بریدههایی از کتاب این راهش نیست
۴٫۰
(۸۴)
مارشال گلداسمیت دراینباره میگوید:
افرادی که معتقدند میتوانند موفق شوند، در جایی که دیگران خطرات را میبینند فقط فرصتها را میبینند؛ آنها از اتفاقاتی که پایان آنها نامشخص باشد نمیترسند بلکه با آغوش باز به استقبال آن میروند. این افراد بیشتر ریسک میکنند و نتایج بزرگتری هم بهدست میآورند. در صورتی که حق انتخاب داشته باشند روی خودشان حساب میکنند. افراد موفق از «مرکز کنترل درونی» بالاتری برخوردارند. به عبارت دیگر، آنها احساس نمیکنند قربانی تقدیر هستند. آنها موفقیت خود را نتیجۀ انگیزه و توانایی خود میدانند-نه شانس، فرصتهای تصادفی و تقدیر. آنها حتی زمانی که شانس نقشی اساسی در موفقیت آنها داشته هم همچنان همین عقیده را دارند.
Mohammad Ali Zareian
افراد خودشیفته-پادشاهان و ملکههای اعتمادبهنفس-در مصاحبههای کاری امتیاز بیشتری کسب میکنند. یکی از نویسندههای این تحقیق گفت: «ما لزوماً نمیخواهیم افراد خودشیفته را استخدام کنیم ولی ممکن است درنهایت این کار را انجام دهیم چون بهنظر میآید افراد بااعتمادبهنفس و توانمندی هستند.» علاوهبراین، احتمال دستیابی آنها به جایگاه رهبری هم بسیار بیشتر است. طبق این تحقیقات اعتمادبهنفس کاذب حتی موجب بالارفتن بازدهی در تیمها هم میشود، درحالیکه اعتمادبهنفس پایین بازدهی را پایین میآورد.
چرا اعتمادبهنفس تا این حد قدرتمند است؟ چون به ما این حس را میدهد که همهچیز در کنترل ماست.
Mohammad Ali Zareian
بازیهای خوب با دادن بازخوردهای سریع و مکرر شما را به ادامۀ بازی تشویق میکنند؛ ولی در شغلتان چطور؟ کار شما سالی یک بار موردبررسی قرار میگیرد.
masihakekooshmooloo
گاهی هدفها ممکن است کمی ما را بترسانند. ما دلمان نمیخواهد شکست بخوریم بههمینخاطر هم اصلاً هدفی برای خود مشخص نمیکنیم؛ ولی اگر بازی خود را بهگونهای بسازید که قابلیت پیروزی در آن وجود داشته باشد آنگاه احساس ترس از مشخصکردن هدف برایتان کمتر میشود. شکست در یک بازی امری طبیعیست. طبق کشفیات نیکل لازارو شکست در یک بازی باعث جذابیت بیشتر آن میشود.
masihakekooshmooloo
در بازیهای خوب همیشه مراحل جدید، دشمنان جدید و دستاوردهای جدید وجود دارند. مغز ما عاشق مسائل جدید است و بازیهای خوب بهگونهای طراحی میشوند که همیشه ما را با چیزی که کمی با قبلیها متفاوت است تحریک کنند و از اینکه آن بازی توجه ما را جلب کرده اطمینان یابند.
بازیها ما را به چالش میکشند. آنها طراحی شدهاند تا جریانی به نام «سیالی» ایجاد کنند. «سیالی»، که یکی از محققین به نام میهالی چیکسنتمیهای آن را با این عنوان نامگذاری کرده، درواقع به زمانی گفته میشود که ما غرق انجام کاری میشویم و گذر زمان را فراموش میکنیم. ما هرگز از انجام بازیهای خوب خسته نمیشویم چون تعادل مناسبی در آنها برقرار شده است: سخت هستند ولی بیشازحد سخت نیستند، آسان هستند ولی هرگز بیشازحد آسان نیستند.
