بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دنیای سوفی | صفحه ۳۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دنیای سوفی

بریده‌هایی از کتاب دنیای سوفی

۴٫۰
(۵۷۶)
غم‌آور نيست که اکثر آدم‌ها بايد بيمار شوند تا قدر زندگی را بشناسند؟ يا ضرورت دارد که همه مردم نامه‌ای اسرارآميز در جعبه نامه‌های خانه‌ی خود بيابند؟
:)
آدم شايد می‌تواند دوستان خود را انتخاب کند، اما خودش را نمی‌تواند.
:)
سوفی دفتر و کاغذ را به‌کناری گذاشت و مشغول غذا دادن به‌شرکان شد؛ و بعد با کاغذ اسرارآميزی که در دست داشت در آشپزخانه نشست. تو که هستی؟ چه پرسش ابلهانه‌ای! مثل اين‌که نمی‌دانست که او سوفی آموندسن است! اما در نهايت اين سوفی که بود؟ اين را درست نمی‌دانست. و اگر به‌اسم ديگری ناميده می‌شد؟ مثلاً «آنه تيبسن» و در اين صورت آيا کس ديگری می‌بود؟ ناگهان به‌يادش آمد که پاپا اول می‌خواسته است اسم او را «ليلمور» بگذارد. سوفی کوشش کرد دست دراز کند و خود را «سينووه آموندسن» معرفی کند، اما نه، جور درنمی‌آمد. در اين صورت با هر اسم تازه، دختری کاملاً متفاوت پديدار می‌شد.
:)
به‌دليل‌های گوناگون، اکثريت اشخاص چنان درگير مسائل روزمره زندگی اند که وقت و مجالی برای حيرت کردن از زندگی ندارند
پیر خراباتی
هر چند که مسائل فلسفی به‌تمامی مردمان مربوط اند اما تمامی مردم به‌فلسفه روی نمی‌آورند و فيلسوف نمی‌شوند.
پیر خراباتی
انسان چنان زنده بودن خود را عجيب يافت که مسائل فلسفی به‌خودی خود پديد آمدند
dina
تنها ويژگی برای يک فيلسوف خوب شدن حيرت کردن است.
dina
آنچه غم‌انگيز است اين است که ما خود به‌موازات بزرگ شدن، با چيزهائی بسيار متعددتر از سنگينی و وزن عادت می‌کنيم؛ و در نهايت همه چيز را طبيعی می‌يابيم. به‌نظر می‌رسد که همراه با افزايش س
ساسان شریفی
... تنها ويژگی برای يک فيلسوف خوب شدن حيرت کردن است...
ساسان شریفی
«فقط حالاست که من پی می‌برم زندگی چقدر زيباست.»
ساسان شریفی
وقتی می‌پذيرفت که زندگی‌اش ممکن است روزی پايان يابد، اين احساس که چه بخت و اقبال فوق‌العاده‌ای داشته است که زنده و در عالم حيات است، نيز در او بيدار می‌شد. گوئی دو روی شير و خط يک سکه که در دستش می‌گرديدند، آنچه به‌وضوح بر يکی از دو رويه سکه ظاهر می‌شد در رويه ديگر آن نيز حضوری مسلم داشت. زندگی و مرگ پشت در پشت بر دو روی سکه ايستاده بودند. انديشيد که احساس زنده بودن کردن بدون فکر کردن به‌اين‌که روزی مرگ در خواهد رسيد غيرممکن است؛ و در همان حال به‌مرگ انديشيدن، بدون در همان لحظه معجزه‌ی حيرت‌انگيز زنده بودن را احساس کردن، ميسر نخواهد بود.
کاربر ۱۱۲۷۵۷۵
او نيز سالخورده می‌شود و روزی می‌ميرد. روزگاری در اين جهان مانده است و بعد رفته است و هرگز بازنگشته است و باز نخواهد گشت.
nargess
خدايا که زيستن چه خوب است و زندگی چه زيباست!
nargess
«مرگ به‌ما مربوط نمی‌شود. زيرا تا زمانی که وجود داريم، مرگ وجود ندارد؛ و زمانی هم که مرگ آمد ما ديگر وجود نداريم.»
nargess
آن کس که از درس‌های ۳۰۰۰ ساله چيزی نياموزد، در زندگی کاری جز روز را به‌شب رساندن نمی‌کند.
کاربر ۱۱۲۷۵۷۵
در کمدی «هر طور دوست داريد» می‌نويسد: دنيا سراسر صحنه نمايش است، و مردان و زنان، همگی، بازيگران آن، هر يک به‌صحنه می‌آيند، و يک يک از صحنه بيرون می‌روند، و ما در ازای زندگی‌مان بازيگران نقش‌هائی چنديم. و در «مکبث»: زندگی، سايه‌ای است که می‌گذرد... بازيگری بینوا ساعتی بر صحنه خودی می‌نماياند و بعد ديگر کسی را از او خبر نمی‌شود؛ قصه‌ای است پر از هياهو و خروش که ابلهی آن را حکايت می‌کند. و خالی از معناست.
MohammadAA2000
سوفی، شايد تو در هضم مطالب به‌زحمت افتاده باشی. من کوشش تازه‌ای می‌کنم: سقراط عقيده داشت که اگر کسی برخلاف باورها و اعتقادهای خود رفتار کند نمی‌تواند سعادتمند و خوشبخت باشد؛ و کسی که می‌داند چگونه می‌تواند به‌خوشبختی رسد، همه کار برای خوشبخت شدن خواهد کرد. به‌همين دليل است که کسی که می‌داند نيک چيست کاری خواهد کرد که نيک باشد. زيرا، که را می‌توان يافت که نخواهد خوشبخت باشد؟ و تو، سوفی، تو در اين خصوص چه فکر می‌کنی؟ آيا می‌توانی خوشبخت زندگی کنی اگر پيوسته آن کنی که در ژرفای درون خود بدانی که آنچه می‌کنی نيک و درست نيست؟ بسيار کسان هستند که وقت خود را به‌دروغ‌گوئی، به‌دزدی و به‌تهمت زدن به‌ديگران می‌گذرانند. خب! آيا تو برآن گمان نيستی که اين قبيل آدم‌ها در عين حال کاملاً آگاه‌اند که آنچه می‌کنند خوب نيست، يا لااقل توجيه شدنی نيست؟ آيا تو فکر می‌کنی که همه‌ی اين کارها خوشبخت‌شان می‌کند؟ سقراط، چنين فکر نمی‌کرد.
MohammadAA2000
ما نيز خود گرد و غبار ستاره‌هائيم...
🌹Nilou🌹
هر کس که شماره برنده زندگی را به‌دست می‌آورد، در همان حال شماره مرگ را نيز صاحب می‌شود.
🌹Nilou🌹
زن بايد احترام خود را به‌دست آورد، يعنی آن را تسخير کند. بايد هويت خود را با مرد پيوند ندهد. زيرا تنها مرد نيست که بر زن ستم روا می‌دارد؛ خود زن نيز با تقبل نکردن مسئوليت زندگی شخص خودش، بر خود ستم می‌کند.
🌹Nilou🌹

حجم

۵۵۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۶۰۷ صفحه

حجم

۵۵۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۶۰۷ صفحه

قیمت:
۷۹,۰۰۰
۵۵,۳۰۰
۳۰%
تومان