بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب به آن‌ها که عاشق‌شان بودم | طاقچه
کتاب به آن‌ها که عاشق‌شان بودم اثر رضا اسکندری آذر

بریده‌هایی از کتاب به آن‌ها که عاشق‌شان بودم

نویسنده:جنی هان
انتشارات:نشر سنگ
امتیاز:
۳.۳از ۶۴ رأی
۳٫۳
(۶۴)
با خودم فکر می‌کنم چه حسی دارد اینکه آدم چنین نفوذی رو یک پسر داشته باشد. گمان نکنم خودم دلم همچو چیزی را می‌خواست؛ نگه داشتن قلب یک نفر توی مشتت، مسئولیت زیادی به همراه دارد.
🥊 Maze 🥊
باید سرت رو بگیری بالا و جوری رفتار کنی که انگار عین خیالتم نیست.
🥊 Maze 🥊
عشق چیز ترسناکی است: مدام در حال دگرگونی است. می‌تواند محو شود.
farez
عضوی از یک گروه بودن حس خوبی دارد؛ حس تعلق.
🥊 Maze 🥊
فکر کردن به «اگر» ها لذت‌بخش است. ترسناک، اما لذت‌بخش.
farez
کیتی هین هورت کشیدن شیرش برایم دست تکان می‌دهد.
farez
«مامان بهم گفت با وجود یه دوست‌پسر به کالج نرو. گفت دلش نمی‌خواد منم از اون دخترهایی باشم که پشت تلفن گریه می‌کنن و به فرصت‌های جدید می‌گن نه، عوض اینکه بگن آره.»
Fine
. تعلق داشتن به کسی... قبلاً نمی‌دانستم، اما حالا که فکرش را می‌کنم، این چیزی است که همهٔ عمر می‌خواستم. اینکه مال کسی باشم، و او هم مال من باشد.
azar
دیگر قرار نیست از خداحافظی کردن بترسم، چون خداحافظی الزاماً برای همیشه نیست.
فاطمه میرالماسی
«یه لطفی به من می‌کنی کیتی؟» «چی بابا؟» «می‌شه واسه همیشه همین‌قدی باقی بمونی؟» کیتی به طور اتوماتیک جواب می‌دهد: «اگه برام یه توله‌سگ بخری می‌مونم!»
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑

حجم

۲۸۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۲۸۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد