- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب حقیقت
- بریدهها
بریدههایی از کتاب حقیقت
۴٫۲
(۱۳۰)
احساس کردم که با کار کردن در این اتاق کار شیک میتوانم فرضیه خود را بیازمایم: آیا ثروت بیشتر به منزله خلاقیت بیشتر است؟
zohreh
محیط آنجا به حدی زیبا بود که به راحتی نمیتوانستم باور کنم مالک این همه زیبایی، اخیرآ حوادث غمانگیز را یکی پس از دیگری تجربه کرده است.
zohreh
مادرم معتقد بود که هر خانه یک روح دارد. اگر این گفته صحت داشته باشد؛ روح خانه وریتی کرافورد نیز به اندازه ظاهرش تیره و افسرده خواهد بود.
zohreh
من هرگز برای شهرت زودگذر ارزشی قائل نیستم بلکه فقط به دستمزد خودم میاندیشم.
zohreh
من به عنوان بدترین نویسنده جهان؛ همیشه کتابم را اینگونه معرفی میکنم: کتاب بدی نیست! مطالبی در آن چاپ شده است؛ اگر مایل بودید آنها را بخوانید.
zohreh
در واقع؛ همیشه سه مرحله را برای تکمیل کتابهای خودم در نظر میگرفتم:
۱. شروع کتاب و احساس نفرت از آنچه قبلا نوشتهام
۲. تداوم نگارش در حالیکه هنوز از همه کتابهایی که نوشتهام متنفر هستم
۳. به پایان رساندن کتاب در حالیکه وانمود میکنم از نگارش کتابم شاد هستم
zohreh
هرگز در فرآیند نگارش کتابهایم احساس نکردم که یک کار واقعآ خارقالعاده را به پایان بردم و یا اینکه آنچه نوشتم حقیقتآ ارزش خواندن دارد. در اغلب موارد؛ زیر دوش اشک ریختم و همانند یک زامبی به صفحه مانیتور لپتاپ خیره شدم و مرتب از خود پرسیدم که چگونه سایر نویسندگان با اعتماد به نفس بالا کتابهایشان را نوشته و اینگونه معرفی میکنند: این کتاب بهترین کاری است که تاکنون به اتمام رساندهام! خواندن آن را به همه شما توصیه میکنم!
zohreh
دوست دارم در خانه بمانم و فقط کتاب بنویسم. تصور من اینست که ایدههایم دوستداشتنیتر از خودم هستند!
zohreh
حالت او به گونهای بود که احساس کردم از قبل آماده این گفتگو بوده است یا شاید حتی منتظر شروع این گفتگو بوده است؛ برای مثال، فردی را بیابد که با گفتگو با وی از شدت غم و اندوه خود بکاهد. اصولا زمانی که بدترین رویدادهای جهان را تجربه کردهاید به دنبال همین نوع فرصتها هستید تا شاید اندکی آرام شوید. شما به دنبال افرادی همچون خود میگردید... شاید افرادی که حتی تجربیاتی بدتر از شما داشتهاند... بدین ترتیب احساس آرامش میکنید چون متقاعد میشوید آنچه بر سر شما آمده است منحصر به شما نیست و دیگران نیز از همین تجربیات داشتهاند.
zohreh
من در اینجا نامرئی هستم، ابدآ برای هیچکس مهم نیستم. منهتن بزرگتر از آنست که کسی به من توجه کند و من نیز به همین دلیل عاشق این شهر هستم.
zohreh
مراقبت از بدن همانند مراقبت از فرزندتان است. گاهی اوقات با سختی و دشواری مواجه میشوید، گاهی اوقات کلافه میشوید و حتی گاهی اوقات تصمیم میگیرید دست از همه اقدامات بشویید اما اگر این کار را بکنید، هجده سال بعد تاوان این اهمالکاری را خواهید داد.
یك رهگذر
انسان فقط یک ماهیت یا یک وجه ندارد بلکه هر انسان متشکل از دو بخش کاملا مجزا است که در کنار هم قرار گرفته و تشکیل یک پیکره واحد را دادهاند.
انسان از یک بخش نامرئی تشکیل شده است که شامل ذهن، روح و همه بخشهای غیرملموس است.
اما ما یک بخش فیزیکی هم داریم یعنی همان بخش ماشینی پیکر ما که بخش نامرئی برای انجام کارهایش به این بخش فیزیکی نیاز دارد.
اگر با این ماشین عجیب نامهربان باشید یا باعث آسیب به آن شوید، خواهید مُرد. اگر به نیازهای آن توجه نکنید، خواهید مُرد. اگر تصور کنید که بخش نامرئی شما قادر است خارج از بخش فیزیکی به حیات خود ادامه دهد، اندکی پس از آنکه به این اشتباه فاحش پی ببرید، خواهید مُرد.
یك رهگذر
طبیعی است که وقتی با ورود یک فرد به زندگی من همه نکات منفی ناپدید شدند؛ من نمیتوانستم تا این حد به وی وابسته نشوم. من از جرمی تغذیه میکردم تا روح خود را زنده نگهدارم. من پیش از ملاقات با او در عذاب بودم، تهی بودم؛ اما اکنون غنی شدم. گاهی اوقات احساس میکنم اگر او را نداشتم؛ از عهده کارهای ساده نیز برنمیآمدم.
یك رهگذر
هر زمان که رویدادها و موقعیتهای مشکوک وجود داشته باشند، افراد مشکوک هم وجود دارند!
یك رهگذر
اگر عاشق فردی باشی؛ همه چیز از نظر تو متفاوت خواهد بود.
یك رهگذر
حق هر انسان است که به خواستهها یا مشکلاتش توجه شود.
یك رهگذر
آیا تقدیر من از همان ابتدا این بود که یک چنین پایان غمانگیزی داشته باشم؟ یا شاید این پایان غمانگیز ناشی از انتخابهای اشتباه خودم است نه تقدیر؟
فاطمه
اصولا من از نظر احساسی یک معمای چالش برانگیز بودم که او حوصله حل کردن آن را نداشت.
البته از نظر من که این مسئله هیچ اشکالی نداشت چون من نیز حوصله حل شدن نداشتم.
فاطمه
یک نویسنده میتواند خود یا دیگران را به گونهای معرفی کند که حقیقت ندارد.
n re
از دست دادن یک فرزند یا حتی دو فرزند به این معنا نیست که برای همیشه دست از شادیهای زندگی بکشید یا به کلی از داشتن فرزند احساس ناامیدی یا ترس کنید.
n re
حجم
۲۵۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۷ صفحه
حجم
۲۵۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۷ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان