بریدههایی از کتاب نادر پسر شمشیر
۴٫۲
(۴۳)
جمع = سه میلیارد و دویست و پنجاه میلیون ریال (۳۲۵۰۰۰۰۰۰۰ ریال)
Saeid
پیشنهادات نادرشاه دارای پنج بند بود؛ بدینگونه:
۱ـ پادشاه هند باید به اردوگاه ایران آمده پیمان نامه متارکه جنگ را شخصاً امضا نماید.
۲ـ پس از امضای پیمان نامه، سربازان هند خلع سلاح شوند و پی کار خود بروند.
۳ـ توپخانه و مهمات جنگی ارتش هند به ارتش ایران تسلیم شود.
۴ـ چون ارتش ایران در راهپیماییها خسته شده باید به پایتخت هند رفته چندی آسایش نماید.
۵ـ گفتگوی صلح پس از امضای پیمان نامه در شهر دهلی پایتخت هند آغاز و انجام داده شود.
Hossein Zavarian
نادر به پیروی سوگندی که یاد نموده بود فرمان داد تا گنبد حضرت رضا (ع) را با زر آرایش داده و منار دیگری مانند منار پیشین در صحن بسازند.
Hossein Zavarian
ما فرزندان همان سربازانی هستیم، که نه تنها دوست بلکه دشمن هم از ستایش بزرگی آنها نتوانست خودداری کند
کلاشینکف
این است زور بازوی مردانه ارتش ایران که نادرشاه فرموده بود:
چنین کنند بزرگان چه کرد باید کار
چنین نماید شمشیر خسروان آثار
Saeid
علل پیروزی ارتش ایران
علل پیروزی ارتش ایران را میتوان چند چیز دانست:
۱ـ روحیه بسیار خوب سربازان.
۲ـ اطمینان کامل سربازان به فرمانده خود.
۳ـ زبردستی نادرشاه در فرماندهی
۴ـ کمک بهنگام ستونهای ارتش.
۵ـ برتری سوار نظام ایران.
۶ـخونسردی و ابتکار جنگی نادرشاه.
ولی بیشتر چیزی که در جنگهای کرنال ارتش ایران را به پیروزی قطعی رسانید همانا بیباکی خود نادرشاه بود، زیرا شاهنشاه ایران در پیشاپیش سپاه پهلو به پهلوی سربازان و سواران خود مانند یک سرباز جنگ میکرد.
Hossein Zavarian
نادرشاه همین که رادو را اندیشناک دید، همگی سران سپاه و افسران نیروی خود را در میدان بزرگ ارگ لاهور گرد آورده با گفتارهای آتشین خون جنگجویان را به جوش آورده چنین فرمود:
«سپاهیان جنگجوی من! تاکنون در همه جنگها پیروز بودهایم. به یاری خداوند توانا در این میدان بزرگ نیز که از همه جنگها مهیبتر و خونینتر خواهد بود باید کامیاب شویم و زور بازوی مردانه خود را به جهانیان نشان دهیم.»
Hossein Zavarian
نادرشاه دریافته بود که آرایش پیلهای جنگی دشمن دوباره بیمی در دل سپاهیان افکنده و به ویژه سوار نظام سخت اندیشناک گردیده است، از این رو شبانه همگی افسران را پیش خواند و به آنها فرمود:
برای نابود کردن ستون پیلهای جنگی محمدشاه چاره خوبی اندیشیدهام. به همه سپاهیان گوشزد نمایید هیچ بیمی به دل راه ندهند به زودی در پایتخت هند خواهیم بود.
همان شب پیغام نادرشاه در میان اردو پخش شد ولی هیچکس نمیدانست نادرشاه چگونه با این نیروی وحشت آور دست به گریبان خواهد شد.
Hossein Zavarian
ما فرزندان همان سربازانی هستیم، که به فرمان خشایارشاه پرچم پیروزی را بر فراز دروازههای آتن پایتخت یونان برافراشتیم.
ما فرزندان همان سربازانی هستیم، که شاه و امپراتور شکار میکردند و آنها را در برابر شاهنشاه خود به خاک میافکندند.
ما فرزندان همان سربازانی هستیم، که بزرگترین امپراتوری جهان از آنها بیمناک بود
soroosh7561
آری مادران ما بودند که شاهنشاهان و کشورگشایان بزرگی مانند: کوروش بزرگ، خشایار، شاپور بزرگ، اردشیر، قباد، انوشیروان، بهرام، خسروپرویز و سرداران و سپهسالاران نامی مانند: سورنا، مهران، آذرنرسی، نابد، بیگان، بهرام چوبینه، شهربراز، شاهین و گردان دیگر را در دامن خود پرورش دادهاند.
y,mol
نادرشاه دارای هوش شگفتآور و سرشاری است. کمتر کاری است که کرده و سخنی است که گفته و به یاد نداشته باشد. همه افسران سپاه بیشمار خود را به نام میخواند و بیشتر سربازهای خود را که چندی در ارتش بودهاند میشناسد. اگر به یکی از سربازان خود در گذشته پاداش خوب یا بدی داده باشد به یاد میآورد. یک یا دو تن نویسنده همیشه برای نوشتن فرامین و دستورات او آماده هستند. در هنگامی که سخن میگوید کارهای دیگری را نیز به خوبی و درستی انجام میدهد و از کارهای دیگر هم باز نمیماند.
Farzad
در همین گیر و دار پادشاه آگاه ایران برای یکسره کردن کار دشمن یک لشکر از بهترین سواران خود را به آوردگاه فرستاد و لشکریان شکست یافته عثمانی با شتاب هر چه تمامتر در تاریکی پا به گریز نهادند. آن شب پیش از ۱۲۰۰۰۰ تن از جنگجویان عثمانی به دست دلاوران ایران کشته و پنج هزار تن از افسران نامی و فرماندهان آنها زنده دستگیر و انبوهی نیز زخمدار و پایمال سم ستوران گشتند.
rezamahmoudi79
ما فرزندان همان سربازانی هستیم، که به فرمان خشایارشاه پرچم پیروزی را بر فراز دروازههای آتن پایتخت یونان برافراشتیم.
ما فرزندان همان سربازانی هستیم، که شاه و امپراتور شکار میکردند و آنها را در برابر شاهنشاه خود به خاک میافکندند.
ما فرزندان همان سربازانی هستیم، که بزرگترین امپراتوری جهان از آنها بیمناک بود
soroosh7561
هنگامی که عروسی نصراله میرزا فرزند نادرشاه با دختر محمد شاه گورکانی پادشاه هند به پیروی آیین زناشویی خاندان پادشاهی هندوستان نام هفت پشت عروس و داماد پرسیده شد. وزیر محمدشاه از نادرشاه نام پدران فرزندش را پرسید که در پیمان نامه عروسی بنویسند.
نادرشاه از این پرسش خشمناک شده نگاهی تند و زننده به سوی وزیر نموده فرمود:
بنویسید:
نصراله فرزند نادر، نادر پسر شمشیر، نادر نواده شمشیر و هفت پشت نصراله از شمشیر و به شمشیر میرسد.
این است سرگذشت یکی از فرزندان خاک پاک میهن ما ایران. این است یک نمونه از شگفتانگیرترین شاهکارهای آفرینش.
ایران، ایران زنده و جاویدان باد.
کاربر ۱۹۱۸۳۰۲
محاصره موصل
نادرشاه برای آوردن یک ضربه ناگهانی به دولت عثمانی و هم برای آگاه شدن از نقشه دشمن در برابر تعرض خود در کرکوک درنگ ننموده به سوی شهر موصل که مرکز و تکیهگاه مهم نیروی عثمانی در غرب آن کشور بود، یورش برد. در این میان رونوشت فرمانی از پادشاه عثمانی به دست آمد که به فتوای شیخالاسلام عثمانی مذهب ایرانیان را مخالف دین اسلام و کشتار آنان را به همه مردم اجازه میداد. دربار عثمانی به اندیشه شورانیدن کردها این فرمان را به همراه عبداله افندی به موصل فرستاد و برای کمک به نیروی پادگان آنجا حسین پاشا یکی از افسران را که فرمانداری حلب را داشت با چندین تن از افسران جنگ دیده و چندین هنگ نیروی سوار
rezamahmoudi79
ما فرزندان همان سربازانی هستیم، که شاه و امپراتور شکار میکردند و آنها را در برابر شاهنشاه خود به خاک میافکندند.
rezamahmoudi79
از آن سو، پس از این که محمود به قندهار برگشت چند تن از افغانیها را که بدخواه و دشمنش بودند از میان برداشت و همین که شنید چه بر سر لطفعلیخان آمده دوباره اندیشه تاخت و تاز به مغزش راه یافت و نیروی دیگری بیش از سال پیش فراهم آورده تیرههای دیگری از هزارهها و بلوچیها را با خود همراه نمود و به سوی اصفهان پایتخت ایران رو آورد.
o.k
همین که محمدشاه به سراپرده شاهنشاه ایران رسید، نادرشاه برخاسته چند گامی پیش آمد. دو پادشاه یکدیگر را دوستانه در آغوش گرفتند و نادرشاه مهمان گرامی خود را روی مسندی کنار خود نشانده پس از تعارفات معموله چنین فرمود:
«شگفت است که شما این همه در کار خود بیقید و بیاعتنا باشید. بارها به شما نامه نوشتم، نماینده فرستادم، اظهار دوستی کردم، وزیران شما روا ندانستند پاسخ کافی برای من بفرستند.»
Hossein Zavarian
نادرشاه روی هم رفته ۳۲۵۰ کیلومتر راهپیمایی نمود که از لحاظ سرعت و مدت شاهکاری است.
farid91
ولی این آرامش ناگهانی بیجا نبود. طبیعت بازی دیگری زیر سر داشت. خداوند دست توانایی را برای رهانیدن ایران از این بدبختیهای روزافزون میفرستاد.
مستاصل!
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۱۸ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۱۸ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰۵۰%
تومان