بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سوپ ماهی قرمز | طاقچه
تصویر جلد کتاب سوپ ماهی قرمز

بریده‌هایی از کتاب سوپ ماهی قرمز

۴٫۷
(۲۳)
ژان ـ آ همیشه لج آدم را در می‌آورد، چون فکر می‌کند همیشه حق با اوست و خودش درست می‌گوید. کمی فکر کرد و گفت: «نظرت در مورد بادیگارد شدن چیه؟» «با عینک؟ هیچ‌وقت کسی یه آدم لوچ رو استخدام نمی‌کنه.»
𝒌𝒆𝒓𝒎 𝒌𝒆𝒕𝒂𝒃📚🕊️
یه دوستی داشتم که اون‌قدر رونویسی کرده بود، عضلات دستش گرفتن و مجبور شدن دستش رو قطع کنن.»
Book worm
با طناب تاب، یک کمند درست کردم. توی جیبم سنگینی چاقوی سوئیسی‌ام را احساس می‌کردم و حس خوبی داشتم اما نمی‌دانستم اگر جانور سیاه‌گوش یکهو روی ما بپرد، دربازکن به چه دردی می‌خورد.
SARINA
ویکتور یک خروس‌جنگی پا کوتاه است. قدش به سختی به بیست سانتی‌متر می‌رسد ولی آن‌قدر وحشی است که پدر مجبور شده یک تابلوی خطر روی نرده‌های ورودی خانه بزند که رویش نوشته: «مواظب باشید خروس وحشی!» این را بیشتر به خاطر پستچی زده. همین‌که او یک بسته یا نامهٔ سفارشی می‌آورد، ویکتور بال‌هایش را مثل دیوانه‌ها به هم می‌زند و توی حیاط دنبال او می‌دود تا جوراب‌هایش را نوک بزند.
SARINA
پدر پزشک خیلی ماهری‌ست. ولی همیشه وقتی می‌خواهد از چیز تازه‌ای که خریده استفاده کند یک‌جای کار ایراد پیدا می‌کند. این بار هم وقتی دوربین بالاخره عکس را گرفت پدر چنان در حال بد و بیراه گفتن بود که حتی از روی عکس هم می‌توانستیم صدایش را بشنویم.
SARINA

حجم

۶۲۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۶۲۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۵۴,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد