بریده‌هایی از کتاب پویایی جنسی زنان

ب: میاندوراه: به پوست بین سوراخ و شکاف واژن و آنوس (مقعد) میاندوراه گفته می‌شود و چون این اندامک حاوی پایانه‌های عصبی است بدین علت اگر در جریان آمیزش به اندازه کافی تحریک شود احساس جنسی لذت‌بخشی را از آن زن می‌سازد. نکته مهمی که در رابطه با این اندام باید بدان توجه داشت این است که ممکن است این عضو در جریان زایمان با وسایل مکانیکی چون فورسپس آسیب دیده و پیامد آن درگیر نروم (تومور) دستگاه عصبی شود که این ضایعه می‌تواند دخول آلت در واژن را برای زن دردناک سازد.

متخصص باید بداند که آیا زن مشکل‌زده در حال حاضر درگیر تعارضات و کشمکش‌های زناشویی با شوهرش است؟ و بالاخره برای اینکه درمانگر بتواند مشکلات اندامی و دستگاه تناسلی محور را برطرف کند باید پیشاپیش بداند که آیا بیمار از مشکلات و عوارضی چون عفونت دستگاه تناسلی و واژن، نارسایی‌های مثانه‌ای، خشکی مرضی واژن در جریان مقاربت، نزدیکی دردناک (دیسپارونی)، خونریزی مهبلی، لکه بینی و یا ترشحات بدبوی واژنی رنج می‌برد. جان کلام اینکه درمانگر (سکس تراپیست) جهت مهار مشکلات جنسی باید به اطلاعات جامعی از نوع فوق دسترسی داشته باشد تا بدین وسیله به درک درستی از کارنامه و عملکرد جنسی زن برسد.

۱۰ـ منظور از اصطلاح تاریخ‌چه جنسی چیست؟ پاسخ: نکته مهمی که همواره باید آویزه گوش سعادت طلبان و زندگی باوران باشد این است که فرایند و کارکرد پاسخدهی جنسی زنان در قیاس با مردان بسیار پیچیده است. لذا به علت این واقعیت مسلم است که درمان مشکلات و اختلالات جنسی زنان محسوساً دشوارتر از اختلالات مردانه است لذا بدین علت است که سکس تراپیست (درمانگر اختلالات جنسی) جهت علاج این نوع مشکلات، چاره‌ای جز این ندارد که به تاریخ چه عملکرد جنسی زن دردمند دسترسی داشته باشد تا بدین وسیله بفهمد که آیا این مشکلات ذاتی است یا اکتسابی و دوره‌ای؟ همینطور، درمانگر باید بداند که آیا زن از داروهای پزشکی استفاده می‌کند یا داروهای مهاری اختلالات روانی (چون افسردگی، اضطراب، مانی (شیدایی) و غیره.

نکته دیگری که در رابطه با نزدیکی دو فرد باید بدان توجه داشت این است که زمانی که فرد عشق را تجربه می‌کند به واسطه این تجربه در بدن فرد دو ماده شیمیایی ویژه که موسوم به نورپینه فرین و فنی ثلامین (PEA) آزاد می‌شود که ماده شیمیایی برخاسته از احساس عشق، در فرد تولید نشاط و سرخوشی عشق بنیاد می‌کند و چون شکلات حاوی این ماده (PEA) است لذا بدین علت است که برخی از اشخاص براین باورند که مصرف شکلات عشق برانگیز و از زاویه جنسی تحریک کننده است. این در حالی است که هورمون نور پینه فرین سبب تظاهراتی چون افزایش ضربان قلب، تعریق کف دست، افزایش فشار خون و تقویت حس رابطه‌جویی در فرد عاشق می شود که مجموعه این تحولات در نهایت سبب نزدیکی دو جنس مخالف به یکدیگر می‌شود.

۷ـ مقصود از اصطلاح سندرم (نشانگان) برانگیختگی تناسلی دایمی چیست؟ پاسخ: این اختلال زنانه به تازگی وارد ادبیات پزشکی جنسی شده و پژوهشگر و صاحب نظر برجسته‌ای چون سازندرا لی بلون این اختلال را با علایمی چون احساس سوزش و زق زق کنندگی دایمی در نواحی لگن تعریف می‌کند که این احساس از طریق تجربه کردن ارگاسم و خود تحریکی قابل مهار نیست. لازم به ذکر است که اگرچه زنان مبتلا به این مشکل جهت مهار آن متوسل به خود تحریکی و ارتباط جنسی می‌شوند. با این همه این نوع نزدیکی مبتنی بر گرایش صرف جنسی نیست. با این همه نکته مهمی که در این رابطه باید بدان توجه داشت این است که زنان معدودی که به این اختلال مبتلا هستند نه تنها از این مشکل شکایت نمی‌کنند. بلکه برعکس، از این حالت استقبال کرده و در طی زمان به یک نوع سازگاری با این سندرم نادر دست یافته‌اند به هر شکل از عوامل نمود و بروز این سندرم می‌توان به بدشکلی عروق، مصرف بیش از اندازه سویا و سایر تغییرات و کیفیات آناتومیکی اشاره کرد.

گریزگرایی نزدیکی محور، تنها منحصر به اتخاذ راهکارهای ساده‌ای از نوع فوق نشده بلکه در حالات حاد و شدید به باور صاحب نظری چون پاتریک کارنس فرد بیمار (مشکل‌زده) جهت فرار از ارتباط جنسی به راهکارهای خطرناکی چون ضرب و جرح خویشتن (خودزنی)، خودزخمی و بدشکل سازی و اقداماتی از این دست متوسل می‌شود تا بدین وسیله خود را از جذابیت‌های فیزیکی محروم سازد. لازم به ذکر است که این شکل ارتباط گریزی امری بسیار خطرناک بوده و فرد جهت درمان این بیماری باید به پزشکان متخصص و درمانگران پیشه کار مراجعه کند.

۶ـ مقصود از اصطلاح ارتباط‌گریزی جنسی چیست؟ پاسخ: همانطور که از نام این اصطلاح برمی‌آید این امر دلالت بر رابطه جنسی گریزی فرد دارد که این امر می‌تواند سازگاری کلی زن و شوهر را مخدوش کرده و پیامد آن ارکان ازدواج را متزلزل کند. به هر شکل، ابتلای به این اختلال بیانگر این است که فرد از برقرار ساختن رابطه جنسی هراس داشته و این هراس معمولاً ناشی از تجارب پیشین فرد، سرخوردگی‌های جنسی و خشونت و تعرض و استرس ارتباطی می شود که فرد جهت فرار از این موقعیت، متوسل به راهکارهای گریزگرایانه و دوری جویانه می‌شود که از جمله این راهکارهای نجات بخش می‌توان به سفر رفتن‌های طولانی، تغییر چرخه و الگوی خواب، بی‌توجهی به بهداشت و آراستگی شخصی، کارزدگی، اعتیاد به مواد مخدر و گریزگاه‌هایی از این دست اشاره کرد و چون اکثر این دردمندان متعلق به جنس مونث هستند و چون سرخوردگی‌های جنسی در زناشویی می‌تواند روند زوال و فروپاشی ازدواج را تسریع کند این واقعیت تلخ طلب می‌کند که فرد تا سرحد امکان این مشکلش را علاج کند. درمان این مشکل نیز عمدتاً در گروی تجربه کردن ارگاسم در جریان نزدیکی است.

۶ـ مقصود از اصطلاح ارتباط‌گریزی جنسی چیست؟

و بالاخره در مرتبه چهارم، مشکلات مرتبط با دردهای مقاربتی چون واژنیسم (اسپاسم غیرارادی ثلث بیرونی مهبل) و دیسپارونی (مقاربت دردناک) قرار دارد که این مشکلات فیزیکی مانع از تجربه شدن ارگاسم در جریان نزدیکی می‌شود. متأسفانه مشکل ارتباطی زنان به موارد مذکور در فوق منحصر نشده بلکه مشکل اصلی زنان در یک رابطه زناشویی عدم تعادل میل نمایی زن و مرد است بدین معنی که در این رابطه معمولاً زنان از میل‌نمایی افراطی مردان گلایه و شکایت می‌کنند. روشن است که در این شرایط ابتلای به دردهای مقاربتی و سایر نارسایی‌های جنسی می‌تواند به این تعارضات و تلاطمات دامن بزند.

مشکل دیگر رایج در بین زنان نارسایی برانگیزش و تحریک شدگی است که به واسطه این مشکل فرد از دو لازمه اصلی به سرانجام رساندن این فرایند یعنی لیزی و لغزندگی واژن و تورم و آماس اندام‌های جنسی محروم می‌شود که این مشکل خود ناشی از نارسایی‌های ذهنی و مشکلات فیزیکی چون آسیب عصبی و کمبود هورمون استروژن می‌شود. روشن است که درگیری با این مشکل به طور خودکار فرد و طرف ارتباطیش را درگیر ناراحتی و سرخوردگی می‌کند. همینطور براساس این مرجع آماری و تشخیصی، سومین مشکل رایج در بین زنان مشکلات ارگاسمی دایمی و دوره‌ای است.

۵ـ مشکلات رایج در بین زنان کدامند؟

۴ـ رفتار نرمال جنسی چگونه تعریف و تبیین می‌شود؟

نکته دیگر قابل ذکر در این رابطه این است که تا پیش از عرضه و ارائه مدل پاسخدهی پژوهشگر بنامی چون دکتر رزماری باسون اکثر قریب به اتفاق سکسولوژیست‌ها براین باور بودند که فرایند جنسی زنان چرخه‌ای ثابت به مثل مردان است بدین معنی که میل‌نمایی زن منجر به برانگیزش شده و پیامد آن نیز مرحله پلاتو، ارگاسم و فرونشینی نمود می‌یابد. این در حالی است که براساس، مدل دکتر باسون، رفتار جنسی زن عمدتاً بازتابی و انفعالی است به زبان ساده‌تر، عملگری و واكنش جنسی زن می‌تواند بی‌ارتباط به لازمه میل‌نمایی این جنسیت باشد. لازم به ذکر است که مطالعات صورت گرفته در این رابطه حکایت از این دارد که زنان به هر دو شکل در برابر این تجربه از خود واکنش نشان می‌دهند بدین معنی که برخی از زنان به طور گام به گام این فرایند را تجربه می‌کنند و برخی دیگر نیز براساس مدل دکتر باسون عمل می‌کنند.

ح: مرحله فرونشینی: از نشانه‌های گویای این مرحله می‌توان به بازگشت آهنگ ضربان قلب به پیش از مرحله برانگیختگی و افت دمای بدن اشاره کرد. همینطور، در این مرحله، خون ورودی به نواحی تناسلی از این نواحی خارج شده و بدین وسیله فرد احساس راحتی و خستگی را تجربه می‌کند.

ت: مرحله ارگاسم: در این چرخه، ارگاسم به حالتی گفته می‌شود که در این مرحله تحریکات لذت‌بخش جنسی به اوجش رسیده و این نوع اوج‌گیری معمولاً ناشی از سرتاسر بدن می‌شود و از نشانه‌های گویای این مرحله می‌توان به انقباضات موزون و ریتمیک اندام‌های لگنی چون واژن (مهبل)، آنوس (ANUS) و عضلات زهدان (رحم) اشاره کرد که همراه با تجربه شدن لذت است. مطلب دیگر قابل ذکر در این رابطه این است که برخی از زنان در این مرحله تنها یک ارگاسم را تجربه کرده و این در حالی است که در برخی دیگر این تجربه چندگانه و چند باره است.

پ: مرحله پلاتو (ثابت): در این مرحله از فرایند پاسخدهی جنسی زن، لذت جنسی تا قبل از ارگاسم (اوج لذت جنسی) به نهایت رسیده و در این مرحله زن در ناحیه لگن احساس امتلاء (پری) و زق زق کنندگی را تجربه کرده و در عین حال در اندام‌هایی چون قفسه سینه، صورت و غیره احساس گر گرفتگی می‌کند.

ب: مرحله برانگیزش: مرحله دوم این چرخه موسم به برانگیختگی بوده و این مرحله همراه با تظاهرات و تحولات فیزیکی است از جمله این تحولات جسمی می‌توان به افزایش فشار خون وزنش سریعتر ضربان قلب زن اشاره کرد. همینطور، در این مرحله بر حجم و ابعاد سینه‌ها افزوده شده و در عین حال نوک سینه سفت و برآمده می‌شود. از دیگر نشانه‌های این تغییرات می‌توان به آماس (تورم) و لغزندگی بیشتر دیواره‌های واژن (مهبل) اشاره کرد. لازم به ذکر است که برانگیختگی زنان معمولاً همراه با احساس گزگز و گرمی در ناحیه تناسلی است.

۳ـ فرایند و چرخه پاسخ جنسی زن متشکل از چه مراحلی است؟

یک عمل جنسی، سبب سوخت ۲۰۰ کالری دریافتی می‌شود که برابر با نیم ساعت ورزش دوی نرم است. به زبان ساده‌تر، عمل جنسی یک نوع فعالیت هوازی است که این فعالیت و تحرک سبب بهبود کارکرد سیستم قلبی و عروقی فرد می‌شود. از طرف دیگر هورمون‌ های جنسی نه تنها به عنوان سدی بزرگ در برابر افسردگی، اضطراب و خودکشی عمل می‌کند بلکه در عین حال با تقویت سیستم ایمنی بدین وسیله زمینه‌ساز عمر طولانی‌تر فرد می‌شود. مطلب بسیار مهم دیگری که در این رابطه باید همواره آویزه گوش زنان ارگاسم خواه (اوج لذت جنسی طلب) باشد این است که از آنجا که تجربه کردن ارگاسم سبب آزاد شدن دو هورمونو اوکسی توسین و (DHEA) می‌شود این هورمون‌ها مانع از تبدیل شدن سلول‌های سرطانی سینه به تومور می‌شود و این در حالی است که کارکرد طبیعی جنسی به طور خودکار اسباب پویایی روانی، فیزیکی و روانشناختی فرد را فراهم آورده و او را به سوی خودشکوفایی و خودپذیری هرچه بیشتر سوق می‌دهد. پس هرگز در این رابطه از ذهن مشغولی زندگی بخش غافل نشوید.

گذشته از این، نکته مهمی که همواره باید آویزه گوش زناشویی باوران باشد این است که وقایع مرتبط با ازدواج و طلاق همراه با بیشترین بازتاب‌ها و تأثرات روحی و روانی است. به زبان ساده‌تر، درد و تالم حاصله از طلاق و فروپاشی زناشویی، محسوساً بیشتر از تألمات روحی حاصله از مرگ یک عزیز است. لذا براساس این واقعیت است که فرد باید تا سرحد امکان اسباب ماندگاری ازدواجش را تقویت کند و چون رضایت جنسی دو طرفه، نقش تعیین کننده‌ای را در پویایی ازدواج ایفا می‌کند و چون دستیابی به این مهم در گروی پویایی و نشاط جنسی زن است بدین علت زن باید تا سرحد امکان در راستای خودشناسی، خودکاوی و خودپذیری جنسی سرمایه گذاری کند تا بدین وسیله هم به نشاط جسمی و روحی نایل شود و هم اینکه به ماندگاری و پایداری ازدواج کنک کند.