بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فلسفۀ کی‌یرکگور | طاقچه
کتاب فلسفۀ کی‌یرکگور اثر سوزان لی اندرسون

بریده‌هایی از کتاب فلسفۀ کی‌یرکگور

۴٫۱
(۲۲)
فلسفه تلاشی است برای «يافتن انديشه‌ای كه بتوان به‌خاطرش زندگی كرد و مُرد.»
محمد رضا مددی
كی‌يركگور می‌گويد : «ايمان بی‌خطر كردن به‌دست نمی‌آيد.» اگر بدانيم خدايی هست، اگر دليلی بر وجود خدا داشته باشيم، ديگر نيازی به ايمان نخواهيم داشت و ايمان محلّی از اعراب نخواهد داشت. چون دليلی بر وجود خداوند نداريم، امكان ايمان به‌وجود می‌آيد. آنچه، جز ترديد و بی‌يقينی عينی، برای ايمان لازم است نوعی دل‌سپردگی شورمندانه فرد برای اعتقاد به خدا علی‌رغم اين ترديد و بی‌يقينی است : ايمان دقيقآ تناقض ميان شور نامتناهی مكنونيّت فرد و ترديد و بی‌يقينی عينی است. اگر می‌توانستم خدا را به‌شكلی عينی دريابم، ايمان نمی‌داشتم، امّا دقيقآ به همين دليل كه نمی‌توانم خدا را به‌شكلی عينی دريابم بايد ايمان بياورم.
teorian
بنابراين، فقط حرف‌های آدم‌هايی ارزش خواندن دارد كه آماده بوده‌اند در راه عقيده‌شان جان بسپارند
مسلم عباسپور
اگر قرار بود بر سنگ گورم نوشته‌ای حك شود، می‌گفتم بنويسيد: «آن فرد». آدمی كه در اين جهان بتواند واقعا تنها بماند، و فقط با وجدانش رای بزند ـاين آدم قهرمان است... مهم‌ترين چيزی كه می‌توان درباره كی‌يركگور گفت اين است كه او يك فردگراست. درنظر كی‌يركگور، يگانه وجود مهمّ «فرد زنده» است، و هرچه می‌نوشت به‌قصد تلاش برای كمك به فرد زنده بود تا بتواند يك زندگی معنادار و پرثمر داشته باشد. كی‌يركگور امكانِ يافتنِ راه‌حلّی جمعی و اجتماعی برای مسئله چگونه زيستنِ زندگی شخصی را نفی می‌كند. هر فردی به تنهايی بايد دست به انتخاب راه زندگی‌اش بزند و در اين راه پيش برود.
esrafil aslani
در كار انتخاب، آنچه مهمّ است انتخاب درست نيست، بلكه ميزان شور، شوق، جديّت، و عشقی است كه به‌كار اين انتخاب می‌زنيم.
Amirreza Mahmoudzadeh-Sagheb
...مسئله اين نيست كه فكرهای زيادی داشته باشی، مسئله اين است كه به يك فكر بچسبی.
عرفان
كی‌يركگور می‌گفت ما بايد دست به عمل بزنيم، ما بايد دست به انتخاب بزنيم، بی‌آنكه تضمينی باشد كه درست عمل می‌كنيم يا دست به انتخاب درستی می‌زنيم. يك راه درست برای زندگی كردن وجود ندارد، فقط راه درستی برای هركس هست، كه داور آن‌هم فقط خود آن‌كس است. انتخابِ چگونه زيستن انتخابی عقلی نيست، انتخابی است كه مستلزم شورمندانه دل سپردن به چيزی است، و آنچه در اين ميان تكليفش معين می‌شود هويّت خود آدم است.
Anahid
اكثر آدم‌ها دلشان می‌خواهد «محكم‌كاری» كنند، نه اينكه همه تخم‌مرغ‌هايشان را در يك سبد بگذارند. البته كار از محكم‌كاری عيب نمی‌كند، امّا درعوض پاداش‌های بزرگی را هم نبايد چشم داشت.
Lea
همه «زيركی» نوع بشر معطوف يك‌چيز است، معطوف اينكه بتوانند بی‌مسئوليت زندگی كنند. اهميّت روحانيون برای جامعه بايد در اين باشد كه هركاری در توان دارند بكنند تا هركسی را الی‌الابد مسئول هر ساعتی از زندگی كنند كه زيسته است، حتّی در خُردترين كارها، چون مسيحيّت همين است. امّا امروز اهميت روحانيون برای جامعه در اين است كه ضامن رياكاری باشد تا جامعه بتواند همه مسئوليت را از دوش خود به دوش «كشيشان» بيندازد.
Ghazalsdi
آدمی كه در اين جهان بتواند واقعا تنها بماند، و فقط با وجدانش رای بزند ـاين آدم قهرمان است...
niloufar.dh
