بریدههایی از کتاب تاریخ روابط اسلام و اروپا
۳٫۰
(۱۱)
در ترجمه فارسی کتاب حاضر، برگردانهای آلمانی و انگلیسی از متن اصلی (به زبان ایتالیایی) کتاب را مورد استفاده قرار دادهام. آقای کاردینی و مخصوصا مترجمان آلمانی و انگلیسی کتاب در ذکر برخی اسامی و اماکن اسلامی دچار اندک خطاهایی شدهاند که در برخی محافل اروپایی به این نکته اشاراتی رفته است. در مراوده و مکاتبه شخصی با آقای کاردینی این نکته را با وی در میان گذاشتم و ایشان با ارسال مکتوبی به اینجانب اختیار تام دادند که در اسامی مذکور و حتی برخی مطالب و موضوعات کتاب تصحیحاتی به عمل آورم. در موارد ضروری به این کار مبادرت ورزیدهام.
در برگردان فارسی پیرامون بسیاری از اسامی، شخصیتها، اماکن، رویدادها و موضوعات مختلف، شرح و تفسیرهایی در صفحات و پاورقیهای متعدد کتاب اضافه کردهام تا به درک بهتر مفاهیم کتاب کمک نماید و مزید بر آگاهی علاقمندان و پژوهندگان موضوعات تاریخی گردد
1258580
در قصههای کهن ترکی-مغولی همیشه از شهر افسانهای قزل آلما (سیب سرخ) سخن به میان آمده است، شهری که قرن های متمادی در نظر صحرا نشینان آسیای مرکزی در میان شن طوفآنهای صحرایی و برف بادهای سرد و منجمد تلألو و پرتوافکنی داشت. شهر "سیب سرخ" میان دریای خزر، صحرای گبی و سلسله جبال بین شان واقع شده بود و در باورهای مردمی چونان گنبد طلایی عظیمی به نظر میرسید. برای اولاد و اخلاف عثمان و طائفه او نیز ایا صوفیه در قسطنطنیه، بعدا قبه الصخره در بیت المقدس، سپس بودا، آنگاه وین و سرمست از فتوحات پی در پی حتی ُرم ...چنین بود. امروزه هم نام پایتخت قزاقستان یاد آور افسانه ها و آرزوهای کهن است و آلماآتا (پدر سیب) نامیده میشود.
اقوام استپ نشین در جستجوی همین سیب سرخ خود را تا پای دروازه های رم جدید هم رسانده بودند و کاملا روشن بود که اینک میخواهند به سیب طلایی که از ورای آبهای مه گرفته بسفور می درخشید چنگ بیفکنند.
محمد طاهر پسران افشاریان
مارکوس تولدویی از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار بود. عالمان زمانه اش هیچگاه چون او سرشار از عشق به تعقل و اخلاص در خردورزی نبودند و فعالیتهای آنان بیشتر اهداف منازعه برانگیز و عملیاتی را دنبال میکرد: آنان می خواستند اسلام را بهتر شناسایی کنند تا با آن هرچه موثرتر به مباحثه و مخالفت برخیزند. چنین قصد و نیتی برای نوع تفکرات مغرب زمینی البته قابل توجیه بود و با منطق و روش آبلار که از دوستان نزدیک پتروس معزز محسوب میشد همخوانی داشت. اما معلوم نبود که چنین تفکراتی از لحاظ تبلیغی و میسیونری چه فوایدی در بر داشت زیرا در سرزمینهای اسلامی موعظه و ترویج هر آنچه غیر از شریعت اسلامی بود، موکدا قدغن بود.
محمد طاهر پسران افشاریان
مارکوس تولدویی متعاقبا به ترجمهٔ دیگری از متن قرآن مبادرت ورزید که از متن موجود قبلی بهتر و دقیقتر بود. نکته قابل توجه اینکه مارکوس علاوه بر ترجمهٔ کتاب آسمانی مسلمانان به ترجمه آثار جالینوس از عربی به لاتینی پرداخت.
محمد طاهر پسران افشاریان
یک مترجم انگلیسی زبان عربی اینگونه تعبیر کرد که خداوند به تازه اسرائیلیان (مسیحیان) فرمان داده است که آثار مصریان را بربایند، همان که موسی پیش تر چنان کرد: "بیائید به فرمان پروردگار و به کمک او خردمندی و فن بیان فلاسفه مشرک را بربائیم، بیائید از این لامذهبان بربائیم و با آن دین و ایمان خویش را غنا بخشیم. "فیلسوف" عنوانی بود که علمای لاتینی در این میان به عرب ها داده بودند در حالی که "بیسواد illitterati" نام "مشرکان" و "لامذهبان" بود
محمد طاهر پسران افشاریان
آیا قرن سیزدم عصر دنباله روی از اسلام بود؟ بی تردید این قرن یکی از بزرگ ترین دورآنها در تاریخ اروپا محسوب میشود و هویت فرهنگی قاره در این قرن ریشه و شکل گرفت. در این دوران مسیحیت و اسلام- علی رغم جنگ صلیبی و یا شاید به واسطهٔ آن؟- به شکل بی سابقهای به هم نزدیک شدند.
محمد طاهر پسران افشاریان
عثمانیها هم مانند همه اقوام و ملل دیگر آمال و آرزوهای خاص خود را داشتند که ریشه در گذشته های دور و دراز داشت. اقوام اورال- آلتائی دارای دو نشان و سمبل افسانهای بودهاند یکی گرگ که نشان بارز دد منشی و دیگری سیب که سمبل تلاش و نیکبختی بود.
محمد طاهر پسران افشاریان
آسیزی اعتقاد داشت که علم خود مظهر قدرت است.
محمد طاهر پسران افشاریان
در این اثنا واقعیت تازه دیگری در حال شکل گیری و ظهور بود و آن فراگیری هرچه مشتاقانه تر زبان عربی بود. این اشتیاق نه فقط به خاطر این که عربی زبان "مقدس" بود و کتاب آسمانی به این زبان نازل شده بود (سوای اینکه چه کسانی به این امر اعتقاد داشتند و یا نداشتند)، بلکه بیشتر به این دلیل که عربی یک زبان فرهنگی محسوب میشد و اغلب آثار اندیشمندان و خردمندان بزرگ یونان باستان به آن زبان ترجمه شده بود. منابعی هم از دانشمندان باستان به زبان یونانی وجود داشت ولی برای متفکران غربی دسترسی به این منابع از طریق حوزه فرهنگی بیزانس کمتر میسر بود و امکان دسترسی به منابع عربی موجود در شبه جزیره ایبری خیلی آسان تر بود.
محمد طاهر پسران افشاریان
این ترتیب ریکولدو شاهد نقش بر آب شدن رویای بزرگ نصرانیان مغرب زمین بود که همانا آرزوی بزرگ نصرانی شدن اقوام تاتار در آسیای مرکزی بود. اگر این آرزو تحقق می. یافت امکان برپایی یک کارزار صلیبی مشترک از جانب شرق و غرب برای به شکست کشاندن سلطان مسلمان ممالیک مصر فراهم میآمد.
محمد طاهر پسران افشاریان
این وجود مسلمانان هرچه بیشتری خارج از قلمرو دارالاسلام زندگی میکردند: ساکنان نواحی سوریه- فلسطین و منطقه ایبری که به تصرف مسیحیان در آمده بود و همچنین بازرگانان و اسیران.
محمد طاهر پسران افشاریان
گروهی که با حمایت و هماهنگی پتروس معزز به کار ترجمه روی نهاده بود کارش فقط به ترجمه قرآن و به موضوعات اسپانیا محدود و منحصر نمیشد. حداقل سه مرکز برای این امر مهم ایجاد کرده بودند: یکی در اسپانیا، یکی در انگلستان و یکی هم در جنوب ایتالیا و موضوعات شبه جزیره ایبری البته اولویت اساسی داشت. متون و معارف اسلامی که توسط مترجمان اروپایی به زبآنهای لاتینی برگردان شده بودند نظیر کارهای یوهانس هیسپالنسیس، دومنیکوس گوندیسالینوس ، هرمان دالماسیایی، پلاتوی تیوولیایی و ژرار کرمونایی و آثاری که از روی اینگونه متون و معارف جدید پدید آمدند، بهترین منابع اطلاعاتی و آگاهیهای اسلامی غربیان را در قرون وسطی تشکیل میداد.
محمد طاهر پسران افشاریان
فرهنگ و علوم اعراب از دست داشته باشد به دانش و فرهنگ یونانی رویکرد بیشتری نشان داد. فردریک در دیوان بزرگ magna curia خود در پالرمو راه دیگرگونهای در پیش گرفت که از یک سود با ذوق و علاقه اش همخوانی داشت و از دیگر سو منطبق با شرایط زمانه و اقتضائات خارجی بود. بعد از جنگ چهارم صلیبی امپراتوری بیزانس به ممالک کوچک تجزیه شد و این فروپاشی موجبات زوال و انحطاط فرهنگ و علوم یونانی زبان را به دنبال داشت. در این حالت امپراتور در راستای مساعی سیاسی و دیپلماتیک خود به گسترش مناسبات با جهان اسلام همت گمارد و آن را به ویژه بعد از سفرش به مشرق زمین در سالهای ۱۲۲۸ و ۱۲۲۹ توسعه هرچه بیشتری بخشید.
محمد طاهر پسران افشاریان
اسکات آثاری را که در قرون دوازدهم و سیزدهم ترجمه شده بود مطالعه کرده بود و کتاب الهیئه اثر مشهور ابواسحاق نورالدین البطروجی (در غرب مشهور به آلپتراگیوس) را ترجمه کرد. در این کتاب حرکت خورشید و سیارات مطابق با فیزیک ارسطویی تبیین شده است. اسکات به علاوه مبادرت به ترجمه برخی آثار ارسطو از زبآنهای یونانی و عربی نمود که از جمله است کتاب تاریخ حیوان Historia animalium ارسطو در علوم طبیعی که مورد علاقه وافر امپراتور فردریک دوم هم بود. اسکات به این کتاب ترجمه خودش از رساله الحیوان De animalibus ابن سینا را (که به نام امپراتور کرده بود) ضمیمه نمود. مایکل اسکات در سیسیل نقش با اهمیتی در انتقال آراء ارسطویی البته از طریق ابن سینا و ابن رشد به دنیای فرهنگی مسیحیت ایفاء نمود.
محمد طاهر پسران افشاریان
رویارویی این دو تمدن و به عبارت بهتر تماس و ارتباط بین این دو حاصل مساعی و خدمات هم مسیحیت و هم اسلام بوده است. در طرف غربی- اروپایی (در اینجا از ذکر مسیحیت شرقی بیزانسی که آن هم منادی تبادلات فرهنگی بود چشم پوشی می کنیم)، گروه شاهزادگان، روحانیون، سپهسالاران، تجار و بازرگانان و مترجمان به این قبیل پیوندها مدد رساندند. ضروری است به برخی از این موارد ذیلا اشاره شود:
محمد طاهر پسران افشاریان
حجم
۶۷۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۷۳ صفحه
حجم
۶۷۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۷۳ صفحه
قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد