بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اتفاقاً زندگی شد | طاقچه
تصویر جلد کتاب اتفاقاً زندگی شد

بریده‌هایی از کتاب اتفاقاً زندگی شد

نویسنده:رویا افشار
انتشارات:نشر آواژ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۴ رأی
۵٫۰
(۴)
ظرف‌های شب‌مانده به‌گونه‌ای عشوه‌گرانه چشمک زدن را شروع می‌کنند که هیچ انسان باوجدان و حساسی نمی‌تواند از جواب مثبت دادن به آن‌ها خودداری کند. بعد از پاسخگویی به طنازی ظرف‌ها، هر چه دنبال جان تازه می‌گردم، پیدایش نمی‌کنم.
گیسو
من خیلی جدی فکر می‌کنم گذران زندگی خیلی ترس‌آورتر از مرگ است و تنها خواهشم از مرگ این است که یک وقت مناسب در مسکنم، هنگامی‌که در جایی مناسب نشسته‌ام، به میهمانی من بیاید. از اینکه در گوشه خیابان یا در مغازه، هنگام دعوا با بقال که چرا قیمت‌ها را روزبه‌روز گران‌تر می‌کنی و یا در صف نانوایی و خلاصه از اینکه یک جای بی‌ربطی ولو شوم و بمیرم، اصلاً خوشم نمی‌آید
گیسو

حجم

۱۵۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

حجم

۱۵۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

قیمت:
۲۶,۹۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد