بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فرزندان سیمرغ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فرزندان سیمرغ

بریده‌هایی از کتاب فرزندان سیمرغ

۴٫۵
(۲)
چوب‌دستی از دستان پیرمرد بر زمین افتاد. آن‌قدر از کارش پشیمان و شرمنده بود که بی‌اختیار به گریه افتاد. همان‌جا با خود عهد بست که دیگر هیچ موجودی را شوم نداند. او فهمیده بود که همهٔ مخلوقات خداوند خوبند و هیچ آفریده‌ای بی‌حکمت خلق نشده و باید به تمام مخلوقات خداوند احترام گذاشت و آن‌ها را آیتی از قدرت لایزال اللهی دانست. پیرمرد دیگر نمی‌گذاشت کسی حیوانی؛ به‌خصوص جغد را به‌خاطر شوم بودنش مورد آزار قرار دهد.
رئیس تیمارستان نخبگان

حجم

۶۵۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۹ صفحه

حجم

۶۵۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۹ صفحه

قیمت:
۲۲,۰۰۰
۱۱,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد