بریده‌هایی از کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم

کلید کشفِ نیاز، شناسایی و پرکردن شکاف‌هاست

چه کسی فکرش را می‌کرد که بستهٔ کارت‌های یادداشتی که مادرم برای تولد ده‌سالگی‌ام به من داد، یکی از ارزشمندترین هدایایی خواهد شد که در عمرم دریافت کرده‌ام. به‌رنگ آبیِ روشن بودند و روی همهٔ آن‌ها با حروف جدا و درشت نوشته شده بود تینا. در آن سِن، مادرم به م

اشتیاق محرک بزرگی است. اشتیاق باعث می‌شود هرکدام از ما بخواهیم سخت کار کنیم تا مهارت‌های‌مان را کامل کنیم و پیشرفت کنیم.

«مفروضات شما پنجره‌های شما رو به دنیا هستند. هرازگاهی آن‌ها را تمیز کنید وگرنه نور داخل نمی‌آید»

بیش‌تر مردم طوری به مشکلات نزدیک می‌شوند که انگار نمی‌توانند آن‌ها را حل کنند. بنابراین راه‌حل‌های خلاقانه‌ای را که درست جلوی چشم‌شان است نمی‌بینند. بااین‌حال فارغ از اندازهٔ مشکل، معمولاً راه‌های خلاقانه‌ای وجود دارند تا از منابعی که در اختیارتان قرار دارند برای حل مشکلات استفاده کنید.

مشکلات گریزناپذیرند و کلید موفقیت جاخالی‌دادن در برابر گلوله نیست؛ بلکه بهبود سریع است.

«یادت باشد، هر مشکلی یک فرصت است.»

گاهی ترک‌کردن شجاعانه‌ترین راه چاره است؛ چون لازم است با شکست‌های خود رودررو شوید و آن‌ها را علناً اعلام کنید. خبر خوش این است که ترک‌کردن به شما اجازه می‌دهد همه‌چیز را پاک کنید و ازنو آغاز کنید.

کارآفرین کسی است که همیشه در جست‌وجوی مشکلاتی است که می‌توانند تبدیل به فرصت شوند و روش‌های خلاقانه را برای بهره‌برداری از منابعِ محدود در رسیدن به اهدافش استفاده می‌کند.

درواقع، بسیاری از قواعدی که در مدرسه‌ها و دانشکده‌ها اعمال می‌شوند، کاملاً با قواعدِ دنیای بیرون متفاوت‌اند

«خیلی اوقات مردم نگران سوارشدن قطار در زمان درست هستند؛ ولی نگران سوارشدن در قطار درست نیستند.»

صرفاً فنی به دانشجوها، چندان کافی نیست. آن‌ها برای موفق‌بودن باید بفهمند چطور در تمام محیط‌های کاری و در تمام بخش‌های زندگی‌شان، رهبرانی کارآفرین باشند.

ارزش‌های اصلی شما چیستند؟ اولویت‌های شما چیستند؟ چه چیزی به شما الهام می‌بخشد و انگیزه می‌دهد؟ اهداف کوتاه‌مدت شما چیستند؟ اهداف بلندمدت شما چیستند؟ رؤیاهای فراتر از حد تصورتان کدام هستند؟ از چه کسانی مشورت می‌گیرید؟ سرمشق‌های شما چه کسانی هستند؟ به کسب چه دانشی نیاز دارید؟ چه مهارت‌هایی باید یاد بگیرید؟ دوست دارید چه خصلت‌هایی در خود ایجاد کنید؟

کسانی که می‌خواهند مرزهای مهارت‌های فعلی خود را گسترش دهند و خطر امتحان چیزی جدید را بپذیرند، به‌احتمال زیاد موفق‌تر از کسانی می‌شوند که باور دارند مجموعهٔ مهارت‌های‌شان ثابت است و توانایی‌هایی ذاتی دارند؛ باوری که باعث می‌شود در نقش‌های خاصی گیر کنند

این داستان همچنین تفاوتِ میان قوانین و توصیه‌ها را یادآوری می‌کند. وقتی به‌تدریج از اهمیت توصیه‌ها بکاهید می‌بینید قوانین، بسیار کم‌تر از چیزی هستند که تصور می‌کردید.

اولین گام برای حل مشکلات بزرگ، شناساییِ آن‌هاست. در دنیای طراحی محصول، این گام یعنی کشف نیاز.

درست است که خانواده، دوستان و آموزگاران خوشحال می‌شوند که دربارهٔ انجام کارهایی پند و اندرز بدهند؛ اما اساساً این مسئولیت خود ماست که مسیر خودمان را انتخاب کنیم. مجبور هم نیستم که دفعهٔ اول در مسیر درست باشیم. زندگی معمولاً فرصت‌های زیادی برای آزمایش در اختیار ما قرار می‌دهد و مهارت‌ها و اشتیاق ما را به‌روش‌هایی جدید و غافل‌گیرانه با هم درمی‌آمیزد. حتی مهم‌تر این‌که ردشدن نیز قابل‌قبول است. درواقع، شکست بخش مهمی از فرایند یادگیری زندگی است. درست مانند تکامل که مجموعه‌ای از آزمایش‌های آزمون‌وخطاست،

شکست‌ها، فرصت‌های یادگیری را فراهم می‌کنند و این احتمال را افزایش می‌دهند که دیگر همان اشتباه را مرتکب نخواهید شد. همچنین شکست نشانهٔ آن است که با چالش‌هایی مقابله کرده‌اید که مهارت‌های شما را توسعه داده‌اند. راستش، اگر گاهی شکست نخورید، به‌اندازهٔ کافی خطر نمی‌کنید.

«هرگز هیچ فرصتی رو برای افسانه‌ای‌شدن از دست نده!»

«اگه زندگی‌تون رو اولویت‌بندی نکنین، یکی دیگه این کارو می‌کنه».