بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فقط برای تفریح | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فقط برای تفریح

بریده‌هایی از کتاب فقط برای تفریح

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۲۶ رأی
۴٫۳
(۲۶)
اگر کسی را دیدید که از شهرت یا ثروت اظهار نارضایتی می‌کرد، توجه زیادی به حرفش نکنید. دلیل اظهار نارضایتی از شهرت یا ثروت این است که جامعه انتظار دارد افراد مشهور و ثروتمند این گونه حرف بزنند.
yahya
مشهور بودن مفرح است و مشاهیری که خلاف این را می‌گویند یا می‌خواهند مودب باشند یا می‌خواهند به افراد غیر مشهور بگویند که وضع آن‌ها بهتر است
yahya
باید بتوانید یک آدم شریف پیدا کنید.
yahya
باز بودن به همه نشان می‌دهد که کار را واقعا چه کسی دارد انجام می‌دهد و دیگر کسی نمی‌تواند پشت مدیرش مخفی شود.
yahya
اگر قرار است در جلساتی، تصمیماتی در مورد پروژه گرفته شود، درهای این جلسات نباید به روی افراد خارج از شرکت، بسته باشند. با تبدیل تصمیم‌گیری‌ها به یک امر درون شرکتی، فعالان بیرون از شرکت دچار از خودبیگانگی می‌شوند و آن‌ها احساس می‌کنند که به شبکه اصلی تصمیم‌گیری دسترسی ندارند. فکر کنم این اصلی‌ترین و حساس‌ترین مشکل برای ایجاد و مدیریت یک پروژه متن‌باز در یک شرکت تجاری است.
yahya
من دوست دارم به جهان اجازه دهم که خودش مراقب خودش باشد. با کنترل نکردن تکنولوژی، باعث می‌شوید که کاربران آزاد باشند. شما محصول را در اختیار دیگران قرار می‌دهید و آن‌ها تصمیمات مربوط به خود را اتخاذ می‌کنند مثلا در این مورد که از محصول شما به عنوان بخشی از محصول یا سرویس خود بهره بگیرند.
yahya
پول اصلی‌ترین انگیزه افراد نیست و هنوز هم نظرم را درباره آن جمله عوض نکرده‌ام. ولی لازم است اضافه کنم که به نظر من پول در قبال کار سخت، اصلا پاداش بدی نیست
yahya
یادتان باشد: چیزی که خوب فروش می‌رود، واقعیت نیست بلکه احساس است
yahya
وقتی می‌خواهید در این باره صحبت کنید که آینده تکنولوژی دارد به کجا می‌رود، مهم‌ترین بخش صحبتتان باید در این مورد باشد که مردم چه چیزی دوست دارند. همین که این را فهمیدید، تنها موضوعی که باقی می‌ماند این است که چطور می‌توانید خیلی سریع کالای مورد علاقه مردم را در مقیاس بالا تولید کنید و قیمتش را آن قدر پایین بیاورید که توده مردم بتوانند بدون فدا کردن چیز دیگری که دوستش دارند، آن را به دست بیاورند. بقیه مسایل واقعا ارزشی ندارد.
yahya
کاری که سان می‌توانست انجام دهد این بود که به همه اجازه بدهد جاوای خودشان را داشته باشند -بدون اینکه مجبور باشند زیر چتر سان بروند- و در عوض خودش سعی کند که بهترین کار را ارائه دهد. این نشانه شرکتی می‌بود که از رقابت نمی‌ترسد و به خاطر طمع، کور نشده است. این نشانه شرکتی می‌بود که به خودش اعتماد دارد و وقتش را برای دشمنی با این و آن هدر نمی‌دهد.
yahya
اگر سعی کنید با کنترل کردن منابع، پول در بیاورید باید بدانید که به زودی از بازار عقب خواهید ماند.
yahya
راه ماندن و رشد کردن، این است که بهترین محصولی که می‌توانید را بسازید. اگر با این کار نماندید و رشد نکردید، بدانید که دلیلی برای ماندتان وجود نداشته. اگر نتوانید خودروی خوبی بسازید، مثل صنایع اتومبیل‌سازی آمریکا در دهه ۱۹۷۰، سقوط خواهید کرد. موفقیت، نتیجه کیفیت است و اینکه به آدم‌ها چیزی را بدهید که می‌خواهند. موفقیت، نتیجه تلاش برای کنترل مردم نیست.
yahya
این یک تله معمول است، همین که مردم شما را زیادی جدی گرفتند، گرفتار آن می‌شوید.
yahya
حالا رسیده‌ایم به جایی که باید قانون‌های طلایی‌ام را افشا کنم. قانون اول این است: "با دیگران چنان رفتار کن که می‌خواهی آن‌ها با تو رفتار کنند." اگر پیرو این قانون باشید، در هر موقعیت به راحتی خواهید دانست که چه رفتاری بهتر است. قانون دوم این است که: "به خودتان افتخار کنید." و قانون سوم هم اینکه "و از کارها لذت ببرید."
yahya
راه ماندن و رشد کردن، این است که بهترین محصولی که می‌توانید را بسازید. اگر با این کار نماندید و رشد نکردید، بدانید که دلیلی برای ماندتان وجود نداشته.
hiva
متن‌باز بهترین اهرم برای به‌کارگیری نیروهای خارج از سازمان است ولی هنوز برای پاسخ به نیازهای خود سازمان باید افرادی در سازمان شاغل باشند.
آرش مکینیان
در زندگی سه چیز معنادار هست. این‌ها، سه انگیزه اصلی در زندگی شما هستند. عواملی که باعث می‌شوند شما کارهایی را انجام دهید که یک موجود زنده می‌کند: اولی بقاست، دومی نظم اجتماعی و سومی تفریح. هر چیزی در زندگی، به همین ترتیب است و بعد از تفریح هم دیگر چیزی نیست. این به نوبه خود، مستلزم این است که در زندگی هر کاری معطوف به رسیدن به مرحله سوم باشد و وقتی به منطقه سوم برسید، کارتان تمام شده است. البته پیش از رسیدن به مرحله آخر، باید از مراحل قبل بگذرید.
Rghaf
کلی آدم دیده‌ام که همیشه مشغول نصیحت دیگران هستند و از این کار احساس نیکوکاری به آن‌ها دست می‌دهد. و حالا خودم شبیه یکی از همان‌ها شده‌ام. این یک تله معمول است، همین که مردم شما را زیادی جدی گرفتند، گرفتار آن می‌شوید.
محسن

حجم

۲۵۲٫۶ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۱۳ صفحه

حجم

۲۵۲٫۶ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۱۳ صفحه

قیمت:
۷,۵۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد