بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خداحافظ بابابزرگ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خداحافظ بابابزرگ

بریده‌هایی از کتاب خداحافظ بابابزرگ

۳٫۷
(۳)
بعضی از شب‌ها بابا یک ساعت تمام از وقتش را با من می‌گذراند. اسم آن را زمان اعتراف گذاشته. توی این ساعت من می‌توانم از هر چه که من را عصبانی کرده و از هر چه که توی سرم می‌گذرد، حرف بزنم.
سپیده
یک دفعه همه غم و غصه‌ام، تمام ناراحتی‌ام از مرگ بابابزرگ پر می‌کشد و می‌رود. چون او واقعاً نمرده. تا وقتی کسی به او فکر کند، او زنده است. با خودم عهد می‌کنم که هرگز فراموشش نکنم؛ هیچ وقت.
شلاله
می‌توانید به من بگویید که چرا همه دارند گریه می‌کنند، در حالی که متوفی پیش همان خدای مهربانی رفته که آدم این قدر در کنارش احساس آرامش می‌کند؟ آن‌ها گریه می‌کنند، چون او مُرده. اگر آن مسیحی مؤمن به بهشت موعود رفته باشد که همه باید از خوشحالی بزنند و برقصند.
شلاله

حجم

۱٫۷ مگابایت

حجم

۱٫۷ مگابایت

قیمت:
۳,۰۰۰
۱,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد