کسی که برای دیدن، چشم و برای شنیدن، گوش دارد، شاید خودش را متقاعد کند که هیچ چیز فناپذیری نمیتواند رازی داشته باشد. اگر لبانش خاموشند، با نوک انگشتانش حرف میزند و راز نگفته از هر روزنهاش سر به بیرون میزند.
چیستا
اثر احساسی زخمهای روانی بر کودکان و آشکار شدنشان در بزرگسالی. تصور کنید که از پدرتان، کسی که زندگیتان بیش از هر کسی به او وابسته است، بشنوید که آرزوی مرگتان را داشته باشد. برای یک کودک چهقدر ترسناک و آسیبزننده است و چه حسی از بیارزشی و درد به او میدهد. حس بلعیده شدن، سرکوبی و مدفون شدن. در طول زمان، ارتباطتان با منشأ زخم قطع میشود و ریشههای علّی را از یاد میبرید. اما یک روز تمام آن عذابها و خشمها بیرون میریزند و مثل آتش زیر خاکستر باعث میشوند که سلاح به دست بگیرید.
این بار خشمتان را روی پدری که مرده و فراموش شده، خالی نمیکنید. بلکه روی شوهرتان، مردی که جای پدر را در زندگیتان گرفته و شما را دوست دارد و جای خوابتان را با او شریک شدهاید، خالی میکنید
Kimia Bahari
کسی که برای دیدن، چشم و برای شنیدن، گوش دارد، شاید خودش را متقاعد کند که هیچ چیز فناپذیری نمیتواند رازی داشته باشد. اگر لبانش خاموشند، با نوک انگشتانش حرف میزند و راز نگفته از هر روزنهاش سر به بیرون میزند.
زیگموند فروید
Amirr
کسی که برای دیدن، چشم و برای شنیدن، گوش دارد، شاید خودش را متقاعد کند که هیچ چیز فناپذیری نمیتواند رازی داشته باشد. اگر لبانش خاموشند، با نوک انگشتانش حرف میزند و راز نگفته از هر روزنهاش سر به بیرون میزند.
MARMAR