بریدههایی از کتاب رقیه بنت الحسین علیهما السلام
۴٫۶
(۳۱)
ستاره بود و به ديدار ماه عادت داشت
سه ساله بود و به آغوش شاه عادت داشت
ز صحن خشک لبش خنده رد نشد بیاشک
شکسته بود و هميشه به آه عادت داشت
محمد هادی
هر غمی داشت فقط نام پدر میآورد
f_altaha
اينکه دليلی بر بود فلانی نباشد ، دليل نيست که او واقعا نبوده است .
f_altaha
در بحر الغرائب افزوده شده است : « از اين رو ، وقتی که سر بريده حسين عليهالسلام را به خرابه شام ، نزد رقيه عليهاالسلام آوردند ، آن حضرت در بين گفتارش گفت : « بابا ! به وعدهات عمل کن و مرا همراه خود ببر" . امام حسين عليهالسلام به وعدهاش عمل کرد و رقيهاش را با خود برد » .
جستجوگر
امروزه اين مرقد شريف در مرکز امويان ، يک محور و مرکزی برای اهلبيت عليهمالسلام شده که مورد توجه ميليونها مسلمان گشته و سبب هدايت جمع کثيری از دگرانديشان شده و يا لااقل سبب احترام و حرمتگزاری برای اين خاندان عظيمالشأن شده و اين مراقد متبرکه در آن ديار ، چنان برای وهابيان سنگين آمده که ميليونها دلار برای تخريب و منفجر کردن آن جايزه تعيين کردهاند . آيا زمزمه انکار وجود ايشان و يا القاء شبهه در اذهان ، کمکیبه اين جريان نيست ؟ و آيا برپا بودن اين بارگاهها در مراکز امويان سبب رواج تشيع نيست ؟ و آيا القاء شبهه و تشکيک در آن ، کمک به گسترش تشيع است ؟
حسن
در روايت ديگر آمده که غساله رقيه عليهاالسلام از غسل دست کشيد و دستهايش را بر سرش زد و گريست . علت را پرسيدند . وی گفت : « مادر اين دختر کجا است تا به من بگويد چرا قسمتهايی از بدن اين دخترک سياه شده است ؟ » . گفتند : « اين سياهیها اثر تازيانههای دشمنان است
جستجوگر
ـ از کتاب سرور المؤمنين نقل شده است که حضرت رقيه عليهاالسلام هر بار ، هنگام نماز ، سجاده پدر را پهن میکرد و آن حضرت روی آن نماز میخواندند . ظهر عاشورا نيز ، طبق عادت ، ايشان سجاده پدر را پهن کرد و به انتظار پدر نشست ؛ ولی پس از مدتی ، ناگهان ديد شمر وارد خيمه شد . رقيه عليهاالسلام به او گفت : « آيا پدرم را نديدهای ؟ » .
شمر پس از آنکه آن کودک را در کنار سجاده چشم به راه پدر ديد ، به غلام خود گفت : « اين دختر را بزن ! » . غلام به اين دستور عمل نکرد . شمر خود پيش آمد و چنان سيلی به صورت آن بیبی زد که عرش خداوند به لرزه در آمد
جستجوگر
شايد افرادی پاسخ دهند که با اصاله العدم ، به نبود حضرت رقيه عليهاالسلام حکم میشود ، جواب ما اين است که اصاله العدم روشی برای رفع حيرت در احکام فقهيه است و از آن راهی برای شناخت واقع وجود ندارد .
f_altaha
اگر قائل شويم چيزی که بر سر آن اختلاف شده است ، از اصل مجعول بوده ، ديگر چيزی از تاريخ نمیماند . از لحاظ علمی و عقلانی و عُقلايی هم درست نيست به صرف بروز اختلاف ، اصل مسئله را منکر شد . در موارد اختلافی ، قواعد خاص آنها را بايد جاری کرد ؛ مثلاً در جزئيات ، به قولی بايد ملتزم شد که دليل قویتر دارد . اگر دليل يک طرف قویتر نبود ، بايد به طرفی متمايل شد که مشهورتر است وگرنه به قولی بايد اعتماد کرد که احتمال صحت آن بيشتر است .
f_altaha
عقلا بنا را بر اين میگذارند که متن کاملتر ، به اصلِ نقل نزديکتر است و متن ناقص جاافتادگی دارد .
f_altaha
حجم
۱۰۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۱۰۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد