بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رهایی از چاقی؛ با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد | صفحه ۶ | طاقچه
کتاب رهایی از چاقی؛ با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد اثر جوزف سیاروچی

بریده‌هایی از کتاب رهایی از چاقی؛ با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد

انتشارات:نشر دانژه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۲از ۲۲ رأی
۳٫۲
(۲۲)
یک قاعده سفت و سخت که هیچ حد وسطی ندارد و معمولاً با کلماتی مانند ”باید“، ”مجبوری“، ”ملزمی“، ”بایستی“، ”درست“، ”غلط“، ”خوب“، ”بد“، ”نباید“، و ”نمی‌توانی“ همراه است. درست مانند آن است که با دیکتاتور درون ذهن که قواعد را به شما تحمیل می‌کند و بر زندگی تان حکمرانی می‌کند، زندگی می‌کنید؛ دیکتاتوری که به شما اخطار می‌دهد و اگر جرأت داشته باشید که از دستورات او سرپیچی کنید، به شما گوشزد می‌کند که اتفاق وحشتناکی رخ خواهد داد. همه ما گاهی برای از دست ندادن کنترل، از قواعد سفت و سخت رژیم پیروی می‌کنیم. ولی آیا پیروی از این قواعد به همان شکلی که امیدوار هستیم، ممکن است؟ پژوهش‌ها نشان می‌دهد که این‌طور نیست. افرادی که قواعد سفت و سخت رژیم‌های غذایی را دنبال می‌کنند احتمال بیشتری دارد که پرخوری کنند و دچار اضافه وزن بیشتری شوند. به عبارت دیگر قواعد سفت و سختِ رژیم نه تنها نمی‌تواند از ما در برابر افزایش وزن محافظت کند بلکه عملاً ممکن است حتی نتیجه معکوس بدهد و وزن ما بیشتر شود.
بهاره مظاهری
زندگی سرشار از چالش است و چالش‌ها با خود درد و آزردگی به همراه دارند. هرچه بیشتر به چالش‌های زندگی خود و آزردگی که همراه آن‌هاست نه بگوییم، ناراضی‌تر خواهیم بود. با پاسخ بلی، سود سرشاری عایدمان خواهد شد. برای اینکه بتوانیم پاسخ بلی بگوییم و این کار از صمیم قلبمان باشد، باید مهارت جدیدی را بیاموزیم: پذیرا بودن و ایجاد فضایی در درون خودمان برای آزردگی‌های غیر قابل اجتناب.
بهاره مظاهری
آیا تمایل دارم برای احساسات ناخوشایندم در گوشه‌ای از وجودم فضایی فراهم کنم تا بتوانم علی‌رغم حضور هر کدام از آن‌ها، کارهایی که واقعاً برایم حائز اهمیت هستند را انجام دهم؟ ممکن است سوال را خوب متوجه نشده باشید، بنابراین بگذارید بگوییم که منظور ما از این سوال چه چیزهایی نیست. منظور ما از ”فراهم کردن فضا“، تحمل کردن آن، کنار آمدن با آن، پوزخند زدن و تاب آوردن در برابر آن، دندان قروچه کردن و سرکردن با آن نیست. همچنین منظور ما دست کشیدن از آن، تسلیم شدن دربرابر آن یا اینکه اجازه دهید کنترل شما را بدست گیرد و یا شما را از پا درآورد نیست. منظور ما این است که آیا تمایل دارید که برای پاسخ دادن به افکار و احساسات دردناک و یا سخت و دشوار، یک شیوه جدید مدیریت را یاد بگیرید، شیوه‌ای که احتمالا با هرآنچه که تا به حال امتحان کرده‌اید کاملاً متفاوت است؟ می‌توانید به جای جنگیدن با افکار و احساسات ناراحت کننده خود و یا این که به واسطه آن‌ها از پا دربیایید، پذیرای آن‌ها باشید و برای آن‌ها در درون خودتان فضایی ایجاد کنید
بهاره مظاهری
در تمامی آن سال‌ها، مهمترین درسی که نه تنها در مورد وزن سالم بلکه در مورد روابط سالم، حرفه سالم و زندگی سالم یاد گرفتم، خردِ دست کشیدن از مبارزه با احساسات ناخوشایند بود. هر گاه این درس را فراموش می‌کردم (که کم و بیش اتفاق می افتاد) و یکبار دیگر سعی می‌کردم تا از آزردگی‌ام فرار کنم، زندگیم بدتر می‌شد و درد و رنجم افزایش می‌یافت. شاید تصور می‌کنید که من دیگر این درس‌ها را یادگرفته‌ام، ولی باید بگویم من هم یک انسان هستم و لغزش می‌کنم و گاهی تمام چیزهایی که در این کتاب درباره آن صحبت کردیم را فراموش می‌کنم. ولی خبر خوب اینست که همه ما می‌توانیم در به یاد آوردن این مطالب بهتر عمل کنیم. هرچه بیشتر با نگرشی از پذیرش خالصانه، با این حقیقت دردناک مواجه شویم که فرار و اجتناب، فقط زندگی ما را بدتر می‌کند، آماده‌تر خواهیم شد تا آغوش‌مان را به روی یک رویکرد جایگزین باز کنیم و شروع به آفریدن یک زندگی بهتر کنیم
بهاره مظاهری
قاعده دنیای بیرونی این است: اگر سخت تلاش کنید، معمولاً می‌توانید از دست آنچه که خوشتان نمی‌آید خلاص شوید. در مورد دنیای بیرونی قاعده معقولی است اما چطور این اصل در دنیای درون، یعنی دنیای افکار و احساسات کاربردی ندارد؟ در این صورت چه قاعده دیگری برای دنیای درون وجود دارد، قاعده‌ای که ما به ندرت به آن توجه داریم؟ قاعده دنیای درونی این است: اگر چیزی را در دنیای درونی خود دوست ندارید (دنیای درون یعنی افکار، احساسات، خاطرات، احساسات بدنی) معمولاً نمی‌توانید از دست آن خلاص شوید. در واقع تلاش در جهت خلاص شدن از آن، اغلب اوضاع را وخیم‌تر می‌کند. برای مثال اگر برایتان مهم باشد که هوس شکلات نکنید، احتمال بیشتری وجود دارد که آن را هوس کنید. هرچه برایتان مهمتر باشد که کاری کنید تا افکار متزلزلی در مورد بدن خود نداشته باشید، احتمال بیشتری وجود دارد که آن‌ها به ذهن شما خطور کنند. احساسات ما مانند ظرف و ظروف کهنه و اثاثیه قراضه نیستند که هر موقع که خواستیم بتوانیم آن‌ها را دور بریزیم.
بهاره مظاهری
در سطح ذهنی، همه ما می‌دانیم که سلامتی مسأله حائز اهمیتی است. ولی خیلی کم پیش می‌آید که این دانش، تأثیری روی زندگی ما بگذارد. اغلب به گونه‌ای عمل می‌کنیم که انگار بدن و مغزمان یک ماشین خود- محافظ است که هرگز از هم فرو نمی‌پاشد. چرا چنین تفکری داریم؟ به خاطر اینکه اتفاقاتی که در حال حاضر در بدنمان رخ می‌دهد را مشاهده نمی‌کنیم و برایمان آشکار نیست. نمی‌توانیم آن همه سم، رادیکال‌های آزاد، هورمون‌ها و فرآیندهای بیوشیمیایی که درباره آن‌ها می‌خوانیم را مشاهده کنیم. نمی‌توانیم باکتری‌ها و ویروس‌های موجود در محیط اطراف خود و یا آن‌ها که با سیستم ایمنی ما در حال مبارزه هستند را ببینیم. نمی‌توانیم ببینیم بدنمان چه زمانی دچار کمبود مواد مغذی می‌شود و در برابر پاتوژن‌ها آسیب پذیر می‌شود. متوجه نمی‌شویم چه زمانی بدنمان به‌تدریج ولی به‌طور فزاینده‌ای در پردازش شکر (ماده زمنیه ساز بیماری دیابت)، ناکارآمد عمل می‌کند. متوجه نمی‌شویم سلول‌های مغزیمان در حال مردن هستند و شریان‌هایمان مسدود شده‌اند.
بهاره مظاهری
تفاوت بین ارزش‌ها و اهداف ارزش‌ها نشانگر این است که ما دوست داریم در زندگی چگونه رفتار کنیم، ویژگی‌هایی که مایل هستیم تا در رفتارمان همیشه وجود داشته باشند مانند عشق ورزی، توجه کردن، مهربانی، صداقت، پذیرا بودن، تعهد، قدردانی، داشتن تمایلات جنسی، اشتیاق، نظم و فعّال بودن را توصیف می‌کند. به بیانی دیگر می‌توان گفت: ارزش، کیفیتی است که همواره می‌خواهیم آن را در زندگی تجربه کنیم؛ ویژگی است که می‌خواهیم در رفتار خود از آن الگو برداری کنیم و یا در رفتار خود بگنجانیم. می‌توانیم ارزش‌ها را به عنوان قطب نمای زندگی قرار دهیم و اجازه دهیم در سفر زندگی ما را هدایت کنند. از طرف دیگر، اهداف نقطه‌هایی هستند برای رسیدن؛ می‌توان به آن‌ها دست یافت و یا کنار فهرستی از آن‌هایی که انجام شده‌اند، علامت زد. در حالی‌که هیچ‌گاه نمی‌توان به یک ارزش دست یافت.
بهاره مظاهری
فرض کنید زمانی که ارزش‌های خود را مشخص کردید، متوجه می‌شوید که ارزشی به نام خلاق بودن برایتان بسیار مهم است. حالا باید هدفی را شناسایی کنید که به شما کمک می‌کند تا در راستای این ارزش حرکت کنید. ممکن است نقاشی کردن را انتخاب کنید ولی بعد از مدتی متوجه شوید که از انجام آن لذّت نمی‌برید؛ سپس ممکن است تصمیم بگیرید تا برای ارزش خلاقیت خود کار دیگری انجام دهید، مثلاً دست به نویسندگی بزنید. کاملاً طبیعی است که در ابتدا تصور کنید کاری را دوست دارید اما در حین اجرای آن متوجه شوید این‌طور نیست. ارزش‌ها ما را به سمت یک اقدام خاص هدایت می‌کنند ولی تنها تجربه کردن است که به ما می‌آموزد کدام یک از این اقدامات برای ما مناسب‌تر هستند.
بهاره مظاهری
در ادامه دو گام اصلی در جهت تبدیل کردن ارزش‌های خود به ”قطب نمای“ زندگی توضیح داده شده است. ۱. ارزش‌های خود را مشخص کنید. چه چیزی برایتان اهمیت دارد؟ آن را برای خود مشخص کنید. ارزش‌ها گزینه‌هایی هستند که شما آن‌ها را انتخاب می‌کنید. هیچ کس نمی‌تواند به شما بگوید برای چه چیزی ارزش قائل شوید و برای چه چیزی ارزشی قائل نشوید. ۲. بر اساس ارزش‌های خود اقداماتی انجام دهید. اقداماتی که می‌تواند شما را در مسیر ارزش‌ها قرار دهد را شناسایی کنید. ببینید آیا این اقدامات از نظر شما لذّت بخش و یا معنی دار هستند یا خیر. اگر این‌طور نیستند، اقدامات دیگری را جستجو و تجربه کنید.
بهاره مظاهری
به هر حال شکم، ران، بازوها، سینه و دیگر اعضای بدن، همگی بخش جدایی ناپذیری از وجود شما هستند. همه آن‌ها در کنار هم یک شخص تمام و کمالی چون شما را می‌سازند. شخصی که عشق می‌ورزد، احساس تنهایی می‌کند، مضطرب می‌شود و یا احساس آسودگی می‌کند. فردی که مجموعه‌ای از تضادها و تناقض‌هاست. این افکار و احساسات بیش از آنکه به وزن و شکل ظاهری اندامتان مرتبط باشد، به خودِ شما مربوط است. شما نیازهای به مراتب پیچیده‌تری دارید که نمی‌توان آن‌ها را به سادگی با کاهش سایز شکم برآورده کنید.
Atieh Ab
آنچه که ”می‌دانیم“ و کاری که در نهایت ” انجام“ می‌دهیم، دو مسأله کاملاً متفاوت از یکدیگر است. بالغ بر ۶۰ درصد افراد جامعه اضافه وزن دارند. اگر مسأله به همین سادگی بود که باید ”کمتر بخوریم و تحرک بیشتری داشته باشیم“، چرا تا به حال در این حوزه به موفقیت دست نیافته‌ایم؟ چیزی بین ما و اهداف رژیم غذایی و ورزش مان وجود دارد؛ آن چیز ”روانشناسی“ نامیده می‌شود.
Atieh Ab
ما انسانیم. همگی ما گه‌گاه درجا می‌زنیم. همگی ما انعطاف ناپذیر شده و تماس خود با آنچه که واقعاً برایمان مهم است را از دست می‌دهیم و با شیوه‌های خود-تخریبی که نهایتاً درد و رنج ما را افزایش می‌دهند روزگار را بر خود سخت می‌کنیم.
Atieh Ab

حجم

۳٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

حجم

۳٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

قیمت:
۷۶,۵۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۵
۶
صفحه بعد