بریدههایی از کتاب این راهش نیست
۴٫۰
(۸۴)
راک در مصاحبهای گفت: «افراد کمی هستند که میتوانند یک نمایش بینقص بنویسند و روی صحنه بروند ولی افراد دیگر هم میتوانند برای انجام آن تمرین کنند. این کار ممکن است بسیار سخت باشد... اگر فکر میکنید جایی برای اشتباهکردن ندارید ممکن است نمایشی کسلکننده داشته باشید.»
Mohammad Ali Zareian
جوکهای فوقالعادهای که کریس راک میگوید همان لحظه و در حین اجرا به ذهن او نرسیدهاند. برنامۀ ویژۀ او در شبکۀ اچبیاُ فقط یک ساعت فیالبداههگویی نیست بلکه بیشتر شبیه یک سال تجربه است. پیتر سیمز-سرمایهدار جسور پیشین که به نویسندگی رو آورده است-در کتاب شرطبندیهای کوچک روندی که کمدینها طی میکنند را توضیح میدهد. راک بیخبر و درحالیکه دفترچۀ زردرنگی بههمراه دارد به یک باشگاه کمدی محلی میرود و یکسری از جوکهایش را آنجا امتحان میکند؛ سپس به عکسالعمل مردم توجه میکند. اکثریت قریببهاتفاق جوکها بسیار افتضاح هستند و تنها بازخوردی که میگیرد غرولند و سکوت تماشاچیان است. سپس موارد جدیدی در دفترچۀ خود یادداشت میکند و دوباره چیزهای بیشتری را امتحان میکند؛ ولی اینبار چندتا از آنها موفقیتآمیز هستند؛ تماشاچیان با صدای بلند قهقهه میزنند. او دوباره یادداشتی مینویسد و از آنجا میرود.
Mohammad Ali Zareian
جملۀ معروفی در درۀ سیلیکون وجود دارد که میگوید: رویکردهایی کوتاه و سریع بهکار ببرید تا در صورت شکست بهای کمتری بپردازید. تحقیقات نشان میدهند این روش-امتحانکردن کارهای زیاد و کوچک برای فهمیدن اینکه چه کاری بهتر از بقیه است-برای افرادی با بیش از چهار فوت قد، مثل من و شما، هم کارساز است.
خوب پس چرا ما از آن استفاده نمیکنیم؟ بسیار ساده است: ما اغلب از شکست میترسیم؛ ولی آیا علت آن فقط ترس است؟
Mohammad Ali Zareian
آیا این بچههای کوچک برنامهریزی بیشتری انجام داده بودند؟ خیر. آیا آنها اطلاعات خاصی درمورد غذای ایتالیایی و یا درجۀ غلظت کلوچه داشتند؟ خیر. راز آنها چه بود؟ آنها فقط با اشتیاق آن کار را انجام دادند و مثل افراد خوششانس که در تحقیق وایزمن به آنها اشاره شد چیزهای بیشتری را امتحان کردند. آنها خیلی زود شروع کردند به شکستخوردن-و البته خیلی زود هم یاد گرفتند.
روش آنها اینگونه بود: ریختن طرح مقدماتی و انجام آن، ریختن طرح مقدماتی و انجام آن-و این کار را ادامه دادند تا وقتی که زمانشان به پایان رسید. وقتی هیچ مسیر ازپیشتعیینشدهای وجود ندارد این روش پیروز خواهد شد.
Mohammad Ali Zareian
یک نمونه در این مورد آورده شده که چالش اسپاگتی نام دارد. این مثال یک چالش بسیار ساده است؛ در این چالش شما باید بلندترین سازهای که تحمل وزن یک کلوچه را داشته باشد بسازید. این سازه باید بتواند بدون کمک چیز دیگری سرپا بایستد و تیم شما ۱۸ دقیقه برای ساختن آن زمان دارد. ابزاری که در اختیار شما قرار داده میشوند به شرح زیر هستند:
- ۲۰ رشته اسپاگتی خشک
- یک متر چسب
- یک تکه طناب
- یک کلوچه
پیتر اسکیلمن (که در مایکروسافت به او لقب باابهت مدیرکل وسایل هوشمند را دادهاند) این بازی را بهعنوان تمرینی برای قدرت خلاقیت طراحی کرد. او این چالش را به مدت پنج سال و روی بیش از هفتصد نفر-ازجمله گروهی از مهندسین، مدیران، و دانشجویان مدیریت-امتحان کرد. به نظر شما چه کسی نسبت به دیگران عملکرد بهتری داشت؟ کودکانی که در مهدکودک بودند. بله، بچههای ششساله همه را مغلوب کردند.
