بریدههایی از کتاب نردبان شکسته
۴٫۰
(۷۸)
از منظر فرگشتی، باید به خاطر داشته باشیم که طبیعت به خوشحالیِ ما اهمیتی نمیدهد. درحقیقت طبیعت به اینکه ما ژنهایمان را منتقل خواهیم کرد یا نه اهمیتی نمیدهد. هیچ علاقهای به حفظ یا ازبینرفتنِ خطِ خانوادگیِ ما، یا حتا انقراض کل گونهٔ انسان ندارد. طبیعت از هیچ نتیجهٔ مشخص یا هیچ گروه یا فرد خاصی حمایت نمیکند. طبیعت، خیلی ساده، تمامِ آنچیزیست که اتفاق میافتد.
BiNam
بیشازحد در زمان حال زندگیکردنْ تجربهٔ مشترکِ همهٔ کسانیست که در فقر بزرگ شدهاند.
البته این نگاه به زندگی متناقض به نظر میرسد. اگر میخواهید از فقر خلاص شوید، باید برای آینده پسانداز کنید
BiNam
طبیعت و تربیت همیشه باهم کار میکنند، چون آنچه از نظر ژنتیکی بهعنوان انسان به ارث بردهایم، مجموعهای دقیق از رفتارهای مشخص نیست، مثل رفتارهایی که باعث میشوند مگسهای میوه بهسمت نور بالبال بزنند؛ برعکس، مجموعهای از گرایشها برای واکنش به تغییراتِ محیط به روشهای مشخص است. هدف باید فهمیدن این نکته باشد که طبیعتِ انسان چطور ما را برای واکنش به محیطهای غنی و فقیر از منبع، و همچنین به سطوح بالا و پایینِ نابرابری آماده کرده است. وقتی به این هدف برسیم، درک خواهیم کرد که چرا تفکر و کنش فردی که در خانوادهای ثروتمند رشد کرده است، در مقایسه با رفتار و کنشِ همان فرد در صورت متولدشدن در خانوادهای فقیر، متفاوت است. یا مثلاً چرا کسیکه در موقعیتی با نابرابریِ زیاد زندگی میکند متفاوت با کسی رفتار میکند که در شرایط برابر زیست میکند. بهاینشکل، کمکم تشخیص میدهیم نابرابری چطور شخصیتمان را تغییر میدهد.
BiNam
نابرابری تنها فقرا را تحتتأثیر قرار نمیدهد، بلکه همهٔ کسانیکه در ناحیههای مختلف زندگی میکنند از دست آن به ستوه میآیند. از دیدِ یک اقتصاددان، فقر با نابرابریِ اقتصادی بسیار متفاوت است. فقر به آنچه شخص دارد یا ندارد مربوط است، درحالیکه نابرابری نحوهٔ توزیعِ پول را توصیف و فاصلهٔ میان دارا و ندار را ترسیم میکند.
BiNam
چیز مقاومتناپذیری در فرصتِ اثباتِ بهتربودنِ خود نسبتبه دیگران وجود دارد، حتا اگر بهمدت یک ساعت باشد، حتا اگر به احمقانهترین شکل باشد.
BiNam
یکی از معتبرترین یافتههای روانشناسیِ اجتماعی این است که اگر شما آگاهانه به شخصی فکر کنید که بهوضوح در زمینهای بر شما برتری دارد، احساستان نسبتبه خود در مقایسه با زمانیکه هرگز به آن شخص فکر نکردهاید، بدتر خواهد شد. بههمینترتیب، اگر به کسی فکر کنید که بهنوعی از شما پایینتر است، این مقایسه باعث میشود احساس بهتری نسبتبه خودتان پیدا کنید.
BiNam
نمیتوان بهسادگی گفت نابرابری به میزان پولی که داریم مربوط است؛ نابرابری دربارهٔ موقعیت ما نسبتبه دیگران است. از این منظر، پول، یکی از روشهاییست که با استفاده از آن امتیازاتمان را محاسبه میکنیم. حسِ فقیربودن است که اهمیت دارد، نه صرفاً فقیر «بودن».
BiNam
وقتی نفع شخصی را حذف کنیم، هرکس میتواند بفهمد برابری «باید» بر نابرابری ترجیح داده شود.
BiNam
پول، پول میآوَرَد. ازآنجاکه میتوان ثروت را سرمایهگذاری کرد و بهاینترتیب افزایش داد، پول چرخهای طبیعی ایجاد میکند که از طریق آن ثروتمندانْ ثروتمندتر شده و دم نمودار طولانیتر میشود. کسانیکه چیزی برای سرمایهگذاری ندارند، نمیتوانند در این چرخه شرکت کنند؛ بنابراین در کف نمودار باقی خواهند ماند.
BiNam
نابرابری باعث میشود افراد «احساس» فقیربودن کنند و مثل فقرا «عمل کنند»؛ حتا وقتی فقیر نیستند. نابرابری در ذهن ما بسیار شبیه فقر است، بهطوری که ایالات متحدهٔ امریکا ـ ثروتمندترین و نابرابرترین کشور جهان ـ را دارای ویژگیهای بسیاری میبینیم که آنرا شبیه کشوری درحالتوسعه میکند نه یک ابرقدرت.
BiNam
الگوی روانشناختیِ واقعیتر. در این مدل، افراد بهطور عادی موقعیت نسبیشان را در مقابل زمینههای اجتماعیِ خودشان میسنجند تا درارتباطبا ارزشِ خود قضاوت کنند. تلاش آگاهانه برای درنظرگرفتنِ مواردی که واقعاً مهماند باعث میشود الگوی پیشفرض (ناخودآگاه نگاهکردن به دیگران برای سنجش میزان ارزشِ خودمان) را متوقف کنیم.
نفیسه
میتوان تأثیر طرزفکر «سریع زندگی کن، جوان بمیر» را که از نابرابری سرچشمه میگیرد، با برگرداندنِ توجه به آنچه واقعاً برای فرد اهمیت دارد، کاهش داد.
نفیسه
همراهکردنِ تمایلِ طبیعیِ ما برای تمرکز روی شایستگیهامان با تمرکز بر شانسمان هم میتواند چنین نتیجهای داشته باشد. دفعهٔ بعد که دارید فکر میکنید توی زندگیتان چقدر زحمت کشیدهاید و چقدر لیاقتِ داشتههاتان را دارید، از خودتان بپرسید در طول مسیر چه خوششانسیهایی آوردهاید؟
نفیسه
عملکرد در زندگیِ واقعی به توانایی، تلاش و شانس بستگی دارد. اما همانطور که این شبیهسازی نشان میدهد، هرچه از نردبان بالاتر میروید، موفقیتتان بیشتر از تواناییها و تلاشهای شما تحتتأثیرِ شانس قرار میگیرد.
نفیسه
رابرت فرانکِ اقتصاددان از شبیهسازیهای رایانهای برای بررسی نقش توانایی، تلاش و شانس در رسیدن به موفقیت استفاده کرده است. شبیهسازی رایانه با این فرض آغاز میشود که توانایی و تلاش در کنار هم ۹۸ درصد از نتایج را توضیح میدهند و احتمال فقط ۲ درصد را توضیح میدهد. در این فرضیات، بیشترِ برندگانِ این شبیهسازی، همانطور که انتظار دارید، از امتیازات توانایی و تلاش بالایی برخوردارند. اما وقتی بازارِ شبیهسازی رقابتیتر میشود، امری متناقض اتفاق میافتد: در بالاترین سطح رقابت، همه از توانایی و تلاش بسیار بالایی برخوردارند. در این سطح عالی، آنچه افرادِ بسیار موفق را از دیگران که نسبتاً موفقاند متمایز میکند، شانس است.
نفیسه
افرادی که درآمد بالاتری دارند درصدِ کمتری از درآمدشان را به امور خیریه اختصاص میدهند و این اختلاف در ایالتهایی که نابرابریِ درآمدیِ بالاتری دارند، بیشتر میشود.
نفیسه
هرچه نابرابری در ایالت فرد بیشتر باشد، مردم بیشتر بهدنبال نمایش ثروت خود با جواهرات، ماشین و لباسهای چشمگیرند. بااینحال بسیاری از تحقیقات نشان دادهاند هزینهکردن برای کالاهای لوکس باعث افزایش رفاه نمیشود. از نظر فرد ثروتمند، بالاتررفتن سطح نابرابریْ یعنی سرعتبخشیدن به تردمیل مقایسهٔ اجتماعی؛ مقایسهای که در آن باید برای ماندن در جایگاه خودتان سریعتر بدوید.
سطوح بالاترِ نابرابری از طریق دیگری نیز به نبودِ تواضع در افرادِ موفق منجر میشود.
نفیسه
راه دیگر برای مدیریت اثرات نابرابری، تغییر آن زمینههاست. بنابراین علاوهبر تغییر مقایسههایتان میتوانید موقعیتهایتان را عاقلانه انتخاب کنید.
نفیسه
گزینهٔ دیگر این است که مقایسههایتان را از افراد دیگر به گذشتهٔ خودتان هدایت کنید. اگر در طول زندگی بر چالشهای مهمی غلبه کردهاید، پس مقایسهٔ خودِ کنونیتان با خودِ سابقتان مزیتهای مقایسهٔ روبه بالا و پایین را بهطور همزمان دارد. هم مزایای مقایسهٔ روبهپایین را به دست میآورید
نفیسه
اگر شما کسی هستید که نیازهای اساسیِ خود را برآورده کرده یا از نیازهای اولیهاش فراتر رفته اما هنوز هم احساس میکنید داشتههایتان بهاندازهٔ کافی نیست، مقایسهٔ روبهپایین ممکن است تنظیماتتان را در راستای سلامتی متعادل کند.
نفیسه
حجم
۵۹۱٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۵۹۱٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۷۰%
تومان