بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سوت زدن در تاریکی | طاقچه
تصویر جلد کتاب سوت زدن در تاریکی

بریده‌هایی از کتاب سوت زدن در تاریکی

نویسنده:شهاب مقربین
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۷ رأی
۳٫۹
(۷)
بخواهی یا نخواهی در قلبم نشستی حالا انتخاب کن می‌خواهی تپشِ حیات باشی یا گلوله‌ای
Ahmad
اما همهٔ راه‌ها که با پا پیموده نمی‌شوند دستت را به من بده
Ahmad
خیال کرده بودم که تو ماهی و من نزدیک‌ترین ستارهٔ توام تو خورشید بودی ستارگانِ بی‌شمار را روشن کردی من در آن میان گم شدم
(:Ne´gar:)
وقتی به مرگ فکر می‌کنم می‌دانم باید به زندگی فکر کرد وقتی به زندگی فکر می‌کنم می‌دانم باید به تو فکر کنم وقتی به تو فکر می‌کنم نمی‌دانم چه کنم
(:Ne´gar:)
سقف ما می‌توانست پاره ابری باشد فقط تا دل‌خوش باشیم وقتی که می‌بارد من موی و روی تو را با نوازش‌هایم از قطره‌های باران پاک کنم و تو هرگز رازِ قطره‌های چکیده بر گونه‌هایم را ندانی این برای شادی من بس بود
Ahmad
دریا با من مهربان نیست دوستش دارم به آغوشش رها می‌کنم خود را مرا غرق می‌کند
Ahmad
تولدِ منی بی‌سبب نیست که هر چه بیش قدم پیش می‌گذارم از من دورتر می‌شوی تو لحظهٔ تولد منی
farnaz Pursmaily
ای کاش درخت بودم زبانم زبانِ سکوت بود تا سکوتِ تو را می‌فهمیدم
farnaz Pursmaily
برقص برقص تا دنیا از تو یاد بگیرد زیبا باشد
masoome

حجم

۶۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۷۵ صفحه

حجم

۶۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۷۵ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد