بریدههایی از کتاب قلعهی حیوانات
۴٫۵
(۱۲۴)
ناپلئون دیگر هرگز با نام سادهٔ «ناپلئون» خطاب نمیشد. نام او همیشه با عنوان رسمی «پیشوای ما، رفیق ناپلئون» خوانده میشد و خوکها دوست داشتند تا القاب دیگری مثل «پدر حیوانات»، «خصم بشر»، «حامی گوسفندان»، «دوست جوجهاردکها» و غیره به او بدهند.
مهدی بهرامی
حیوانات از پشت پنجره، بارها و بارها به چهرهٔ خوکها و انسانها خیره شدند؛ اما دیگر نتوانستند بین آنها فرقی بگذارند
farshad
اوضاع زندگیشان همیشه همین بوده و نه بدتر میشود نه بهتر. او گفت گرسنگی، مشقّت و سختی و یأس و نومیدی، قوانین جدانشدنیای از زندگی آنها هستند.
❥ⓕⓣⓜⓗ❥
تابستان هفتهای شصت ساعت کار کردند و ناپلئون در ماه اوت اعلام کرد که باید بعدازظهرهای یکشنبه هم کار کنند. اگرچه این کار داوطلبانه بود؛ ولی جیرهٔ غذایی هر حیوانی که غیبت میکرد، نصف میشد. با وجود این اضافهکاری، آنها مجبور شدند از بعضی کارها صرفنظر کنند
مهدی بهرامی
دوستان، تصور نکنید رهبری کار لذتبخشی است! برعکس، مسوولیتی سنگین و دشوار است. هیچکس بهاندازهٔ رفیق ناپلئون معتقد به تساوی و برابری حیوانات نیست. او خیلی خوشحال میشود که شما خودتان برای خود تصمیم بگیرید؛ ولی بعضی وقتها ممکن است تصمیمات ناجوری بگیرید. آنوقت ما باید چهکار کنیم؟ بهطور مثال فرض کنیم روزی تصمیم بگیرید که از آن طرح درخشان آسیاب بادی اسنوبال پیروی کنید، اسنوبال، کسی که حالا همه میدانیم خیانتکاری بیش نیست؟»
مهدی بهرامی
«رفیق، احساساتی نشو! جنگ جنگ است.
مهدی بهرامی
من خودم بههیچوجه شیر و سیب دوست ندارم. هدف ما از خوردن شیر و سیب فقط حفظ سلامتی است. شیر و سیب (دوستان، همانگونه که از نظر علمی به اثبات رسیده است) حاوی موادی است که برای حفظ سلامتی خوک لازم است. کارِ ما خوکها فکری است. مدیریت و سازماندهی تمام مزرعه برعهدهٔ ماست. ما شب و روز در فکر رفاه شما هستیم و بهخاطر شماست که شیر مینوشیم و سیب میخوریم. هیچ میدانید که اگر ما از وظایف خود بازبمانیم، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ بله، جونز دوباره به اینجا برمیگردد!
مهدی بهرامی
من نمیدانم این شورش کی بهوقوع میپیوندد، شاید هفتهٔ دیگر یا شاید صدسال دیگر؛ ولی میدانم و مثل روز برایم روشن است که دیر یا زود، عدالت برقرار خواهد شد.
مهدی بهرامی
میگفت: «خدا به من دم داده تا با آن حشرات را از خود دور کنم» و بیدرنگ اضافه میکرد: «اما ای کاش نَه من دم داشتم و نَه حشرهای آفریده شده بود!»
مهدی بهرامی
«شادی و سعادت واقعی در کار زیاد و زندگی ساده است.»
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
انسان خوب، انسانی است که مرده باشد.
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
اغلب شنیده میشد که مرغی به مرغ دیگر میگوید: «تحت توجهات و راهنماییهای پیشوایمان، رفیق ناپلئون، در مدت شش روز، پنج تا تخم کردهام.»
نیلوفر
اما بعضی از حیوانات بیشتر از بقیه برابرند.
مهدی بهرامی
این ماجرای اعتراف و مجازات آنقدر ادامه یافت که در جلوی پای ناپلئون پشتهای از کشتهها برپا ساخت
مهدی بهرامی
اسنوبال بعد از اندیشهٔ بسیار اظهار داشت که میتوان هفت فرمان را به یک حکم کلی خلاصه کرد: «چهارپا خوب، دوپا بد.» و توضیح داد که این شعار پایه و اساس مکتب حیوانگرایی را بیان میکند.
مهدی بهرامی
اسنوبال یک رومیزی سبز کهنه و قدیمی را که متعلق به خانم جونز بود، در اتاق انباری پیدا کرده و با رنگ سفید روی آن یک سُم و شاخ نقاشی کرده بود.
مهدی بهرامی
موسز، حیوان خانگی محبوب آقای جونز، هم جاسوسی میکرد و هم خبرچین بود. بهعلاوه، او سخنور زبردستی هم بهشمار میرفت. او ادعا میکرد که سرزمین اسرارآمیزی بهنام «کوه آبنبات قندی» وجود دارد که بعد از مرگ همهٔ حیوانات به آنجا میروند. این سرزمین در گوشهای از آسمان، بالاتر از ابرها قرار دارد. در آنجا تمام هفت روز هفته، تعطیل است. در تمام فصلهای سال شبدر وجود دارد و بر درختها حبههای قند و کیک میروید
مهدی بهرامی
دلیلش این است که تقریبآ تمام دسترنج ما توسط انسانها تصاحب میشود. بله دوستان، کلید تمام مشکلات ما در همین یک کلمه نهفته است: انسان. انسان تنها دشمن واقعی ماست.
مهدی بهرامی
«رفقا، بهراستی ماهیت زندگی ما چیست؟ بیایید کمی به آن فکر کنیم. جز این است که این عمر کوتاهمان پر از نکبت و مشقت و بدبختی است. ما را بهدنیا میآورند، یک غذای بخور و نمیر به ما میدهند که فقط بتوانیم نفس بکشیم و تا آنجایی که قدرت داریم، از ما کار میکشند و وقتی دیگر از پا افتادیم و نتوانستیم کار کنیم، با سنگدلی تمام ما را میکشند
مهدی بهرامی
«زندگی، با آسیاب یا بدون آسیاب، طبق معمول همیشه سخت و دشوار میگذرد.»
Mahdis🤍🫧
حجم
۹۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۹۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
قیمت:
۱۹,۹۰۰
تومان