بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیمار خاموش | صفحه ۲۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بیمار خاموش

بریده‌هایی از کتاب بیمار خاموش

۴٫۴
(۱۶۲۷)
انتخاب معشوق خیلی شبیه انتخاب درمانگر است. باید از خودمان بپرسیم که آیا با من صادق است، به انتقادهایم گوش می‌دهد، به من اجازهٔ اشتباه می‌دهد و آیا وعده‌های غیرممکن می‌دهد یا نه؟»
fateme Ahmadi
گابریل همیشه احساسش را پنهان و هر چیز احساساتی را مسخره می‌کند. خودش را بی‌احساس و بدبین می‌داند. اما در حقیقت مرد بسیار رمانتیکی است و حرف دلش را به زبان نمی‌آورد. صدای حرف زدن رفتار همیشه بلندتر از واژه‌هاست. و رفتار گابریل به من می‌فهماند که عاشق است.
Hanane Parsa
وقتی چیزی وجود ندارد، نباید تعجب کنم. فکر می‌کنم خطر داشتن دفتر خاطرات این است: همه چیز را اغراق می‌کنید، زیر نظر هستید و مرتباً حقیقت را کش می‌دهید. ژان پل سارتر اگرچه ذاتاً آدم صادقی نیستم، گاهی از روی شانس صادق می‌شوم. ویلیام شکسپیر، داستان زمستان
پویا پانا
همسر سابقم هر روز یک گالن می‌نوشید. می‌گفت برای تحمل کردنم به آن نیاز دارد.
پویا پانا
این یک حقیقت است. یک مرد هیچ وقت زن مورد علاقه‌اش را ترک نمی‌کند. اگر دوستش داشته باشد.
پویا پانا
صدای حرف زدن رفتار همیشه بلندتر از واژه‌هاست.
پویا پانا
فکر می‌کنم آن‌چه مرا می‌ترساند، ناشناخته‌هاست. دوست دارم بدانم که قرار است به کجا بروم. به همین دلیل همیشه اسکیس‌های زیادی می‌زنم و سعی می‌کنم نتیجه را تحت کنترل خود داشته باشم و از هیچ چیز در زندگی متعجب نشوم.
پویا پانا
من عقیده دارم که همهٔ ما دیوانه هستیم و فقط روش دیوانگی‌مان با هم فرق دارد.
پویا پانا
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمی‌روند. فقط به شکل زنده مدفون می‌شوند و یک روز به شیوه‌ای زشت‌تر سر برمی‌آورند.
fateme Ahmadi
من پدرم را در باطنم و در اعماق ناخودآگاهم مدفون کرده بودم. مهم نبود که چه‌قدر دور شده‌ام. او همه جا با من بود.
Ailin_y
من عقیده دارم که همهٔ ما دیوانه هستیم و فقط روش دیوانگی‌مان با هم فرق دارد.
Nika
شخصیت ما در انزوا شکل نمی‌گیرد. بلکه از ارتباط با دیگران حاصل می‌شود. از طریق نیروهای دیده نشده و ازیادرفته‌ای به نام والدین.» به چند دلیل این موضوع می‌تواند ترسناک باشد. چه کسی می‌داند که ما در آن سرزمین از یاد رفته از چه ناراحتی‌هایی رنج برده‌ایم و تحت چه سوءاستفاده‌هایی قرار گرفته‌ایم؟ شخصیت ما حتی بدون دانستن این موضوع‌ها شکل گرفته است. من با حس ترس، اضطراب و عصبی بودن بزرگ شده‌ام. انگار این اضطراب در وجودم نشسته است و مستقل از من وجود دارد. اما فکر می‌کنم منشأ آن از رابطه‌ام با پدرم بوده. من هیچ وقت در کنار او احساس امنیت نکردم.
Nika
بیمار احساسات غیرقابل پذیرشش را به درمانگرش می‌گوید و درمانگر همهٔ چیزهایی را که بیمار را ناراحت کرده در درون خود فرو برده و حس می‌کند. سپس همان‌ها را به آرامی و با روش التیام‌شان به بیمار برمی‌گرداند.
fateme Ahmadi
شانه‌هایم را بالا انداختم و گفتم: «می‌خواهم به مردم کمک کنم. واقعیت این است.» مزخرف گفتم. البته واقعاً می‌خواستم به مردم کمک کنم. اما این هدف دومم بود. به‌خصوص از زمانی که شروع به درس خواندن کردم. انگیزهٔ واقعی‌ام خودخواهی محض بود. می‌خواستم به خودم کمک کنم. و عقیده داشتم همهٔ افرادی که در مرکز سلامت روانی کار می‌کنند، همین انگیزه را دارند. ما به سمت این حرفه کشیده شده بودیم، چون آسیب دیده بودیم و می‌خواستیم از این درس‌ها برای التیام خودمان بهره ببریم.
fateme Ahmadi
بیش‌تر مردم زنده نیستند. نه درحقیقت. آن‌ها در خواب راه می‌روند و زندگی می‌کنند.
Amir Ganjkhani
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمی‌روند. فقط به شکل زنده مدفون می‌شوند و یک روز به شیوه‌ای زشت‌تر سر برمی‌آورند. زیگموند فروید
Z.S
ما همیشه تحت حمله‌ایم و به درمان نیاز داریم تا استرس‌های‌مان تسکین یابد و همین باعث می‌شود که تجربیات خوبی داشته باشیم و با این رفتار آرام آرام می‌فهمیم که چه‌طور وضعیت جسمی و روانی خود را کنترل کنیم. اما توانایی‌مان در تحویل گرفتن خودمان مستقیماً به توانایی مادرمان در تحویل گرفتن‌مان بستگی دارد و اگر هرگز چنین چیزی را از طرف مادر خود تجربه نکرده باشیم، چه‌طور می‌توانیم آن را یاد بگیریم؟ کسی که هیچ وقت نیاموخته خودش را تحویل بگیرد، در زندگی مضطرب می‌شود. همان احساسی که بیون برایش از عبارت «وحشت گمنام» استفاده می‌کند. چنین فردی همیشه به دنبال تحویل گرفتن‌های بی‌نظیر از سوی منابع خارجی است. مثلاً برای تسکین اضطراب بی‌نهایتش مشروب می‌نوشد یا به شیوه‌ای دیگر خودش را آرام می‌کند.
کاربر ۱۱۶۵۹۷۹
«انتخاب معشوق خیلی شبیه انتخاب درمانگر است. باید از خودمان بپرسیم که آیا با من صادق است، به انتقادهایم گوش می‌دهد، به من اجازهٔ اشتباه می‌دهد و آیا وعده‌های غیرممکن می‌دهد یا نه؟
Mohadese Neshat
صدای حرف زدن رفتار همیشه بلندتر از واژه‌هاست.
flora
نوشتن یک جور آزادسازی است. یک جور تخلیه که می‌توانی با آن خودت را شرح دهی. به نظرم چیزی مثل درمان.
flora

حجم

۲۶۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۲۶۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰
۵۰%
تومان