بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فضیلت خودخواهی | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فضیلت خودخواهی

بریده‌هایی از کتاب فضیلت خودخواهی

نویسنده:آین رند
امتیاز:
۴.۱از ۱۴ رأی
۴٫۱
(۱۴)
هنگامی که دم از مطلوب‌ها و هدف‌ها می‌زنیم باید بگوئیم چه کسانی از آن بهره‌مند و برخوردار می‌شوند. آیا علم مطلوب نیست؟ مطلوب برای چه کسانی؟ نه برای بردگان اهل شوروی که در اثر بیماری‌های واگیر، آلودگی، قطعی، ترور و تیرباران می‌میرند در حالی‌که چند مرد با چهره‌ای خندان از درون کپسول‌های فضانوردی که بر فراز محل زندگی نکبت‌بار آنها می‌چرخند برایشان دست تکان می‌دهند؛ و نه برای آن پدر آمریکایی که در اثر کار بیش از حد دچار حمله قلبی شد و مُرد زیرا تلاش می‌کرد پسرش را به دانشگاه بفرستد؛ یا برای آن جوانی که نتوانست مخارج دانشگاهش را بپردازد؛ یا برای زن و شوهری که در تصادف رانندگی جان سپردند چون پول خرید یک خودروی نو را نداشتند؛
کیارش
اخلاق چیست؟ اخلاق نظامی از ارزش‌هاست که راهنمای آدمی در انتخاب‌ها و اعمالش است. انتخاب‌ها و اعمالی که هدف و مسیر زندگی او را تعیین می‌کنند. علم اخلاق به عنوان یک علم، به شناسایی و تعریف این نظام یا دستورات اخلاقی می‌پردازد.
احسان رضاپور
نسبت دادن فضائل فرد به ریشهٔ نژادی او، اعتراف به این مسئله است که آن فرد هیچ دانشی دربارهٔ فرایند کسب فضیلت ندارد و اینکه نتوانسته است به هیچ فضیلتی دست یابد
نرگس
اخلاق تنها در مورد موضوعاتی می‌تواند به کار رود که آدمی در آنها دارای ارادهٔ آزاد و حق انتخاب باشد
نرگس
با این وجود، امروزه هنگامی که مردم از «سازش و مصالحه» سخن می‌گویند منظورشان یک موافقت یا معاملهٔ مشروع دوطرفه نیست، بلکه منظورشان دقیقاً پشت پا زدن به اصول خویش است، یعنی تن دادن یک‌طرفه به هر خواستهٔ نابجا و غیرعقلانی.
نرگس
انسان تنها گونه‌ای از موجودات زنده است که می‌تواند در راستای نابودی خودش عمل کنند و البته در بیشتر دوران تاریخ خود همین گونه هم عمل کرده است.
متین
آدمی هیچ چیزی بر روی کرهٔ زمین ندارد به جز یک قابلیت و موادی که این قابلیت را بر آنها اعمال کند. قابلیت او یک ماشین برتر و عالی است: یعنی هوشیاری و خودآگاهی او.
متین
«در طی قرن‌ها مصیبت و بدبختی که دستورات اخلاقی شما آن را به وجود آورده است، شما فریاد زده‌اید که دستورات شما را نقض کرده‌اند، فریاد زده‌اید که این مصیبت‌ها تنبیه نقض دستورات بوده‌اند و فریاد زده‌اید که آدمی از بس ناتوان و خودخواه بوده که نتوانسته است به اندازه کافی خون بریزد. شما انسان را نفرین کردید، حیات را نفرین کردید و زمین را نفرین کردید، اما هرگز جرئت نداشتید که دستورات اخلاقی خود را زیر سوال ببرید... باز فریاد برآوردید که دستورات شما نغز و ناب بود ولی آدمی خوب نبود و نتوانست به آنها عمل کند. و هیچ کس بلند نشد که بپرسد «خوب؟!! با کدام معیار؟».
متین
بتوانیم هم انسان و هم اخلاق را نجات دهیم ابتدا باید مفهوم «خودخواهی» را نجات دهیم.
متین
هنر مدرن را می‌توان نمونه‌ای از حوزه های کاری دانست که در آن هیچ پایه و اساسی را نمی‌توان یافت به جز استدلال بر اساس ارعاب؛ در هنر مدرن تودهٔ مردم برای آنکه ثابت کنند که از بینش ویژه‌ای برخوردارند که هیچ کس جز نخبگان رازشناس از آن برخوردار نیست، بر سر یک پردهٔ نقاشی برهنه با صدای بلند با یکدیگر جدل می‌کنند و هر یک می‌کوشند به دیگری نشان دهند که شکوه و زیبایی آن را بهتر درک می کنند.
khatere
اکثریت قریب به اتفاق نژادپرستان کسانی هستند که حس هویت شخصی را تجربه نکرده‌اند و نمی‌توانند ادعا کنند که خودشان به دستاورد یا افتخاری رسیده‌اند، در نتیجه می‌خواهند با خوار شمردن تیره‌ها و نژادهای دیگر، به توهمی از «عزت نفس قبیله‌ای و نژادی» برسند
khatere
تأمین ابزارهای مادی برای بیان نظرات، فرد را از حق داشتن هر نظری محروم می‌کند. این بدان معناست که یک ناشر باید کتاب‌هایی را منتشر کند که آنها را بی‌ارزش، غلط یا شرارت‌آمیز می‌داند؛ یک حامی مالی تلویزیونی باید از برنامه‌سازان و کارشناسانی حمایت مالی کند که به نظرات او بی‌حرمتی می‌کنند؛ یک صاحب امتیاز روزنامه باید صفحات روزنامه خود را در اختیار هر اراذل و اوباشی قرار دهد که می‌خواهد با جنجال و هیاهو عرصهٔ مطبوعات را جولانگاه خود قرار دهد. این بدان معناست که گروهی از افراد باید حق مجوز نامحدود داشته باشند در حالی که گروهی دیگر قربانی بی‌مسئولیتی دیگران می‌شوند.
khatere
مفهوم جامعهٔ آزاد از دل مفهوم حقوق فردی بیرون آمد و نابودی حقوق فردی سرآغاز نابودی آزادی شد.
khatere
جامعهٔ غیرعقلانی جامعه‌ای متشکل از ترسوهاست، افرادی که در اثر نابودی معیارها، اصول و هدف‌های اخلاقی فلج و زمین‌گیر شده‌اند. ولی چون آدمی تا هنگامی که زنده است می‌تواند دست به اقدام و عمل بزند، این چنین جامعه‌ای آمادگی آن را دارد که توسط هرکسی که ارادهٔ جهت‌دهی به آن را داشته باشد به حرکت درآید. این نیروی برانگیزانده تنها توسط دو دسته از افراد می‌تواند به جامعه تزریق شود: یا از سوی کسانی که ارادهٔ پذیرش مسئولیت دم زدن از ارزش‌های عقلانی را دارند، یا از سوی جنایتکاران گردن‌کشی که خود را به هیچ کس پاسخگو نمی‌بینند.
khatere
از خود بپرسید چرا دیکتاتورها و مستبدان تمامیت‌خواه مجبورند پول و تلاش زیادی را صرف تبلیغات و شعارسازی و وعده و وعید در میان بردگان درمانده و به زنجیرکشیدهٔ خود نمایند، یعنی کسانی که هیچ وسیله‌ای برای اعتراض یا دفاع از خود ندارند. پاسخ این است که حتی فرودست‌ترین روستاییان یا پست‌ترین درنده‌خویان نیز اگر پی ببرند که دارند قربانی می‌شود در یک شورش کورکورانه به پا می‌خیزند، نه به خاطر یک هدف شرافتمندانه و بلند بلکه در اثر شرارت انسانی آشکارشده و افسارگسیخته.
khatere
هیچ چیز نمی‌تواند به اندازهٔ ایدهٔ «تجاهل‌گرایی اخلاقی» (moral agnosticism) فرهنگ انسانی یا شخصیت یک انسان را این‌چنین دچار تباهی و از هم‌گسستگی نماید؛ این ایده می‌گوید آدمی نباید هرگز دیگران را مورد قضاوت اخلاقی قرار دهد، آدمی باید از نظر اخلاقی توانایی تحمل هر چیزی را داشته باشد، یکی از نشانه‌های خوب بودن آن است که هرگز در مورد خوب و بد قضاوت نکنیم.
khatere
طبیعت هیچ تضمین غیرارادی به او نمی‌دهد که فعالیت‌های ذهنیش اثرگذار و سودمند باشد.
یلدا
از آنجا که ذهن آدمی عملکرد غیرارادی ندارد، پس ارزش‌های او نیز مانند همهٔ دیگر دستاوردهای ذهنیش یا محصول اندیشهٔ اوست یا محصول سرباز زدن از اندیشیدن: آدمی یا ارزش‌هایش را توسط فرایند خودآگاهانهٔ تفکر برمی‌گزیند یا آنها را به صورت پیش‌فرض از طریق تداعی‌های ناخودآگاه، از طریق ایمان، از طریق تأثیرپذیری از دیگران، از طریق شکل‌های گوناگون حل شدن در اجتماع یا تقلید کورکورانه می‌پذیرد. احساسات توسط بنیان‌های ذهنی آدمی تولید می‌شود، چه به صورت خودآگاه و چه ناخودآگاه، چه به صورت آشکار و چه پنهان.
yosef
نژادپرستی نیز مانند همه اقسام و اشکال جبرگرایی (determinism) وجود نعمت‌های خاص در انسان که او را از دیگر گونه‌های زنده متمایز کند را نمی‌پذیرد؛ یعنی وجود قوهٔ تعقل در انسان را رد می‌کند. در نتیجه دو جنبه از زندگی انسان را نفی می‌کند: تعقل و انتخاب، یا ذهن و اخلاق، و به جای آنها جبر شیمیایی (یعنی تعیین سرنوشت انسان توسط شیمی بدن او) را مطرح می‌کند.
yalda
مفهوم جامعهٔ آزاد از دل مفهوم حقوق فردی بیرون آمد و نابودی حقوق فردی سرآغاز نابودی آزادی شد. سلطنت مبتنی بر جمع‌گرایی قدرت آن را ندارد که یکباره با در دست گرفتن ارزش‌ها، منابع مادی و اخلاق یک کشور، آن کشور را به بردگی بکشاند. بلکه این کار را به کمک فرآیند فروپاشی از درون انجام می‌دهد؛ درست همان‌گونه که در عرصهٔ منابع مادی، غارت ثروت یک کشور از طریق تورم پولی انجام می‌شود، امروزه نیز می‌توان شاهد آن بود که فرآیند تورم در عرصهٔ حقوق فردی نیز جریان دارد
yalda

حجم

۱۸۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۱۱ صفحه

حجم

۱۸۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۱۱ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰
۵۰%
تومان