بریدههایی از کتاب نردبان شکسته
۴٫۰
(۷۸)
خودتان را در پلههای پایینیِ نردبانِ موقعیت میبینید، بهاحتمال زیاد در سالهای آینده از افسردگی، اضطراب و درد مزمن رنج خواهید برد. هرچه پلهای که انتخاب میکنید پایینتر باشد، احتمال اینکه تصمیماتِ بد بگیرید و عملکردتان در کار ضعیف باشد، بالاتر است. هرچه پلهای که انتخاب میکنید پایینتر باشد، احتمال اینکه نظریات فراطبیعی و نظریهٔ توطئه را بپذیرید، بالاتر خواهد بود. هرچه پلهای که انتخاب میکنید پایینتر باشد، بیشتر مستعد مشکلات وزنی، ابتلا به دیابت و ناراحتی قلبی خواهید بود. هرچه پلهای که انتخاب میکنید پایینتر باشد، سالهای باقیمانده از عمرتان کمتر خواهد بود.
maryam.rsz
نابرابری در ذهن ما بسیار شبیه فقر است، بهطوری که ایالات متحدهٔ امریکا ـ ثروتمندترین و نابرابرترین کشور جهان ـ را دارای ویژگیهای بسیاری میبینیم که آنرا شبیه کشوری درحالتوسعه میکند نه یک ابرقدرت.
maryam.rsz
نابرابری همچون فقر نیست؛ هرچند بهطرز هراسناکی میتواند حسی شبیه آن داشته باشد.
maryam.rsz
میتوانید بر فرد یا سیستم تمرکز کنید، اما پایشِ همزمانِ هر دو دشوار است. محافظهکاران بر افراد درون سیستم تمرکز میکنند. این مردِ جوان مسئولیت پیداکردن شغل را بر عهده دارد. آن زنِ جوان باید تصمیماتی بگیرد که مانع تبدیلشدنش به مادری تنها میشوند. اگر این دو چنین نکنند، مجبور به تحمل عواقب آن خواهند بود. لیبرالها سیستم را در نظر میگیرند و بر این باورند که مکانهایی که فقر در آنها هنجار است، فقر را در نسلهای بعدی هم بازتولید میکنند. حتا اگر بچهها بهسختی کار کنند هم، تعداد کمی میتوانند خودشان را از مهلکهٔ فقر برهانند. اگر میخواهید پیشبینی کنید کدام بچه در آینده شغل پیدا میکند و کدام کودک به مادری تنها تبدیل میشود، با بررسیِ درآمدِ والدین و کیفیت مدارسِ آنها شروع کنید.
در فصل ۳ دیدیم هر دو چشمانداز بیشازاندازه سادهنگرند، چون نابرابری در جوامعْ رفتارهای افراد را تحتتأثیر قرار میدهد و بهتبع آن باعث نابرابریِ بیشتری میشود.
Mohammad Ali Zareian
دی گاویله در گزارشش نوشته است: «شروع کردیم به آشنایی با یکدیگر؛ کسانیکه به مذهب و شاه وفادار بودند، صندلیهای سمت راست (شاه) را اشغال کردند تا از تماس با هیاهوکنندهها، قسمخوردهها و ناسزاگوهایی که از حملهٔ مستقیم به شاه در حزب مخالفان لذت میبردند اجتناب کنند. انقلابیونِ مسلحی که میخواستند سلطنت را براندازند و کسانیکه بهجای قدرتِ کلیسا به خصوصیات عقلگرایانهٔ عصر روشنگری باور داشتند، بهسمت چپ مجلس رانده شدند. کسانی هم که دیدگاه ملایمتری داشتند در مرکز اتاق جلسه مستقر شدند.»
این آرایش، بهرغم آنکه برنامهریزینشده بود، چندان دور از ذهن هم نبود. در مجلس قبلی، شاه از روحانیت (طبقهٔ اول) و نجبا (طبقهٔ دوم) دعوت میکرد در سمت راست او بنشینند و از کارگران (طبقهٔ سوم) میخواست در صندلیهای سمت چپِ او مستقر شوند.
Mohammad Ali Zareian
بههمینترتیب عرف جامعه کفش چرمی را به یکی از ضرورتهای زندگی در انگلیس تبدیل کرده است. فقیرترین افرادِ آبرومند از هر جنسیتی اگر بدون داشتن کفش چرمی درملأعام ظاهر شوند، شرمنده خواهند شد.
سمیه
ازنظر بیشترِ مردم، ثروتمندبودن بهمعنای تحصیل درآمدی حدود سه برابرِ درآمد فعلیِ آنها بود.
بنابراین چهکسی واقعاً فقیر است و چهکسی فقیر نیست؟ جوابِ این سؤال پیچیدهتر از چیزیست که به نظر میرسد.
سمیه
موقعیت ذهنیِ شما در نردبان موقعیت دربارهٔ آنچه احتمالاً به آن تبدیل خواهید شد، اطلاعات زیادی فاش میکند.
سمیه
بااینحال جان رالز بهشدت به این فرضیه بدبین بود. او چنین استدلال میکرد: اگر مردی صاحب هوشِ درخشان است، چرا بهخاطر آن ستایش شود؟ او صرفاً آنقدر خوشاقبال بوده است که با هوش بالا متولد شود. اگر کسی دارای اخلاق کاریِ قدرتمند است، صرفاً برندهٔ بختآزماییِ صفات سختکوشی و پشتکار شده است. اگر هم پسری بهاندازهٔ کافی قدرتمند است که از بیماریای وحشتناک جان سالم به در ببرد و پسر ضعیفتر تسلیم میشود، این صرفاً نشاندهندهٔ یکی از حقایق تلخ زندگیست. رالز در اینها چیزی نمیدید که ازنظر عدالت یا اخلاق ستودنی باشد.
سمیه
خیار که تا چند دقیقهٔ پیش قابلقبول به نظر میرسید، با مشاهدهٔ دریافت انگور توسط میمون کناری، دیگر بهاندازهٔ کافی خوب نبود. این نتایج بسیار چشمگیرند، چون نشان میدهند میمونها بیش از پاداشهای واقعی، ملموس و خوردنی، به موقعیت خود نسبتبه سایر میمونها اهمیت میدهند
سمیه
خیار که تا چند دقیقهٔ پیش قابلقبول به نظر میرسید، با مشاهدهٔ دریافت انگور توسط میمون کناری، دیگر بهاندازهٔ کافی خوب نبود. این نتایج بسیار چشمگیرند، چون نشان میدهند میمونها بیش از پاداشهای واقعی، ملموس و خوردنی، به موقعیت خود نسبتبه سایر میمونها اهمیت میدهند
سمیه
پاسخ این است که ما شیفتهٔ موقعیتهای اجتماعیِ عالی هستیم. از زمان ارسطو، در تئاترهای ما با مردمانِ عالیرتبه همچون قهرمانان رفتار شده است؛ چون فقط کسی از عرش ممکن است نهایتاً به فرش سقوط کند. در زندگیِ روزمره هم مثل هنر، چشمانمان را به زندگیِ ثروتمندان و آدمهای مشهور میدوزیم و آدمهای عادیای را که در اطرافمان حضور دارند نادیده میگیریم.
چرا تااینحد به موقعیت اجتماعی اهمیت میدهیم؟
سمیه
همهٔ ما از میزان درآمدمان آگاهیم، اما تعداد معدودی از ما میدانیم آیا بهاندازهٔ کافی درآمد داریم یا نه. این ناآگاهی به این دلیل است که تنها راه برای اینکه بفهمیم چه درآمدی واقعاً «کافی» ست، مقایسهٔ خودمان با دیگران است. چنان عادت کردهایم خودمان را با دیگران مقایسه کنیم که بهندرت متوجه این مقایسه میشویم.
سمیه
باید برداشتهای ذهنی از موقعیتِ فرد را جدی بگیریم؛ چون دربارهٔ سرنوشت افراد اطلاعات زیادی در اختیار ما میگذارند. اگر خودتان را در پلههای پایینیِ نردبانِ موقعیت میبینید، بهاحتمال زیاد در سالهای آینده از افسردگی، اضطراب و درد مزمن رنج خواهید برد. هرچه پلهای که انتخاب میکنید پایینتر باشد، احتمال اینکه تصمیماتِ بد بگیرید و عملکردتان در کار ضعیف باشد، بالاتر است. هرچه پلهای که انتخاب میکنید پایینتر باشد، احتمال اینکه نظریات فراطبیعی و نظریهٔ توطئه را بپذیرید، بالاتر خواهد بود. هرچه پلهای که انتخاب میکنید پایینتر باشد، بیشتر مستعد مشکلات وزنی، ابتلا به دیابت و ناراحتی قلبی خواهید بود. هرچه پلهای که انتخاب میکنید پایینتر باشد، سالهای باقیمانده از عمرتان کمتر خواهد بود.
سمیه
ما در فاصلهٔ چندکیلومتری از یکدیگر زندگی میکردیم، اما بچههایی که ناهارِ مجانی داشتند با لهجهٔ کشیدهٔ جنوبیِ والدینمان صحبت میکردند. درمقابل، بچههایی که برای ناهار پول میدادند با صوت بیلهجهٔ گویندگانِ خبر حرف میزدند که به همهجا و هیچجا تعلق داشتند.
سمیه
مثلاً چرا احساس فقر بهاندازهٔ فقرِ واقعی از سالهای عمرتان میکاهد؟ چرا اندازهٔ خانهٔ همسایه هورمونهای اضطرابتان را تحتتأثیر قرار میدهد؟
سمیه
آیا تابهحال در قطاری بیحرکت بودهاید و دیدهاید قطار کناریتان ایستگاه را ترک کند؟ همگی احساس میکنید ناگهان در جهت مخالف شروع به حرکت کردهاید. وقتی طبقات بالاتر دائماً ثروتمندتر میشوند، هم طبقهٔ متوسط و هم کسانیکه با فقر دستوپنجه نرم میکنند، با مقایسهٔ خودشان و آنها، حس میکنند فقیر و فقیرتر شدهاند. اما این احساس صرفاً توهم نیست و همانطور که در صفحاتِ آینده خواهید دید، پیامدهایی جدی دارد.
سمیه
تنها حس صرفاً ذهنیِ کمترثروتمندبودن نسبتبه دیگران کافی بود تا راهبرد «سریع زندگی کن، جوان بمیر» را در زندگی انتخاب کنند.
maryam mahjoobian
مطالعاتی که تا به اینجا بررسی کردیم، نشان میدهند محیطی که نوزادان در آن پرورش پیدا میکنند، تأثیر عمیقی بر آیندهٔ آنها دارد. کودکانی را که به محیطهایی با نابرابریِ بالاـ مثل تگزاس ـ میسپارید، نتایج ضعیفتری نسبتبه بچههایی دارند که به مکانهایی با برابریِ بیشتر ـ مثل آیووا ـ سپردهاید؛ هرچند آیووا و تگزاس هر دو متوسطدرآمدِ یکسانی دارند.
این اتفاق تاحدی ریشه در این واقعیت دارد که احتمال وقوع اتفاقات بد، برای کسانیکه در مکانهای نابرابر زندگی میکنند، بیشتر است. دلیل بعدی این است که فرزندانی که در مکانهای نابرابر رشد میکنند، رفتار متفاوتی خواهند داشت. حتا اگر تمام نوزادانی که بهتصادف به مکانهای مختلف سپردهاید، زندگیشان را با تواناییهای بالقوه و ارزشهای یکسان آغاز کنند، باز هم احتمال وقوع این اتفاقات هست.
Mohammad Ali Zareian
آزمایشها همان گفتهٔ جان بردفورد را یادآوری میکنند که «به آنجا خواهم رفت، اما با لطف پروردگار». اگر عمیقاً آزمایشهای رفتاری را درک کنیم، باید فروتن و متواضع شویم. آنها تصورِ ما مبنیبر اینکه همیشه بر موفقیتها و شکستهای خود کنترل داریم را به چالش میکشند. آنها همچون جان بردفورد به ما یادآوری میکنند صرفاً محصول افکار، نقشهها یا محرکهایمان نیستیم.
Mohammad Ali Zareian
حجم
۵۹۱٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۵۹۱٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۷۰%
تومان