بریده‌هایی از کتاب شروعی دوباره در پاریس

شما ایتالیایی هستید و خواهرزاده‌تون انگلیسی؟ چه خانوادهٔ بین‌المللی‌ای دارید!

تا حالا این حس رو داشتی که دنیا داره درست زیر پات خراب می‌شه؟

هیچ چیزی به نام پدر یا مادر عالی وجود نداره. همون‌طور که بچهٔ عالی وجود نداره.

دوستا همدیگه رو قضاوت نمی‌کنن. اونا به تدریج یاد می‌گیرن که همدیگه رو بفهمن.

بعضی‌وقت‌ها سرنوشت به یه‌کم هل احتیاج داره. این جمله آشنا به‌نظر نمی‌آد؟"

"طبق گفتهٔ گیتری، تنها عشق وفادار، عشق به‌خوده."

ما همه‌مون برای این‌که سرمون رو زیر برف بکنیم به یه بهونهٔ خوب احتیاج داریم

بعضی‌وقتا خوشحالی از اون‌چه که فکر می‌کنیم به خونه نزدیک‌تره.

اگه بهت می‌گفتم یه ساعت دیگه قلبت نمی‌زنه چه کار می‌کردی؟

ـ ویراستار فرانسوی من ایتالیاییه. یه نویسندهٔ آمریکایی‌ام که تو فرانسه زندگی می‌کنه و اکثر خواننده‌هام کره‌ای هستن. چرا زندگی لعنتی من این‌قدر پیچیده‌س؟ ـ پیچیده تویی دوست عزیز

تو اتوبوس یا مترو، یا حتی وقتی تو خیابون راه می‌ری، مردم بیش‌تر سرشون تو گوشیه تا ببینن دوروبرشون چه خبره. این روزا فقط آنلاین می‌شه توجه کسی رو جلب کرد.

یه نگاه به خبرا بکن. کلی اتفاقای وحشتناک تو دنیا می‌افته. بهش که فکر می‌کنی می‌بینی ما واقعاً چیزی واسه شکایت کردن نداریم.

اگر تمام روابط بد شروع می‌شد که پرنس چارمینگ از تمام قصه‌ها حذف می‌شد و همهٔ فیلم‌های رمانتیکم فیلم ترسناک حساب می‌شدن.

دلم برات تنگ شده بود میا. بیش‌تر از اون‌چه فکرشو بکنی. وحشیانه دلم برات تنگ شده بود.

از کجا بفهمیم که هنوز این‌جاست؟ ـ به غرایزت اعتماد کن. اگر واقعاً عاشقش باشی، صدای تپش قلبش رو می‌شنوی. یه جایی اون بیرون.

زدن دکمهٔ دیلیت و پاک کردن تمام اشتباهات و شروعی دوباره. متأسفانه فقط تو کتابا این‌جوریه.

وقتی تو یه پرتگاه می‌افتی باید مواظب باشی. چون‌که درست یه پرتگاه دیگه زیرش هست، حتی عمیق‌تر. و الان دارم به این فکر می‌کنم که این به کجا قراره برسه.

"آدما وقتی احساسات‌شون مشخص و به چیز خاصی شبیه نیست، امیدوار هستن در حین این‌که احساسات‌شون رشد می‌کنه، شکلی بگیره و بزرگ بشه. احساسات من کاملاً رشد کردن و بزرگ شدن. اما سخت تلاش کردم که چیزی از خودم بروز ندم. چرا آن‌قدر پیچیده‌س که داستان خودمون رو با همدیگه تو دنیای واقعی خلق کنیم؟

"اگر قلب‌درد مسری بود، تو هم به همون اندازه که من دوستت دارم دوستم داشتی.

کتابا وقتی ترجمه می‌شن خیلی از دست می‌رن.