بریدههایی از کتاب شمسیه لندنیه
۳٫۶
(۸)
علیایحال یکی از رموز ترقی در یوروپ همین تیاتر است که منغیرمستقیم به ملت تعلیم میدهند و راه و رسم مدنیت و توحش را هر دو به صغیر و کبیر ملت علیالخصوص به اطفالشان یاد میدهند و با همین آکتوری بسیار حرفهای عبرتآموز و جملات نغز حکما را به عوامالناس تعلیم میدهند.
ghased ruzan abri
گفت "قوم ایرانی غالباً مسلمانند، اکثراً اهل نماز و روزه و آداب مسلمانی، لیکن شما خاصه مسلمانید.
از روی آثار سجده که بر جبین مبارک مانده پیداست که علاوه بر قرب فرایض، به قرب نوافل هم اهتمام دارید ." عرض کردم: "لیکن در مملکت ما هستند یک عدهای کثیر که منباب ریا، پیشانی خود را داغ کرده یا به توسط بادکش جلوی سر خود را سیاه و کبود کرده تا خود را اهل نوافل نمایش بدهند، بعداً سر رعیت بینوا را کلاه گشاد بگذارند، به قول خواجه حافظ صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد/ بنیاد مکر با فلک حقهباز کرد. از کجا که من با بادکش و داغمه این علامت را محض گول خوردن خلایق نساخته باشم؟»
ghased ruzan abri
در مملکت ایران یک فنی هست به اسم سعایت که از صبح علیالطلوع تا بوق سگ رجال ایران، از هر صنف و طایفه که فکر کنید، به این فن شریف مشغول بوده، کانه در یک مسابقه، دوندگی کرده تا خودشان را نزد شاه عزیز کرده، متعاقباً رقبا را از چشم شاه بیندازند. از این طریق بهتر، مطمئنتر، سهلتر، طریق برای سیر مقامات دنیوی و تصاحب جیفه دنیا نیست.
kfshi
بیچاره پادشاه و پادشاهزاده و امیر و امیرزاده که از وقت تولد تا شصت و هفتاد سالگی غیرحرف تملق نشنود و هرچه گوید همه تصدیق کنند و هر مهمل او را آسمانی نام نهند و هر کار او را عدل و نجات و حق بگویند؛ او را به تمام فضایل موهوبی بدون زحمت و کسب بستایند و از جمیع نقایص و عیوب و خطا ـ نعوذبالله به تشبه از وجود معصوم ـ مبرا بنمایانند، غیر بلی قربان نشنود.
n re
در روزنامه از همهجای عالم خبر بود، الا از مملکت ما. یک جنب و جوشی در عالم افتاده و همه به فکر ترقی افتاده، اختراعات و اکتشافات متعدده کرده از شش جهت مشغول کشیدن خط آهن و احداث ماشین بخار و تعمیم الکتریسیته هستند و از طریق تلگرافات به طرفةالعینی اخبار غرب عالم را به شرق میرسانند و بالعکس؛ لیکن در مملکت ما هیچکس در فکر این اسباب ترقی نبوده، همه از بزرگ و کوچک مشغول تملق و اخذ القاب و مناصب توخالی بوده، هرکس هزاران مدح یا ذم دیگری را میکند که ابداً یکی راست نیست و همه از هم مداهنه و ملاحظه دارند، همه از هم احتیاط میکنند، نسبت به هم جاسوسند، اگر یک نفر هم اهل صلاح و فلاح باشد، لابد از تقیه است و همه اغماض از حق مینمایند.
n re
آدم غریب اگر زاد سفر نداشته باشد دچار عُسرت و دربدری خواهد شد
n re
وقتی آدم یک چیز را بعینه میبیند نمیتواند منکر شود.
n re
حقیقتاً که چه نفس حیرتانگیزی دارد آدمیزاد که در یک سری علوم و فنون سرآمد اقران میشود لیکن بعضی امور بدیهی ـ بلکه ابده را ـ چیزی را که صبیان مکتب تمیز میدهند، تمیز نمیدهد.
n re
حجم
۲۰۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۲۰۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۷۲,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد