی‌که در عوض آن دریافت می‌کنید باید ارزش آن را داشته باشد.

بیشتر ما در زمان کودکی آموختیم که اگر چیزی را از دیگران درخواست کنیم به نوعی گستاخی کرده‌ایم. مثل این است که توقع داشته باشیم دیگران یک توپ کریستالی داشته باشند و به این وسیله از خواسته‌های ما مطلع شوند.

آزادی و قاطعیت یعنی اینکه فرد بتواند قوانینی را انتخاب کند که آرزوی زندگی کردن با آنها را دارد.

وقتی شما برطبق دستور کار خود عمل می‌نمایید و تصمیم می‌گیرید که چه چیزی مهم است و چه چیزی مهم نیست شما دارای محدودیت‌های زمانی برای انجام کارهای خود هستید در این زمان اگر کسی از شما درخواست کند که وقت خود را به او اختصاص دهید این شما هستید که تصمیم می‌گیرید که وقت خود را به آنها بدهید یا نه.