Mohammad Ali Zareian
سعی کنید کارهای جدید را امتحان کنید؛ این کار باعث میشود شما به فرد خوششانستری تبدیل شوید. اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام میدادید نتایجی بهدست میآورید که همیشه بهدست آوردهاید. وقتی هیچ راه مشخصی برای موفقیت وجود ندارد و هیچ الگویی هم برای کاری که دارید انجام میدهید ندارید احتمالاً تنها راهحل مسئله امتحانکردن روشهای عجیب و احمقانه است.
Mohammad Ali Zareian
تحقیقی تحت عنوان «دستبهدعا باش!» نشان داد «اگر از طریق یک حرف یا عمل خاص (مثل: مثل دستبهدعاشدن برای موفقیت کسی) یا طلسم و نماد شانس، از خرافات مربوط به خوششانسی استفاده کنیم در زمینههایی مثل بازی گلف، مهارتهای حرکتی و بازیهای آناگرام عملکرد بهتری خواهیم داشت.» ولی این مسئله ارتباطی با سحر و جادو ندارد. این کارها اعتمادبهنفس افراد را بالا میبرند و موجب میشوند عملکرد بهتری داشته باشند. (پس برای دوست خود آرزوی موفقیت کنید؛ این کار شما کمک خیلی بزرگی به او میکند.) این خوشبینی همچنین باعث میشود افراد خوششانس ثبات قدم بیشتری هم داشته باشند و کارهای جدید بیشتری را امتحان کنند؛ و همین مسئله است که در طول زمان باعث میشود برای آنها اتفاقات خوب بیشتری رخ دهد.
Mohammad Ali Zareian
وایزمن میگوید، از همه مهمتر، تنها کاری که افراد خوششانس انجام میدهند این است که هرچیزی را امتحان میکنند؛ اگر شما خودتان را در خانه حبس کنید اتفاقات جدید، جالب و هیجانانگیزی که برایتان رخ میدهند چقدر خواهند بود؟ خیلی کم.
Mohammad Ali Zareian
«شما میتوانید هر کاری را انجام دهید ولی این زمانی امکانپذیر است که دیگر تلاش نکنید همۀ کارها را باهم انجام دهید.»
Mohammad Ali Zareian
چهکار میکردید اگر مریض بودید و مجبور بودید هر روز فقط یک کار را انجام دهید؟ تبریک میگویم. شما حالا میدانید چه کاری برای شما بیشترین اهمیت را دارد، برای چه کاری باید بیشترین زمان را صرف کنید و چه کاری را باید اول انجام دهید.
Mohammad Ali Zareian
ما همیشه فکر میکنیم به چیزهای بیشتری نیاز داریم: کمک بیشتر، انگیزۀ بیشتر، انرژی بیشتر. اما در دنیای کنونیِ ما دقیقاً برعکس است: ما به چیزهای کمتری نیاز داریم. حواسپرتی کمتر، اهداف کمتر، مسئولیتهای کمتر. این یعنی ما میتوانیم بیشتر تلویزیون تماشا کنیم؟ خیر. ما کمتر به چنین چیزهایی نیاز داریم تا بتوانیم تمام تمرکزمان را روی اولویتهایمان بگذاریم. سؤال این است که شما قرار است چه کارهایی را کمتر انجام دهید؟ قرار است دست از چه کارهایی بکشید تا زمان بیشتری برای مسائل مهمتر داشته باشید؟
Mohammad Ali Zareian
«من افراد زیادی را میشناسم که ثبات قدم برای آنها بهمعنای یک الزام است چون باعث میشود به چیزی بچسبند که خودشان یا دیگران را بدبخت میکند و آنها را بهسوی هدف بلندمدت خوبی سوق نمیدهد. جایگزین مناسب برای آن کاری است که بیشتر از هرچیز دوست دارید آن را انجام دهید، از انجام آن بیشترین لذت را میبرید، با انجام آن برای دیگران هم بیشترین لذت را ایجاد میکنید و دارای بهترین بازدهی است.»
Mohammad Ali Zareian
همۀ انسانها نمیتوانند سوپرمدل شوند و یا در لیگ حرفهای بسکتبال بازی کنند. بیشتر چیزهایی که به آنها علاقه داریم دستنیافتنی هستند. تحقیقات نشان میدهند وقتی ما اهداف دستنیافتنی خود را رها میکنیم احساس شادی بیشتر و استرس کمتری داریم و کمتر هم بیمار میشویم. چه کسانی بیشترین میزان استرس و اضطراب را دارند؟ کسانی که از کارهای بینتیجه دست نمیکشند.
ثبات قدم بدون رهاسازی امکانپذیر نیست.
Mohammad Ali Zareian
قدم اول چیست؟ اولویت اول خود را بیابید؛ سپس شروع کنید به کنارگذاشتن کارهایی که از اهمیت کمتری برخوردارند تا ببینید چه اتفاقی میافتد. اگر کاری بیشتر از آنچه فکر میکردید مهم باشد شما خیلی زود متوجه خواهید شد.
Mohammad Ali Zareian
والتر میشل، موفقیت خود را مدیون جملهای است که مادربزرگش به زبان ییدیش به او یاد داد: sitzfleisch. این کلمه وقتی در جملۀ: «پشتت را روی صندلی بگذار و روی چیزی که مهم است کار کن.» بهکار میرود به معنی «نشیمنگاه» است.
Mohammad Ali Zareian
وقتی جان کاتر، استاد دانشگاه هاروارد، بهترین رهبران تجاری را موردبررسی قرار داد متوجه شد آنها بهطور میانگین ۶۰ تا ۶۵ ساعت در هفته برای کار خود وقت صرف میکنند.
اگر شما روزی یک ساعت روی کاری تمرکز کنید ۲۷ سال و ۴ ماه طول میکشد تا به دههزار ساعتی برسید که برای متخصصشدن در آن کار باید صرف کنید. حالا اگر چندتا از کارهای کماهمیت خود را کنار بگذارید و روزی یک ساعت را به روزی چهار ساعت ارتقا دهید چه اتفاقی میافتد؟ دراینصورت بعد از ۶ سال و ۸ ماه به تخصص در کارتان دست پیدا میکنید. اینکه شما کاری را در سن بیستسالگی شروع کنید و در سن ۴۷ سالگی در آن تخصص یابید خیلی فرق دارد بااینکه در سن بیستسالگی آن را شروع کنید و در سن بیستوهفتسالگی در سطح جهانی قرار بگیرید.
Mohammad Ali Zareian
فقط با دانستن اینکه یک دانشجو در دانشگاه چقدر زمان برای مطالعه گذاشته میتوان پیشبینی کرد که در آینده در زندگی خود چقدر درآمد خواهد داشت. این اصلاً عجیب نیست ولی آنها میتوانستند بهجای مطالعه در مهمانیها شرکت کنند و یا کارهای دیگری انجام دهند. آنها چه آگاهانه و چه ناآگاهانه یک تصمیم گرفتند.
Mohammad Ali Zareian
وقتی میشنویم که یک متخصص برای تبدیلشدن به متخصصی عالی باید حدود دههزار ساعت تمرین دقیق و حسابشده انجام دهد به نظرمان کار بسیار سختی میآید. ولی همۀ اینها را فقط زمانی میتوانید درک کنید که بدانیم افراد موفق برای اینکه زمان خود را خالی کنند و پیشرفت کنند چه تعدادِ زیادی از کارهای دیگرشان را کنار میگذارند. اصلاً جای تعجب نیست که هر ساعت از اهمیت بالایی برخوردار است.
Mohammad Ali Zareian
جیم کالینز، نویسندۀ کتاب خوب به عالی، تحقیقات جامعی روی شرکتهایی که اوضاع خود را تغییر داده بودند و از قعر ناامیدی به موفقیتهای بزرگ رسیده بودند انجام داد. کالینز پی برد که اکثر تغییرات بزرگی که این شرکتها داده بودند ربطی به انجام یک ابتکار جدید نداشت بلکه به چیزهای بدی مربوط میشد که دیگر نباید انجامشان میدادند.
Mohammad Ali Zareian
دراکر در کتاب خود تحت عنوان مدیریت مؤثر میگوید: «مدیری که میخواهد فرد مؤثری باشد و سازمان مؤثری هم داشته باشد باید مراقب تمام برنامهها، فعالیتها و کارهای خود باشد. چنین شخصی همیشه از خود میپرسد: «آیا این کار ارزش انجامدادن را دارد؟» و اگر پاسخش به این سؤال منفی بود باید آن را کنار بگذارد تا بتواند تمرکز خود را روی کارهای کمی بگذارد که اگر درست انجام شوند تفاوت چشمگیری در نتایج حرفهای خودش و عملکرد سازمانش ایجاد میکنند.»
Mohammad Ali Zareian
حجم
۴۰۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
حجم
۴۰۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
قیمت:
۶۷,۵۰۰
۴۷,۲۵۰۳۰%
تومان