بریده‌هایی از کتاب ۴ فرمان ترامپ (خلاصه کتاب)

گاهی اوقات باید کاری انجام دهید و گاهی اوقات تنها راه ممکن، کناره‌گیری است.»

«کسی که بیرون را می‌نگرد، درخواب و رویاست. کسی که به درون می‌نگرد، بیدار است.»

خلاقیت: توانایی دیدن فراتر از واقعیت، فکر کردن به شکلی غیرقابل پیش‌بینی و تخیلی، برای برقراری ارتباطاتی که دیگران ممکن است از آن غافل باشند. ایجاد این ویژگی احتمالا سخت‌ترین است

مطبوعات اقتصادی را مطالعه کنید: وال‌استریت ژورنال، فوربز، بیزینس ویک و فورچون (نمونه‌های ایرانی: دنیای اقتصاد، جهان اقتصاد و...). پس از مدتی می‌توانید اتفاقات بازار را حدس بزنید. بخش اقتصادی روزنامه را مطالعه کنید، تا بتوانید رویدادهای محلی را پیش‌بینی کنید. با سازمان‌هایی که سابقه موفقیت قطعی دارند، در ارتباط باشید. در دنیای تجارت، ستارگان ناگهانی یک خطر واقعی برای ثروت شما هستند. به افرادی اعتماد کنید که سال‌های متمادی دستاوردهای خوبی داشته‌اند، اما همیشه اول و بیش از هر چیز به عقل خودتان اعتماد کنید.

خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. این کار بیهوده است. به ویژگی‌های شخصی خود توجه کنید. به کار بچسبید.

همیشه به خودتان یادآوری کنید، چیزی به نام موفقیت یک شبه وجود ندارد

همیشه به خودتان یادآوری کنید، چیزی به نام موفقیت یک شبه وجود ندارد

کمی خودخواه باشید، یعنی مراقب منتقدان باشید اگر خودخواه نباشید، پیشرفت نخواهید کرد. به دیگران، به ویژه منتقدان، اجازه ندهید روی نیروی محرک غرور شما تاثیر بگذارند. کمی غرور داشتن شما را هدفمند می‌کند

کسانی که در عرصه تجارت موفقیت زیادی کسب کرده‌اند، اغلب وارد دنیای سیاست هم می‌شوند. آنها تصور می‌کنند، چون در یک زمینه موفق بوده‌اند، در عرصه‌های دیگر مورد هم موفق خواهند بود. اما واقعیت با این توهم کاملا تفاوت دارد.

انتظار برخورد با فراز و نشیب‌ها را داشته باشید، زیرا تنها چیزی که ضمانت شده، این است که قطعا با موارد زیادی از این دو مواجه خواهید شد. «من حقیقتا انسان محتاطی هستم، اما احتیاط با بدبینی تفاوت دارد. آن را مثبت‌اندیشی با مقدار زیادی کنترل واقعیت بنامید.»

در سازمان خود، افراد را مدیریت کنید، نه کار را

وینستون چرچیل می‌گوید: «راز شکوفایی استعدادهای بالقوه ما تلاش مستمر است، نه قدرت بدنی یا هوش.»

عنوان مدیر، همه چیز، استراتژی، نتایج و هر چیز دیگری، به شما بستگی دارد،. استاندارد بالایی تعیین کنید. حتی یک لحظه هم انتظار نداشته باشید که یک نفر دیگر در سازمان سخت‌تر و بیشتر از شما کار کند. مشکلات را فرصتی برای اثبات خود و نشانه رشد و سرزندگی بدانید.

«گاهی، خرید یک آسمان‌خراش، از خرید یک خانه کوچک در یک منطقه بد بروکلین، آسانتر است. در هر صورت احتمالا به پول نیاز دارید و اغلب مردم ترجیح می‌دهند روی یک ساختمان بزرگ سرمایه‌گذاری کنند، تا یک خانه دوبلکس ویران در یک خیابان خطرناک. با خرید آسمان‌خراش، اگر موفق شوید، حداقل موفقیت بزرگی به دست آورده‌اید و اگر موفق نشوید، چه تفاوتی است بین از دست دادن صدهزار دلار یا صدها میلیون دلار؟ در هر صورت شما باخته‌اید. بنابراین، باید سخت برای آن تلاش کنید. اگر می‌خواهید فکر کنید، بزرگ فکر کنید. اگر می‌خواهید زندگی کنید، بزرگ منشانه زندگی کنید. احتمالات همیشه وجود دارند. اگر خیلی کوچک فکر کنید، ممکن است همه چیز را از دست بدهید.»

تمام افراد موفق، زمانی مورد نقد منتقدان قرار می‌گیرند. هرگاه چنین اتفاقی برای شما افتاد، از خود بپرسید: آیا عقیده این افراد واقعا برای من اهمیت دارد؟ آیا در انتقاد این افراد چیز مفیدی وجود دارد، یعنی آیا چیزی را روشن می‌کند که من نسبت به آن بی‌توجه بودم؟ فراموش نکنید بسیاری از اوقات منتقد داشتن خوشایند است و حداقل نشان می‌دهد مشغول انجام کار ارزشمندی هستید. بسیاری از مردم گذران زندگی می‌کنند بدون آنکه کار ارزشمندی انجام داده باشند تا توجه منتقدین را به خود جلب کند. انتقادها را به منزله نشانه‌ای بگیرید که نشان می‌دهند در مسیر درست قدم گذاشته‌اید.

همیشه به خاطر داشته باشید، مدیران تنها تا اندازه‌ای در زندگی نقش دارند اگر احساس می‌کنید قرار است از کار تعدیل شوید، تلاش نکنید رئیس‌تان را متقاعد کنید تا از این کار صرف‌نظر کند. کنترل شرایط را به دست بگیرید و هوشمندانه عمل کنید. اگر می‌خواهید شغل‌تان را حفظ کنید، اما حس می‌کنید اوضاع بر وفق‌مراد نیست، از رئیستان برای یک ملاقات وقت بگیرید. به او بگویید می‌خواهید مطمئن شوید که وظایف خود را به درستی متوجه شده‌اید و کار خود را طوری انجام می‌دهید که مورد رضایت همگان باشد. در مورد کارهایی که باید انجام شوند، کمک و راهنمایی بخواهید. اگر این کار را انجام دادید و هنوز مشکل دارید، رئیس خود را کنار بگذارید و کار دیگری برای خود دست و پا کنید.

هرگز تصور نکنید، ساختار فعلی مذاکره یک موقعیت یا همه یا هیچ است. بسیاری از اوقات، وقتی از اولین معامله پا پس می‌کشید، فرصت بسیار بهتری در جای دیگر به شما رو می‌کند. آن را به چنگ آورید.

ارزش نه گفتن در جریان یک مذاکره را یاد گرفته و درک کنید در بعضی از مذاکرات، بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید، این است که به یک معامله بد «نه» بگویید.

در تجارت، باید بد گمان باشید. وقتی کسی سعی دارد پول یا منافع شما را در یک معامله بگیرد، باید برای حفظ حرمت خود واکنش نشان دهید.

به منظور کند کردن روند مذاکره، برای این که وقت بیشتری برای فکر کردن درباره حرکت بعدی داشته باشید (و برای این که به طرف مقابل اجازه دهید، به ابتکار خود نکاتی را برای بهتر کردن معامله به آن بیافزاید) می‌توانید: به طرف مقابل بگویید یک سفر چند هفته‌ای در پیش دارید و پس از آن مجددا به آنها مراجعه خواهید کرد. نکاتی را مطرح کنید که لازم باشد ابعاد مختلف معامله قبل از ادامه مذاکرات، با دقت بیشتری بررسی شود.