بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب همه کاره و هیچ کاره | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب همه کاره و هیچ کاره اثر آلبرتو موراویا

بریده‌هایی از کتاب همه کاره و هیچ کاره

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۷از ۳ رأی
۳٫۷
(۳)
آیا دوست کسی‌ست که تا متوجه خبر بدی شد، باعجله آن را به گوش دوستش برساند، ولو به این بهانه که می‌خواهد آگاهش کند و به او اطمینان بدهد که خودش طرف او را گرفته است؟ یا دوست آن کسی‌ست که خبر بد را پیش خودش نگه می‌دارد و نمی‌رود آن را به دوستش بگوید؟ من می‌گویم دومی. اولی دوست است، البته اگر بتوان چنین چیزی گفت، دوستی که به هر حال از این‌که ببیند به دردسر افتاده‌ای لذت می‌برد، دوستی که می‌خواهد پشت سرت خوش بگذراند بدون آن‌که بابت این قضیه مزیت دوستی‌ات را از دست بدهد.
نازنین بنایی
بارها پیش می‌آمد که باهم دعوا کنیم و دست‌به‌یقه بشویم، چون کسی به شجاعت کس دیگر شک کرده بود، یا اعلام کرده بود که برنامه عملی نیست. به هر حال، فراموش می‌کردیم همه‌مان پسربچه‌هایی هستیم ناوارد و نادان، بچه‌هایی از مردمانی فقیر. خودمان را گول می‌زدیم که آدم‌های مرموزی هستیم و مصمم به انجام هر کاری، ترسناکیم شبیه همان‌هایی که دقیقاً در فیلم‌ها یا در تصاویر روزنامه‌های فکاهی دیده می‌شوند.
نازنین بنایی
قلبم در اثر افسردگی فشرده شده بود، حتا بعضی اوقات وقتی در سرسرا حاضر می‌شدم و مشتری از من می‌پرسید چه می‌خواهم، توانایی این را نداشتم که کلمات را واضح تلفظ کنم
نازنین بنایی
فکرم به این‌جا رسید که این تخصص، که برادر شیری‌ام درباره‌اش حرف می‌زد، در نهایت چیزی نیست مگر وسواس ذهنی که به‌خاطرش آدم نه خیال می‌کند و نه آرزو، و نه امیدوار است جز آن‌چه که انجام می‌دهد کار دیگری انجام دهد، و وسواس سرتاسر زندگی، او را همراهی می‌کند طوری که، فرض بگیریم، کسی که جاروکش به‌دنیا می‌آید، جاروکش زندگی می‌کند و جاروکش از دنیا می‌رود و سرتاسر زندگی جز این‌که جارو درست کند و به جارو فکر کند کاری نمی‌کند. در عوض کسی که این وسواس را ندارد، دیر یا زود متوجه عیوب کاری که انجام می‌دهد می‌شود و آن را عوض می‌کند و آن‌وقت خداحافظ ای تخصص.
نازنین بنایی

حجم

۱۵۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۱۷۹ صفحه

حجم

۱۵۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۱۷۹ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد