بریدههایی از کتاب شازده کوچولو
۴٫۵
(۶۲۵)
در اینجا، به واقعیت دوم پی بردم که اهمیت زیادی هم داشت و آن این بود که سیارهای که شازدهکوچولو از آن میآمد، کمی بزرگتر از یک خانه بود؛ اما این موضوع مرا زیاد متعجب نکرد؛ چون به خوبی میدانستم علاوه بر سیارههای بزرگی مثل زمین، مشتری، مریخ و ناهید که ما روی آنها اسم گذاشتهایم،
کاربر
راستی که سرزمین اسرارآمیزی است، سرزمین اشکها.
Lord
به فراموشی سپردن یک دوست، همیشه غم انگیز است.
Lord
اما یقیناً ما که زندگی را میفهمیم، مسائل برایمان خیلی فرق میکند.
Lord
«خب، تو میتوانی خودت را محاکمه کنی، این سختترین کار دنیاست. محاکمه خودت ازمحاکمه هر بنی بشری مشکلتر است. اگر موفق شوی به درستی دربارهی خودت قضاوت کنی، آنگاه یک عالم به تمام معنا میشوی.»
سیلوئِت
«آدمها کجان؟ آدم تو کویر یککم احساس تنهایی میکنه».
مار گفت: «بین آدمها هم احساس تنهایی میکنی».
MhmD
هر کس باید از دیگری چیزی را بخواهد که او قادر به انجام دادن آن باشد. قدرت، اول از همه باید بر پایهی منطق استوار باشد.
MhmD
آدمبزرگها همیشه به توضیح بیشتری نیاز دارند.
MhmD
«ارزش گل تو به اندازه عمری هست که به پای گلت صرف کردی»
senora zahra
روباه گفت: «بهتر بود که سرهمان ساعت دیروز می آمدی ؛ به خاطر اینکه مثلاً اگر قرار باشد ساعت چهار بیایی؛ من از ساعت سه خوشحالم و همینطور که ساعت جلو میرود خوشحال و خوشحالتر میشوم و ساعت چهار نگران وهیجان زده خواهم شد. آن وقت میتوانم قدر خوشبختی را بفهمم.
اما اگر تو هر ساعتی که دلت خواست بیایی، دیگر هرگز نمیفهمم که قلبم از چه ساعتی باید برای دیدارت آماده شود. هر چیز برای خودش آدابی دارد»
احسون
آدمهای خودپسند هرگز هیچ صدایی را نمیشنوند، جز صدای تعریف و تمجید.
nazila
اما اگر تو هر ساعتی که دلت خواست بیایی، دیگر هرگز نمیفهمم که قلبم از چه ساعتی باید برای دیدارت آماده شود.
Arezuwishi
«اهلی» یعنی چی»؟
روباه گفت: «یکچیزی است که خیلی وقته به دست فراموشی سپرده شده، معنیاش علاقه ایجاد کردن است».
- «علاقه ایجاد کردن»؟
- «درسته! برای من، تو هنوز هیچی نیستی جز یک پسربچه، مثل صدها هزار پسربچهی دیگر و من به تو نیازی ندارم و تو هم به من هیچ احتیاجی نداری. من هم برای تو ، چیزی نیستم جز یک روباه مثل صدها هزار روباه دیگر؛ اما اگر مرا اهلی کنی، آنوقت به همدیگر نیازمند میشویم. آنوقت تو در تمام دنیا برای من منحصربهفرد میشوی و من هم در تمام دنیا برای تو بی همتا میشوم...
شازدهکوچولو گفت: «کمکم دارم متوجه میشوم. یک گل هست که فکر میکنم مرا اهلی کرده باشد».
کاربر ۱۰۲۵۲۶۰
«حقیقت این است که آن روزها نمیتوانستم بهخوبی درک کنم! باید از روی رفتارهایش دربارهاش قضاوت میکردم، نه حرفهایش
علی
فقط با دل میشود همهچیز را به درستی دید؛ چشمها قادر به دیدن ذات انسانها نیستند».
نیکو
فقط با دل میشود همهچیز را به درستی دید؛ چشمها قادر به دیدن ذات انسانها نیستند».
فاطمه ناظریان
«آدمها کجان؟ آدم تو کویر یککم احساس تنهایی میکنه».
مار گفت: «بین آدمها هم احساس تنهایی میکنی».
فاطمه ناظریان
شازدهکوچولو برای اینکه این جمله به یادش بماند، تکرار کرد: «چشمها قادر به دیدن ذات انسانها نیستند».
- «ارزش گل تو به اندازه عمری هست که به پای گلت صرف کردی»
AmirAli
به یاد روباه افتادم: اگر کسی اجازه بدهد که اهلیاش کنند، باید خطر گریه کردن را هم قبول کند.
گل نرگس
«حقیقت این است که آن روزها نمیتوانستم بهخوبی درک کنم! باید از روی رفتارهایش دربارهاش قضاوت میکردم، نه حرفهایش. او طراوت و عطرش را در اطراف من میپراکند. نمیبایست از او فرار میکردم. باید به مهر و محبتی که پشت کلکهای معصومانهاش بود، پی میبردم. گلها همهشان پر از اینجور تضادها هستند؛ اما من خامتر از آن بودم که راه عشق ورزیدن به او را بدانم».
rooh0llah
حجم
۶۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۶۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
۲۱,۰۰۰۳۰%
تومان