بریدههایی از کتاب شناخت سرزمین ناخودآگاهی
۳٫۱
(۲۲)
اگر جریانهای غیرمنطقی زندگی در کار نبودند، زندگیِ ما وسعت و پهنهای نمیداشت و در چرخشی بسته و تکراری به دور خود، نمیتوانست بستری مناسب و لازم برای رشدِ ما باشد؛ و هیچ «قهرمانی» هم متولد نمیشد؛ چرا که باورم سخت برآنست که همهٔ قهرمانان از دلِ همین جریانهای غیرمنطقی زندگی سربلند میکنند.
افشین
هرگاه نسبت به توانایی و استعداد کسی به دیدهٔ تحسینِ آلوده به غبطه نگاه کردید و خود بر سر ذوق و شوق آمدید، بدانید که این همان توانایی و استعداد خود شماست که در دروازهٔ ناخودآگاهی، به انتظار فراخواندنِ شما نشسته است؛ پس برایش، کاری کنید؛ پیش از آنکه در اعماق و ژرفاهای ناخودآگاهیتان، گم و نابود شود.
Zohreh
بیمهری تخم همهٔ حسادتهاست
سلام
سرزمین ناخودآگاهی، درست از همانجایی شروع میشود که خودآگاهی انسان، تَرَک بر میدارد؛ یعنی هر عاملی که بتواند خودآگاهی ما را تحت تأثیر قرار دهد، از همانجا ناخودآگاهی شروع میشود.
Maryammoghamir2262
ناخودآگاهی، سرزمین واقعی زندگی ما انسانهاست؛
علیرضا
در دلِ تاریکی نوری نهفته است»؛ و در ویرانیست که آبادانی چون نطفهای بسته میشود.
Zohreh
هیچچیزِ روانتان که روزی روزگاری بدان خودآگاه بودهاید از بین نمیرود بلکه در جایی به نام ناخودآگاهی فردی جمع میشود و از همین روست که ناخودآگاهی فردی را به زبالهدان روان یا اُستودانِ (=قبرستان) یادها ترجمه کردهاند.
Zohreh
آنچه آغاز میشود روال و روندِ غیرمنطقیِ زندگیست. و همین حوادث غیرمنطقی زندگیست که به زندگیمان وسعت میدهد و ما را در درونِ خود به رشد وا میدارد
افشین
و باز هم اگر بخواهم، روشنتر از پیش سخن بگویم، میگویم: هرگاه نسبت به توانایی و استعداد کسی به دیدهٔ تحسینِ آلوده به غبطه نگاه کردید و خود بر سر ذوق و شوق آمدید، بدانید که این همان توانایی و استعداد خود شماست که در دروازهٔ ناخودآگاهی، به انتظار فراخواندنِ شما نشسته است؛ پس برایش، کاری کنید؛ پیش از آنکه در اعماق و ژرفاهای ناخودآگاهیتان، گم و نابود شود.
عرفان
ناخودآگاهی جمعی، که من از اینجا به بعد از آن با نام کلّی ناخودآگاهی نام خواهم برد، زیر ساخت اصلی روانِ هر انسانیست. اگر به دنبال شانس یا بخت میگردیم، بایستی آن را در ناخودآگاهی جمعی بیابیم؛ جایی ژرف و عمیق و تیره و تاردر ژرفای نهاد و روان هر کس.
عرفان
زندگی اصلی شما از همین ناخودآگاهی شروع میشود و به سخنی دیگر، اصل زندگیتان با این همه حوادث و اتّفاقات عجیب و غریب و لاینحلش، در همین سرزمین در حال شکل گیریست؛ و آنچه که در سرزمین خودآگاهی، یعنی همین زندگییی که در آن هستید، میبینید در حکم میوههای یک درخت است که ریشههایش در دلِ سرزمین ناخودآگاهیست.
Zohreh
متأسفانه، ما انسانهای شهرآیین و متمدنِ امروزین، به همان اندازه که به قلّههای علم و دانش نزدیک میشویم و به سخنی روانشناسانه، خودآگاهتر میشویم، به همان اندازه هم از قلمرو ناخودآگاهی و طبیعت دورتر میشویم؛ و گرنه، قبول کردن این نکته که: همهٔ پدیدههای هستی، از جانداران و بیجانان، دارای درک و شعورند و در پیوندی ناگسستنی با همدیگرند، کاری چندان سخت و اندیشهای کودکانه و ساده دلانه نبوده و نیست.
Zohreh
اگر در نمادشناسی ما از داستانِ اسطورهای هفت خوانِ رستم، همهٔ قلمرو هفت خوان، قلمرو ناخودآگاهی باشد، پس خوان هفتم، برابر میافتد با عمق و مرکز ناخودآگاهی؛ جایی که در آن، اوجِ اصل تعادلِ اضداد را میبینیم و از همین جاست که بزرگترین، مهمترین و با ارزشترین چیزی که برای بشر میتواند وجود داشته باشد، به دست میآید: آری! خودآگاهی. بینایی چشم کاوس و گُردانِ ایران زمین نمادیست از خودآگاه شدن آنها؛ و خودآگاه شدنِ انسان، بزرگترین ارمغانِ او در این جهانِ خاکیست؛ چرا که همهٔ دستآوردهای او در سایهٔ همین خودآگاهی به وجود میآید.
Arash
بدانید که این همان توانایی و استعداد خود شماست که در دروازهٔ ناخودآگاهی، به انتظار فراخواندنِ شما نشسته است؛ پس برایش، کاری کنید؛ پیش از آنکه در اعماق و ژرفاهای ناخودآگاهیتان، گم و نابود شود.
سلام
حجم
۲۶۴٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه
حجم
۲۶۴٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه
قیمت:
۵۲,۰۰۰
۳۱,۲۰۰۴۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد