بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب لیلی و مجنون | صفحه ۴ | طاقچه
کتاب لیلی و مجنون اثر نظامی گنجوی

بریده‌هایی از کتاب لیلی و مجنون

نویسنده:نظامی گنجوی
انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴۲۹ رأی
۴٫۵
(۴۲۹)
ما را ورقی دگر نوشتند تا در نگریم و راز جوئیم
آساره
ای کار گشای هر چه هستند نام تو کلید هر چه بستند
hojjat
دارنده تخت پادشاهی دارای سپیدی و سیاهی
Nafas
گر هفت گره به چرخ دادی هفتاد گره بدو گشادی
hojjat
ای چارده ساله قرة‌العین بالغ نظر علوم کونین آن روز که هفت ساله بودی چون گل به چمن حواله بودی و اکنون که به چارده رسیدی چون سرو بر اوج سرکشیدی غافل منشین نه وقت بازیست وقت هنر است و سرفرازیست دانش طلب و بزرگی آموز تا به نگرند روزت از روز نام و نسبت به خردسالی است نسل از شجر بزرگ خالی است جایی که بزرگ بایدت بود فرزندی من ندارت سود چون شیر به خود سپه‌شکن باش فرزند خصال خویشتن باش
S
گرچه ز شراب عشق مستم عاشق‌تر ازین کنم که هستم گویند که خو ز عشق واکن لیلی‌طلبی ز دل رها کن یارب تو مرا به روی لیلی هر لحظه بده زیاده میلی
معجزه ی سپاسگزاری
کم گوی و گزیده گوی چون در
{بانو راد}
ای نام تو بهترین سرآغاز بی‌نام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم ای کار گشای هر چه هستند نام تو کلید هر چه بستند
Aysan
بنمای که این سخن عزیز است داننده هر آن سبب که بیند داند که مسبب آفریند زنهار نظامیا در این سیر پابست مشو به دام این دیر
آساره
افتاده به شکل گوی در خرط این شکل کری نه در زمین است هر خط که به گرد او چنین است
آساره

حجم

۱۴۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۰۷ صفحه

حجم

۱۴۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۰۷ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان