- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب اپلای
- بریدهها
بریدههایی از کتاب اپلای
۴٫۲
(۱۰۹)
در رستم و سهراب ما نوشتهاند که اگر از دیو بترسی حتماً نابود میشوی. اما اگر شیشهٔ عمر دیو را به دست بیاوری و بکوبی زمین دیو دود میشود میرود هوا.
رضوان
هرچه بیشتر به دنبال راحتی بروی ناراحتتر میشوی. چون عادت کردهای به راحتی. یک لحظه که راحتیات برود؛ برای هزار لحظه ناراحت میشوی. اینها همه، نتیجهاش میشود؛ غر... از رانندهٔ تاکسی غر میزند تا پروفسور مملکت. از کودک اعصاب ندارد تا مسن. مسیر راحتطلبی میرسد به ناراحتی.
رضوان
دارم مطمئن میشوم که در دنیا خبری نیست. فقط سر و صداها آنقدر زیاد است که تو فرصت نمیکنی این را بفهمی!
رضوان
یه چیزی به نام مالیات هست اونور که چهل، چهلوپنج درصد درآمد نازنینتو شامل میشه. یه چیز دیگه هم هست بهنام اسراییل که این مالیاتای اروپا و آمریکا میره سمت اون آدم کشا.
رضوان
مادرها حس ششم دارند در فرایند تبادل انرژی و تعاملات بدون حساب محبتی!
رضوان
به اتفاقات تلخ اطرافت گاهی به شکل تفریح نگاه کن تا بتوانی فراموشش کنی. همیشه همهٔ دنیا اینقدر مهم نیست که به خاطرش خودکشی کنی یا حرص بخوری. بند ناف است؛ قیچی کن و بینداز دور! دنیای جدید بزرگتری هم هست.
رضوان
مشکل ما ایرانیها جدی نبودن و عمیق و ریشهای کار نکردنه!
رضوان
هر چهقدر هم که آنطرف آباد باشد من دلم میخواهد که کشور خودم را آباد کنم. از هندی و ژاپنی که کمتر نیستم
Fatemeh Najjar
بشر امروز نمیفهمد رشد اجتماعی بر مبنای رشد تعاملات خانوادگی و فردی پایهگذاری میشود. فکر میکند رشد اجتماعی یعنی زندگی در قصری از امکانات و پر از مقررات! اما بدون روح! جماعتی تشنهٔ محبت و در فقر جدای از آرامش، با جوانهایی بلاتکلیف! که بنای عظیم ظواهر پیشرفته جامعه را نمیتوان بر دوش او قرار دارد.
Fatemeh Najjar
خودم را نمیبازم. دنیا محل باختنها نیست
Fatemeh Najjar
اما بالاخره ایستادن حتماً سنگ خوردن هم دارد!
Fatemeh Najjar
فرهنگ غلط رو باید پس زد.
Fatemeh Najjar
قضاوت منفی، انرژی منفی و بیحرکتی میآورد.
Fatemeh Najjar
همه، همهچیز را کنار هم میچینند تا تو را سرحال بیاورند، در حالیکه نمیدانند یا نمیخواهند بدانند یا نباید بدانند که تو از لحاظ جسمانی با نان و پنیری هم میگذرانی و آنچه که باعث اعتراضها و سرکشیهاست؛ ناآرامی روح و روانهاست که نه غرب و نه ادبیات غرب که دارد در رمانهایش فریاد میزند، هیچ راهحلی برای آن ندارد. بشر مخترعش را میخواهد. کنار خالقش آرام است. شخصیت اول داستان به شراب و زن. هم پناه میبرد اما... دروغ است منکر خدا بودن و آرامش داشتن؟ دنیا؛ شاید فقط بتواند آسایش بیاورد
Fatemeh Najjar
کار که عار نیست. چه پشت میز و صندلی چه پشت تراکتور و بیل. اما این افکار غلط است که یکی را ارزشمند کرده و یکی را بد. کشاورزی و باغبانی نه! کارمندی بله!
Fatemeh Najjar
نمیشود! اینطور که شرق و غرب و شمال و جنوب فشار میآورند اگر کوتاه بیاییم و مقاومت نکنیم شکل گربهمان کمکم میشود جوجه.
Fatemeh Najjar
وحید مثل ما به زندگی، معادلهوار نگاه نمیکند که بخواهد برای حلش ساعتها وقت بگذارد. آسان گرفته و خدا هم آسانترش کرده انگار
Fatemeh Najjar
هرچه بیشتر به دنبال راحتی بروی ناراحتتر میشوی. چون عادت کردهای به راحتی. یک لحظه که راحتیات برود؛ برای هزار لحظه ناراحت میشوی.
Fatemeh Najjar
سختیه به درد نخور نکشیم.
Fatemeh Najjar
من شاید تسلیم تقدیرات خالقم بشوم اما زیر بار دستنوشتههای دیگران نه!
Fatemeh Najjar
حجم
۲۲۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۲۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۵۵,۸۰۰
۲۷,۹۰۰۵۰%
تومان