سرخپوستان «چروکی» آمریکا که بنا براصل خودبرتربینی، نژاد خود را برتر از دیگر نژادها میدانند، در رابطه با خلقت، افسانهای این چنین دارند:
"یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود. خدا که دنیا را خالی میدید مقداری گل تهیه کرد و از آن سه مجسمه به شکل آدم درست کرد. بعد کورهای ساخت و آتشی افروخت و آن مجسمهها را در کوره گذاشت و لحظهای صبر کرد، اما برای اینکه بداند مجسمههایش به چه صورتی در آمده است عجله کرد و یکی از آنها را بیرون آورد. بهاین مجسمه که هنوز نپخته بود و رنگی سفید داشت روح دمید و در نتیجه نژاد سفید بهوجود آمد. برای بار دوم بیشتر صبر کرد و در نتیجه وقتی که مجسمهٔ دوم کاملاً پخته شدهبود، آن را بیرون آورد. با خوشحالی به تماشای آنکه شاهکاری از زیبایی و تناسب بود پرداخت و به آن روح بخشید و سرخپوستان از اعقاب او هستند، اما چنان محو تماشای این شاهکار شد که فراموش کرد مجسمهٔ دیگری نیز در کوره دارد و وقتی آن را بیرون آورد کاملاً سوخته بود و بدین ترتیب نژاد سیاه نیز بدان اضافه شد" (روحالامینی، ۱۳۷۹: ۱۵۷).
szahra93