پیش از اینکه گواتمالا را ترک کنم، از خدا نشانهای خواستم و هوا بارانی شد. همچنین دعا کردم که نزدیک جایی که زندگی میکنم، کلیسا باشد. پدرم را ندارم، اما ایمانم را دارم.
هنگامیکه به منزل برادرم رسیدم، دیدم که او پشت کلیسای ادونتیست زندگی میکند به آسمان نگاه کردم و با خودم گفتم، خدایا، ممنونم.
کاربر ۳۸۱۶۰۳۷
گوش دادن به دردودلهای مادرم
وحید
گفتند والدینشان معتقدند بهترین اتفاق برای یک دختر نوجوان این است که ازدواج کند. آنها گفتند که والدینشان اعتقاد دارند که ازدواج بهترین آینده را برای دخترانشان میسازد.
میدانستم که این درست نیست. میدانستم که ازدواج زودهنگام، دختران را در چرخهای از کمبود و محرومیت به دام خواهد انداخت.
parisa.p
گفتند والدینشان معتقدند بهترین اتفاق برای یک دختر نوجوان این است که ازدواج کند. آنها گفتند که والدینشان اعتقاد دارند که ازدواج بهترین آینده را برای دخترانشان میسازد.
میدانستم که این درست نیست. میدانستم که ازدواج زودهنگام، دختران را در چرخهای از کمبود و محرومیت به دام خواهد انداخت.
parisa.p
گفتند والدینشان معتقدند بهترین اتفاق برای یک دختر نوجوان این است که ازدواج کند. آنها گفتند که والدینشان اعتقاد دارند که ازدواج بهترین آینده را برای دخترانشان میسازد.
میدانستم که این درست نیست. میدانستم که ازدواج زودهنگام، دختران را در چرخهای از کمبود و محرومیت به دام خواهد انداخت.
parisa.p