مجموعهٔ تعلیمات اسلام از یک لحاظ سه بخش است:
الف. اصول عقاید: یعنی چیزهایی که وظیفهٔ هر فرد تحصیل عقیده دربارهٔ آنها است. کاری که در این زمینه بر عهدهٔ انسان است، از نوع کار تحقیقی و علمی است؛
ب. اخلاقیات: یعنی خصلتهایی که مسلمان باید خویشتن را به آن خصلتها و خوبیها بیاراید و خود را از اضداد آنها دور نگه دارد. کاری که در این زمینه بر عهدهٔ انسان است، از نوع مراقبت نفس و خودسازی است؛
ج. احکام: یعنی دستورهایی که به فعالیتهای خارجی و عینی انسان مربوط است؛ فعالیتهای معاشی و معادی، دنیوی و اخروی، فردی و اجتماعی.
M_`N
ایدئولوژی همان اندیشههای عملی است که از اندیشههای نظری یعنی جهانبینی تأثیر میپذیرد. جهانبینی هر مکتب یعنی مبنای فلسفی و فکری آن مکتب و مرام.
M_`N
اسلام مرام و مسلک است؛ زیرا هدف معقولی برای زندگی و راه معقول در میان حوادث زندگی برای انسان پیشنهاد میکند؛ نه اینکه مانند دستورالعملهای مرتاضان هندی، یک سرگرمی خارج از زندگی برای انسان درست کند.
M_`N
جهانبینی، اظهار نظر و ارزیابی در باب مجموع هستی و حقیقت یا کیفیت تفسیر و تحلیل جهان و انسان است؛ جهانبینی طبعاً فلسفه است. هر بینشی که به جهان شکل و صورت خاص بدهد و جهان را در نظام خاص ببیند که سیستم فلسفی خاصی را ایجاب کند، آن را جهانبینی مینامیم.
M_`N
برای تشخیص مکتب، ایدئولوژی و «ایسم» صحیح و ادعاهای آنها، باید به شناختشناسی مجهز بود. مکتب و ایدئولوژی بر پایهٔ جهانبینی است و جهانبینی بر پایهٔ شناخت استوار است.
M_`N