بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قطعه‌ای از آسمان؛ هویزه | طاقچه
تصویر جلد کتاب قطعه‌ای از آسمان؛ هویزه

بریده‌هایی از کتاب قطعه‌ای از آسمان؛ هویزه

نویسنده:زهرا حیدری
انتشارات:انتشارات صریر
امتیاز:
۴.۸از ۴ رأی
۴٫۸
(۴)
حسین علم‌الهدی فرزند آیت‌الله سیدمرتضی علم‌الهدی، در سال ۱۳۳۷ در خاندانی روحانی به دنیا آمد. مادرش بتول، فرزند آیت‌الله سیدمحمد جزایری بود.
فکه (بهرام درخشان)
قدمگاه حضرت ابوالفضل که از دیرباز مورد احترام و زیارتگاه مردم بود، منهدم شد. گفته می‌شود که در تخریب این بنا، لودر، چند بار از حرکت باز ماند،
فکه (بهرام درخشان)
سرانجام هویزه با همهٔ مقاومت، در ۲۷ دی ۱۳۵۹، به اشغال دشمن در آمد و عراقی‌ها وارد هویزه شدند. آن‌ها قبل از ورود به شهر، با سلاح دوربرد آن را هدف قرار می‌دادند. در روستاها به تخریب مزارع و کشتزارهای مردم می‌پرداختند و آشکارا به اموال و احشام روستاییان و اموال و منازل مردم دستبرد می‌زدند
فکه (بهرام درخشان)
در یکی از روستاهای اطراف کار می‌کرد، به تل خاک مشکوکی رسید که تعداد زیادی پوکهٔ خالی اسلحه اطراف آن ریخته بود. وقتی خاک‌ها را می‌کنند، اجساد استخوان شدهٔ ۲۸ نفر پیدا می‌شود که با طناب دست‌هایشان را از پشت بسته بودند و آن‌ها را به رگبار بسته و به شهادت رسانده بودند.
فکه (بهرام درخشان)
سرباز دشمن، که نزدیک من و سهام بودند، به سوی سهام شلیک کرد. تیر، مستقیم به پیشانی سهام خورد و از بینی تا کاسهٔ سر او را متلاشی کرد. من با چشمان خود دیدم که مغز سهام به اطراف پخش و او در کنارم نقش بر زمین شد.
فکه (بهرام درخشان)

حجم

۱۴۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۱۴۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد