بریدههایی از کتاب لیلی و مجنون
۴٫۵
(۴۲۵)
جز در غم تو قدم نداریم
غمدار توئیم و غم نداریم
|ݐ.الف
از بندگی زمانه آزاد
غم شاد به ما و ما به غم شاد
|ݐ.الف
شوریدهترم از آنچه دیدی
مجنونتر از آنکه میشنیدی
با تو خودی من از میان رفت
و این راه به بیخودی توان رفت
|ݐ.الف
مجنون چو شب چراغ مرده
افتاده و دیده زاغ برده
میریخت سرشک دیده تا روز
ماننده شمع خویشتن سوز
|ݐ.الف
لیلی که چو گنج شد حصاری
میبود چو ماه در عماری
میزد نفسی گرفته چون میغ
میخورد غمی نهفته چون تیغ
دلتنگ چنانکه بود میزیست
بیتنگ دلی به عشق در کیست
yeganeh
هر مرغ که مرغ صبحگاهست
ورد نفسش دعای شاهست
امیررضا نوروززاده
بس میوه آبدار چالاک
کز چشم بد اوفتاد بر خاک
انگشت کش زمانهاش کشت
زخمیست کشنده زخم انگشت
🅾️Ⓜ️🆔.Hoseini
لیلی و مجنون
حکیم نظامی گنجوی
طاقچه
کاربر ۳۵۳۱۲۸۷
زن گر نه یکی هزار باشد
در عهد کم استوار باشد
چون نقش وفا و عهد بستند
بر نام زنان قلم شکستند
زن دوست بود ولی زمانی
تا جز تو نیافت مهربانی
چون در بر دیگری نشیند
خواهد که دگر ترا نهبیند
Amir Golzar
مجنون به هزار نوحه نالد
لیلی چه نشاط میسکالد
مجنون همه درد و داغ دارد
لیلی چه بهار و باغ دارد
مجنون کمر نیاز بندد
لیلی به رخ که باز خندد
مجنون ز فراق دل رمیداست
لیلی به چه راحت آرمید است
Amir Golzar
دل را به کسی چه بایدت داد
کو ناوردت به سالها یاد
او بیتو چو گل تو پای در گل
او سنگ دل و تو سنگ بر دل
Amir Golzar
گفتم مگر آن صحیفه خواند
کز محنت لیلیش رهاند
او خود همه کام ورای او گفت
نفرین خود و دعای او گفت
Amir Golzar
در عالم عالم آفریدن
به زین نتوان رقم کشیدن
Zahra Falahiyan
گر هفت گره به چرخ دادی
هفتاد گره بدو گشادی
Zahra Falahiyan
ای کار گشای هر چه هستند
نام تو کلید هر چه بستند
F.Rastegari
عقل از در تو بصر فروزد
گر پای درون نهد بسوزد
ای عقل مرا کفایت از تو
جستن ز من و هدایت از تو
سیتا ^-^
زان پیش کاجل فرا رسد تنگ
و ایام عنان ستاند از چنگ
ره باز ده از ره قبولم
بر روضه تربت رسولم
کاربر ۲۹۶۸۶۴۷
چون شوق تو هست خانه خیزم
خوش خسبم و شادمانه خیزم
کاربر ۲۹۶۸۶۴۷
وفات مجنون بر روضه لیلی
امیررضا نوروززاده
ای نام تو بهترین سرآغاز
بینام تو نامه کی کنم باز
کاربر ۱۸۷۴۲۹۵
حجم
۱۴۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۰۷ صفحه
حجم
۱۴۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۰۷ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان