ون عطر بهونه بود! عطر نیست که جدایی میآره، خود ماییم که گاهی برای جدایی دنبال بهونه میگردیم. خب اگه بهونههامون خوش عطر و بو هم باشه چه بهتر؛ لااقل دیوار کوتاهی داریم تا عهدشکنیهامونو سرش بشکنیم!»
mina
میشود تنهایی کودکی کرد، تنهایی بزرگ شد، تنهایی زندگی کرد و حتی تنهایی مرد ولی از همه دردناکتر این است که بخواهی تنهایی کنجکاوی بهخرج دهی و کسی از راز این سرک کشیدنهایت سر در نیاورد!
mina
مردم خریدار خرده حرفهای عتیقهاند/ سمسار زمزمههای قدیمی/ خواهان نغمههای تلنبار در گلو!/ ای کاش میشد حنجرهام را از چهارگوشه مثل پتویی بگیرم و بهرایگان، از پنجره روی سر عابران بتکانم!
mina
ون عطر بهونه بود! عطر نیست که جدایی میآره، خود ماییم که گاهی برای جدایی دنبال بهونه میگردیم. خب اگه بهونههامون خوش عطر و بو هم باشه چه بهتر؛ لااقل دیوار کوتاهی داریم تا عهدشکنیهامونو سرش بشکنیم!»
mina