بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیمار خاموش | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بیمار خاموش

بریده‌هایی از کتاب بیمار خاموش

۴٫۴
(۱۶۲۲)
عشق واقعی خیلی آرام و بی‌حرکت است. و اگر آن را زیاد از جنبهٔ هیجان‌انگیز نبینی، خسته‌کننده است. عشق، عمیق و خونسرد است. و البته پایدار.
شراره
جنون قتل و جنون خودکشی در لحظه متولد نمی‌شوند. منشأ آن‌ها به سرزمین پیش از حافظه، دوران کودکی، سوءاستفاده‌ها و بدرفتاری‌ها برمی‌گردد که در طول سال‌ها قدرت می‌گیرد و ناگهان منفجر می‌شود و اغلب هدفی نادرست را نشانه می‌گیرد
faezehswifti
هیچ فردی شیطان به دنیا نمی‌آید
s.kh
آن‌قدر زیاد دوستش دارم که گاهی خودم را از یاد می‌برم.
-Dny.͜.
هدف از درمان، اصلاح گذشته نیست. بلکه درمان بیمار را قادر می‌کند تا با گذشته‌اش روبه‌رو شود و آن را برای همیشه کنار بگذارد.
سپیده فعالیت
صدای حرف زدن رفتار همیشه بلندتر از واژه‌هاست.
اورسولا
یک مرد هیچ وقت زن مورد علاقه‌اش را ترک نمی‌کند. اگر دوستش داشته باشد.
کارشناس برجسته اتلاف وقت
من عقیده دارم که همهٔ ما دیوانه هستیم و فقط روش دیوانگی‌مان با هم فرق دارد.
دریا
صدای حرف زدن رفتار همیشه بلندتر از واژه‌هاست.
mina
همهٔ ما دیوانه هستیم و فقط روش دیوانگی‌مان با هم فرق دارد
Shirin Rassam
می‌دانی تئو؟ یکی از سخت‌ترین چیزها این است که در بیش‌تر موارد وقتی نیاز به دوست داشته شدن داریم، این اتفاق نمی‌افتد. احساس وحشتناکی است. درد ناشی از دوست نداشته شدن.»
rezaat98
یک مرد هیچ وقت زن مورد علاقه‌اش را ترک نمی‌کند. اگر دوستش داشته باشد.
niloufar.dh
شخصیت ما در انزوا شکل نمی‌گیرد. بلکه از ارتباط با دیگران حاصل می‌شود. از طریق نیروهای دیده نشده و ازیادرفته‌ای به نام والدین
Shirin Rassam
صدای حرف زدن رفتار همیشه بلندتر از واژه‌هاست.
ونوشه
او جذبش شده بود. این یک حقیقت است. یک مرد هیچ وقت زن مورد علاقه‌اش را ترک نمی‌کند. اگر دوستش داشته باشد.
لیلی مهدوی
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمی‌روند. فقط به شکل زنده مدفون می‌شوند و یک روز به شیوه‌ای زشت‌تر سر برمی‌آورند.
rezaat98
این خانه‌ای بود که آلیسیا در آن به دنیا آمده بود. همان‌جایی که هجده سال اول عمرش را گذرانده. شخصیتش در این چهاردیواری شکل گرفته. ریشه‌های زندگی بزرگسالی‌اش.
A PERSON
نوشتن یک جور آزادسازی است. یک جور تخلیه که می‌توانی با آن خودت را شرح دهی. به نظرم چیزی مثل درمان.
dr.niki
«به نظر من این کار مثل خودکشی است. اما تو تصمیمت را گرفته‌ای...»
رها
همین‌طور که از تپه بالا می‌رفتم، چشمانم پر از اشک شد. برای مادرم یا خودم و حتی آن فقیر بی‌خانمان گریه نمی‌کردم. برای همه گریه می‌کردم. همه جا پر از درد است و ما فقط چشم‌های‌مان را به روی‌شان می‌بندیم. واقعیت این است که همهٔ ما وحشت‌زده‌ایم و همدیگر را می‌ترسانیم.
Fateme Jafari

حجم

۲۶۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۲۶۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰
۵۰%
تومان