متأسفانه تعداد كسانی كه مثل اين موجودات اجتماعی هستند كه از تنهايی می‌ترسند، بسيار بيش از كسانی است كه اهميّت تنهايی را درك می‌كنند. ما در جامعه، تنهايی را نوعی مجازات به‌حساب می‌آوريم، و نه يك ضرورت حياتی برای پرورش خويشتن، آن منِ خودمان : در اين عصر ما، كه عصر معاشرت دائمی است، مردم از تنهايی چنان بيزارند كه تنهايی را صرفآ مجازاتی برای طغيان به‌حساب می‌آورند. امّا واقعيّت اين است كه در عصر ما، كه داشتن روح جرم و جنايت است، طبيعی است كه آدم‌هايی كه عاشق تنهايی‌اند، جزو جانيان شمرده شوند.
Maysam Morsali
ـشايد همه جهان را به‌دست آوری، امّا منِ خودت را از دست می‌دهی.
پویا پانا
كی‌يركگور می‌گويد علتش اين است كه علم «دل و جرأت» ما را از ما گرفته است. هدف علم كشف واقعيت‌های عينی جهان است كه ورای احساسات و عقايد شخصی هستند. امّا مشكل علم اين است كه ارزش محدودی دارد، و هرقدر هم كه علم در كارش موفّق باشد، هرگز به ما نمی‌گويد چگونه بايد زندگی كنيم؛ و بااين‌همه، از دوران رنسانس، علم اهميّت روزافزونی پيدا كرده است.
عرفان
هركه هستی، زندگی‌ات هرچه هست، دوست من، رفتن به كليسا را (اگر می‌رفتی) موقوف كن و در عبادات عمومی آن‌گونه كه هست (و ادعا هم می‌شود كه مسيحيّت عهد جديد همين است) شركت نكن تا يك گناه كمتر كرده باشی، آن‌هم گناهی كبيره: تو نبايد در نمايش مسخره كردن خدا شركت كنی.
پویا پانا
يافتن مؤمن واقعی امری بسيار بعيد است.
پویا پانا
برای هركس دانستن اينكه كيست و دنبال چيست اهميّت وحشتناكی پيدا می‌كند : می‌دانی كه نيم‌شبی فرا می‌رسد كه هركسی ديگر بايد نقابش را دور بيندازد؟ فكر می‌كنی زندگی می‌گذارد الی‌الابد به مسخره‌اش بگيری؟ فكر می‌كنی می‌توانی يواشكی اندكی پيش از آن نيم‌شب در بروی و مجبور نباشی نقابت را از چهره برداری؟
Amirreza Mahmoudzadeh-Sagheb
حقيقتی... كه برای من حقيقت باشد... انديشه‌ای كه بتوانم به‌خاطرش زندگی كنم و بميرم
محمد رضا مددی
ميان راه‌های مختلف برای معنا بخشيدن به زندگی، چگونه بايد دست به انتخاب زد؟ كی‌يركگور می‌گويد، مهمّ است كه آدم خودش را امتحان كند. او با نيچه هم‌رأی است كه می‌گويد : آدم بايد خودش را امتحان كند. آن‌هم به‌موقع. آدم نبايد از زير بار امتحان‌هايش شانه خالی كند، اگرچه ممكن است اين امتحان‌ها خطرناك‌ترين بازی‌ها باشند و اينها امتحان‌هايی نهايی هستند كه ممتحن و ناظر و شاهدی جز خودمان ندارند. ما بايد خودمان را، حتّی اگر شده در خيال، در موقعيت‌هايی قرار دهيم كه ناچاريم دست به انتخابی ميان اعمال مختلفی بزنيم كه آشكار می‌كند اين راه يا آن راه ديگر بهتر می‌تواند وجهی و معنايی به زندگی‌مان ببخشد كه می‌پسنديم. كی‌يركگور در اين كار اين كمك را به ما می‌كند كه تنگناهای خيالی دشوار و خطيری را از وجوه مختلفشان برايمان ترسيم می‌كند كه ما ناچاريم در چنان تنگناهايی دست به انتخابی ميان راه‌های زندگی بزنيم. اين مهمّ است كه ما راه‌های مختلف ممكنی را كه می‌توانند وجهی و معنايی به زندگی ما بدهند امتحان كنيم تا ببينيم كدام به‌كار ما می‌آيد
lordartan
چشمانش همه‌چيز را غرق نور می‌كرد: عشقی عميق، غمی مبارك، شفافيّتی نافذ، و لبخندی بازيگوشانه. به‌نظرم چون مكاشفه‌ای آسمانی بود، فيضی كه از روحی به روح ديگر می‌رسيد، و رحمت، رحمتی كه به من شجاعت، قوت، و احساس مسئوليتی تازه بخشيد.
مسلم عباسپور
از نظر اگزيستانسياليست‌ها، حقيقتی «آن بيرون» وجود ندارد كه ما بخواهيم كشفش كنيم،
پویا پانا

حجم

۱۰۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۱۰۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۱۳صفحه بعد