بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سرزمین‌های شبح‌زده | طاقچه
تصویر جلد کتاب سرزمین‌های شبح‌زده

بریده‌هایی از کتاب سرزمین‌های شبح‌زده

انتشارات:نشر ثالث
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۱از ۱۱ رأی
۳٫۱
(۱۱)
«هر انقلابی با سه پرسش روبرو می‌شود. اول، با پادشاه چکار کند. دوم، با درباریان او چکار کند، و سوم، که تا اینجا از همه مشکل‌تر است، با آرزوهای ناکام مردم چکار کند.
Mary gholami
«هر کسی که کنترل گذشته را به دست گیرد، کنترل آینده را به دست می‌گیرد.»
Mary gholami
از سال‌های دهه شصت در چکسلواکی هیچ کسی نبود که اعتقاد داشته باشد که نظام با کفایت، انسانی، یا عادلانه است. آنچه مردم را از هم متمایز می‌کرد فقط این بود که آیا این حرف‌ها را با صدای بلند به زبان می‌آوردند یا نه. اکثریت عظیم مردم آن را به زبان نمی‌آوردند؛ این عقیده را در درون خود نگه می‌داشتند، حال آنکه در ظاهر در نظام مشارکت داشتند و از آن حمایت می‌کردند. آنها در آنچه جامعه‌شناس‌ها آن را منطقه خاکستری می‌نامند، زندگی می‌کردند.
نازنین بنایی
پاول نومان، ناراضی چک، که کار پاکسازی پلیس پراگ را به او محول کرده‌اند، می‌گفت: «ببینید، در کتاب‌های تاریخ جنگ‌ها همیشه به گونه‌ای منطقی و درست توصیف می‌شوند. من همیشه عاشق خواندن آثار استاندال بودم. و نیز جنگ و صلح. آنها حاوی بهترین توصیف‌ها از نبردها هستند. اما در نظر کسانی که در آنها شرکت می‌کنند، هرج و مرج و اغتشاش هستند. در هر انقلابی هم همین‌طور است؛ منطق بعدآ به آن تحمیل می‌شود.» سیاستمداران امروز بیشتر توجه خود را به تحمیل این منطق معطوف می‌دارند و بدین وسیله بر حافظه گذشته مسلط می‌شوند. وینستون چرچیل می‌گفت: «تاریخ با من مهربان خواهد بود، چون قصد دارم آن را بنویسم.»
نازنین بنایی
ژاک روپنیک می‌نویسد: «تحت لوای کمونیسم، آینده معلوم بود، این گذشته بود که هیچ‌کس نمی‌توانست از بابت آن مطمئن باشد.»
hamed318
دعوت کردن از بیش از سی نفر به مراسم عروسی ممنوع بود. در خلال چند سال بعد، ۷۴۰۰۰ نفر مهاجرت کردند. در اکتبر ۱۹۷۰، بسیاری از آنها نامه‌ای از سوی مرکز مشاوره حقوقی در پراگ دریافت کردند که به آنها اطلاع می‌داد که غیبت آنها غیر قانونی است و محاکمه خواهند شد. آنها می‌بایست هزینه دفاع خود را به ارز می‌فرستادند، یا اینکه از اقوامشان در وطن مطالبه می‌شد. پاکسازی‌هایی که در ۱۹۷۰ شروع شد در تاریخ اردوگاه شرق بی‌همتا بود و برای همیشه مظهر «عادی‌سازی» خواهند بود. دگراندیشان روشنفکر را دیگر دستگیر نمی‌کردند، اما آنها را نادیده می‌گرفتند، و از هر گونه تأثیر بر حیات ملی جدایشان می‌ساختند. به دگراندیشان، فیلسوفها، نویسندگان، پزشکان، اقتصاددان‌ها، و روان‌شناس‌ها فقط مشاغل مجاز را می‌دادند: مأمور سوخت، رفتگر، و دستیار پرستار. آنها ملبس به اونیفورم و پیش‌بند در آلونک‌های مأمور سوخت‌رسانی و جایگاه‌های نگهبانی می‌نشستند، و درباره ضرورت بدون قید و شرط اجتماعی بحث می‌کردند و درباره رأی‌گیری نسبی مقاله می‌نوشتند.
نازنین بنایی
برای ما امریکایی‌ها، که انسان خودساخته را تحسین می‌کنیم و مدام خودمان را بازآفرینی می‌کنیم، درک اهمیت گذشته سخت است
hamed318
توانایی انسان در بازنویسی گذشته به منظور متناسب کردن آن با زمان حال ــ و به‌ویژه بازنویسی مشارکت (در جرم) فردی‌مان در گذشته‌ای ننگین ــ گواه خلاقیت و هنرمندی نوع بشر است. پدیده‌ای است که هر گاه یک درست آیینی رسمی جای خود را به درست آیینی دیگری می‌دهد، آشکار می‌شود. حالا شهروندان باید در پرتو راه و رسمهای جدید علت پای‌بندی خود را به راه و رسمهای قدیم بیان کنند.
احسان رضاپور
«تاریخ با من مهربان خواهد بود، چون قصد دارم آن را بنویسم.»
Mary gholami
لیبوش شیلهانووا، همسر شیلهان، می‌گفت: «تازه فهمیدیم که «توتالتیاریسم» یعنی چه. در تمام اماکن کاری یک مأمور اس تی بی حضور داشت. من کارم را به عنوان جامعه شناس از دست دادم و شروع به بافتن پلیور و شال گردن برای یک تعاونی کردم. بعد به همسر زوکال، که تحلیل‌گر وزارت بازرگانی بود، گفتند که دیگر ارتقای مقام نخواهد یافت، اما اجازه دارد بماند. اوتاشیک معلم زوکال پیشنهاد کرد که برای زوکال کاری در بلگراد یا کانادا پیدا کند، اما زوکال زیر بار نرفت. او به من گفت: «تنها تأسفم این است. تأسفم نه بابت مخالفتم با عادی‌سازی، بلکه به خاطر مهاجرت نکردنم است. در آن زمان اینکا مایل نبود و خودم هم احساس می‌کردم که مسن‌تر از آنم که دوباره از اول شروع کنم.»
نازنین بنایی
ویکتور اوشاینتسکی، حقوقدان لهستانی قانون اساسی، می‌گفت: «هر انقلابی با سه پرسش روبرو می‌شود. اول، با پادشاه چکار کند. دوم، با درباریان او چکار کند، و سوم، که تا اینجا از همه مشکل‌تر است، با آرزوهای ناکام مردم چکار کند. و بعد به ذهن رهبر جدید می‌رسد ــ «آهان! ما یک پادشاه داریم که سرش را هنوز زیر گیوتین نبرده‌ایم!»
نازنین بنایی
مسئولان اردوگاه‌های شکنجه در آرژانتین شهادت می‌دهند که، در واقع، استراحت‌گاههای چشمه‌های آب معدنی را اداره می‌کرده‌اند و یادشان نمی‌آید که حتی یکی از مهمانان اردوگاه جز بنا به میل و اراده خود در آنجا مانده باشد. آلمان‌ها می‌گویند، بله، ما می‌دیدیم که یهودیان شهرمان را در واگن‌های باری بار می‌کردند، اما کی می‌توانست سرنوشت غایی آنها را متصور شود؟ ما نمی‌دانستیم! ما هیچی ندیدیم! ما هیچ خبط و خطایی نکردیم ــ در واقع، خودمان قربانی بودیم!
نازنین بنایی
ما مدام مدرک فساد و سوءِ مدیریت را در میان مقام‌های بلندپایه حزب پیدا می‌کردیم. آنها نه تنها به ما اجازه نمی‌دادند که روی آن مسائل کار کنیم، بلکه حتی نمی‌توانستیم آنها را در گزارش‌هایمان درج کنیم. اوضاع بسیار دلسرد کننده شد.
مجتبی
در برابر وحشت حزب، مشکل واقعی اصلاحات اقتصادی به‌تدریج بر چکسلواک‌ها آشکار شد: اقتصاد سالم نیازمند دمکراسی است.
مجتبی
از آن رو که کمونیسم خود را به لحاظ علمی کامل و بی نقص اعلام کرده بود، هرگونه عیب و ایراد می‌بایست کار دشمن باشد.
مجتبی
در نظر شمار بسیاری از حکومت‌ها، پرداختن به بی‌عدالتی گذشته، نه شیوه‌ای برای رها شدن از آن، بلکه نخستین گام برای تکرار آن بوده است
مجتبی
هر کسی که در لوای کمونیسم زندگی می‌کرد، در واقع قربانی آن بود، از هوای آلوده، خمودی، تحقیر هر روزه، مدارس بد، و نیز نبود آزادی رنج می‌برد
مجتبی
مردم اروپای شرقی چهل سال آزگار به روز سقوط کمونیسم صورتی آرمانی بخشیدند. آن روز فرا رسید. مطابق آمال و آرزوهای مردم نبود. هم از این رو آنها حالا به گذشته ماقبل کمونیستی خود صورت آرمانی می‌بخشند.
مجتبی
توانایی انسان در بازنویسی گذشته به منظور متناسب کردن آن با زمان حال ــ و به‌ویژه بازنویسی مشارکت (در جرم) فردی‌مان در گذشته‌ای ننگین ــ گواه خلاقیت و هنرمندی نوع بشر است.
niloufar.dh
اقتصاد سالم نیازمند دمکراسی است.
hamed318

حجم

۵۶۷٫۴ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۵۶۴ صفحه

حجم

۵۶۷٫۴ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۵۶۴ صفحه

قیمت:
۲۸۲,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد