نظریههای توسعه پس از جنگ جهانی دوم، بر این فرض بنا شدهاند که همه جهان میتوانند از مدل آمریکایی پیروی کنند و ایالات متحده مانند یک "فانوس دریایی" است که همه باید از آن الگوبرداری کنند.
علی رضا
این کتاب نه پساتوسعه را دارویی برای درمان امراض معرفی میکند و نه آن را به عنوان "آخرین مامن وحشیهای نجیب" رد میکند. پساتوسعه نوعی بازاندیشی نوین در روابط شمال– جنوب است که قدرت انتقادی و برساختی چشمگیری دارد و باید در طول زمان بیشتر مورد پالایش و بحث قرار گیرد.
علی رضا
معمولاً، منتقدان پساتوسعه، برنامهٔ جدید و بزرگ ترومن رئیسجمهور آمریکا در ۲۰ ژانویهٔ ۱۹۴۹ را سرآغاز ابداع مفهوم "توسعهنیافتگی" و کشورهای "نیازمند توسعه" میدانند. در این برنامه آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین مناطق توسعهنیافته و محتاج توسعه توصیف شدهاند:
در آن روز، دو میلیارد نفر به افراد توسعهنیافته تبدیل شدند... از آن زمان به بعد، آنها– با تمام گوناگونیهایشان- دیگر هویت واقعی نداشته و در آینهٔ دیگران مسخ شدهاند، آینهای که هویت آنها را تحریف کرده و آنها را فقیر میکند و به آخر صف میفرستد. بدینسان، هویت ناهمگون و متنوع اکثریت جمعیت دنیا، بهراحتی مقهور هویت همگنساز اقلیتی محدود شده است
علی رضا