masihakekooshmooloo
گر یک کپه کوکائین جلوی شما بگذارم چه؟ (فقط بهخاطر این مبحث فرض میکنیم شما معتاد به کوکائین نیستید.) کوکائین شادیآور است و شما هم این را میدانید. برخی افراد به دلایل خاصی از آن استفاده میکنند، درست است؟ ولی شما احتمالاً در پاسخ خواهید گفت: «نه متشکرم.» چرا؟ چون این کار با داستان شما همخوانی ندارد. تنها کاری که شما انجام میدهید این است که خودتان را مثل آن دسته افرادی که کوکائین مصرف میکنند نمیبینید. اگر از شما بپرسند چرا؟ شما میتوانید در پاسخ هر دلیلی را عنوان کنید. (دلیل چیست؟ یک داستان.) آیا مجبورید چشمانتان را ببندید، مشت خود را گره کنید و از من خواهش کنید کوکائین را از جلوی شما بردارم؟ احتمالاً خیر. شما در این مورد از قدرت اراده استفاده نکردید.
اما آیا همین داستان درمورد یک استیک آبدار هم صدق میکند؟ مخصوصاً اگر گرسنه هم باشید؟ فرض کنید از آن دسته افرادی هستید که عاشق استیک هستند. حالا چه اتفاقی میافتد؟ کشمکش. تحلیل قدرت اراده؛ مگر اینکه شما گیاهخوار باشید... بوم-یک داستان دیگر؛
masihakekooshmooloo
بسیاری از تحقیقات روانشناسی نشان میدهند بهجای اینکه رفتارمان بر اساس اعتقادات ما باشد، اغلب این اعتقادات ما هستند که از رفتارهایمان نشئت میگیرند. یک ضربالمثل قدیمی هست که میگوید: «دوصد گفته چون نیم کردار نیست.» ویسون معتقد است «خوب رفتار کنید تا در مسیر خوب قرار بگیرید».
masihakekooshmooloo
اگر شما داستانی داشته باشید که به شما کمکی نکند چه؟ شما فکر میکنید که میدانید چه کسی هستید و چه چیزی برایتان مهم است، ولی احساس شادی نمیکنید و به جایی که میخواستید برسید نرسیدهاید. شاید وقت آن رسیده که نقش یک فیلمنامهنویس را بازی کنید و نگاهی دیگر به فیلمنامه-که همان زندگیتان است-بیندازید. متخصصین درمانگر به بیماران خود کمک میکنند در فرایندی با نام شایستۀ ویرایش داستان این کار را انجام دهند
masihakekooshmooloo
اغلب ما اشتباهاً فکر میکنیم این دو کلمه از نظر معنایی یکسان هستند. ولی هاوارد سابر، استاد دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس، تفاوت آنها را اینگونه توضیح میدهد: تقدیر آن چیزی است که ما نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم و هرچقدر هم که از آن فرار کنیم باز هم بهدنبال ما خواهد آمد. از طرفی، سرنوشت آن چیزی است که ما باید بهدنبال آن برویم و ما باید آن را به ثمر برسانیم؛ سرنوشت چیزی است که ما در جهت آن تلاش میکنیم و آن را تحقق میبخشیم.
masihakekooshmooloo
اگرچه به تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده رسماً نام بسیار ترسناک «نظریۀ مدیریت وحشت» اطلاق شده، ولی یکی از مطالعاتی که با نام لطیفتری تحت عنوان «نمایش اسکروچ» انجام شده نشان میدهد وقتی شما کمی زمان صرف فکرکردن به مرگ کنید نسبت به دیگران مهربانتر و بخشندهتر میشوید؛ برای مدت کوتاهی اهداف کوتاهمدت خود را کنار میگذارید و به این فکر میکنید که واقعاً دلتان میخواهد چگونه انسانی باشید. به نظر کمی ترسناک میآید ولی افرادی که به مرگ فکر میکنند درواقع رفتار سالمتری خواهند داشت-و حتی ممکن است طول عمر بیشتری هم داشته باشند. همچنین اثبات شده که این کار به بالابردن عزتنفس هم کمک میکند.
masihakekooshmooloo
احتمال افسردگی در شغل وکالت ۳.۶ برابر بیشتر از حرفههای دیگر است. وکلا برای دفاع از موکلین خود باید تمام احتمالات موجودی که ممکن است به پایان ناخوشایندی منتهی شود را بررسی کنند. آنها نمیتوانند درمورد نحوۀ حلشدن یک موضوع برای خود داستانهای خوشحالکننده که جزئیات کمتری دارند تعریف کنند. عملکرد افراد بدبین در دانشکدۀ حقوق نسبت به افراد خوشبین بهتر است و همین مسئله هم موجب میشود احساس غم در آنها بسیار بیشتر باشد. در ایالات متحده وکلا بیشترین درآمد را دارند ولی بااینحال وقتی موردبررسی قرار گرفتند ۵۲% آنها اعلام کردند که از شغل خود راضی نیستند. میتوانید حدس بزنید این مسئله چه تأثیری بر ویژگی ثبات قدم در افراد دارد؟ مشاغلی که با قانون در ارتباط هستند بالاترین میزان کنارهگیری افراد از شغل خود را دارند. طبق گفتههای لیز برون: «به نظر من وکالت تنها شغلی است که تمایل شدید و غیرحرفهای برای کمک به مردم برای کنارهگیری از شغل خود را دارد.»
masihakekooshmooloo
این مسئله با تحقیقی که درمورد خوشبینی انجام شده بود همخوانی دارد. افراد خوشبین برای خودشان داستانهایی را تعریف میکردند که ممکن بود حقیقت نداشته باشد، ولی به آنها کمک میکرد به مسیر خود ادامه دهند و حتی گاهی اجازه میداد غیرممکن را هم ممکن کنند. روانشناسی به نام شلی تایلر میگوید: «ذهنی که سالم باشد به خود دروغهای خوشایندی میگوید.» افراد بدبین دقیقتر و واقعبینتر هستند و درنهایت دچار افسردگی میشوند. حقیقت ممکن است دردناک باشد.
masihakekooshmooloo
در علم آمار، اصطلاح «عقلانیت محدود» در اصل به این معناست که انسان موجودی کاملاً عقلایی نیست چون همیشه با محدودیتهای خاصی مواجه است؛ محدودیتهایی مثل میزان اطلاعات موجود و میزان زمانی که برای فکرکردن به برخی مسائل دارد. پردازش مسائل بسیار زیادی که در دنیا وجود دارد برای مغز کوچک ما کار سختی است و ما باید آنها را بهصورت چکیده دربیاوریم.
masihakekooshmooloo
خودمان تعریف میکنیم. بههمینخاطر است که بسیاری از مردم به سرنوشت اعتقاد دارند و میگویند «تقدیر این بوده که فلان اتفاق رخ دهد.» داشتن یک داستان درمورد منطق زندگی به ما کمک میکند شرایط سخت را تحمل کنیم. نهتنها ما بهطور طبیعی دنیا را اینگونه میبینیم بلکه، صادقانه بگویم، نمیتوانیم داستانی نگوییم. اگر از شما بپرسم روزتان را چطور گذراندید یا چطور با نامزد خود ملاقات کردید شما چه میگویید؟ یک داستان. رزومۀ شما چیست؟ یک داستان. شما حتی وقتی خواب هم هستید داستان میگویید: رؤیاها. تحقیقات نشان دادهاند که شما روزانه حدود دو هزار بار به فکر و خیال فرو میروید و درمورد هر چیزی برای خود داستان میگویید.
masihakekooshmooloo
دنیل کانمن بهخاطر مطالعاتی که روی سوگیریهای شناختی انجام داده بود موفق به دریافت جایزۀ نوبل شد. این سوگیریها میانبرهای ذاتیای هستند که در مغز ما وجود دارند و سرعت تصمیمگیری ما را بالا میبرند. آنها معمولاً مفید هستند و به ما کمک میکنند ولی همیشه منطقی نیستند. زیانگریزی یک نمونه از این سوگیریهاست که میتوان از آن نام برد. از لحاظ منطقی گرفتن یک دلار باید به همان اندازه خوشحالکننده باشد که ازدستدادن آن دردناک است؛ ولی مغز ما اینگونه کار نمیکند. ناراحتیِ ازدستدادن یک دلار بسیار بیشتر از خوشحالیای است که برای بهدستآوردن یک دلار داریم؛ و این یعنی: بیشازحد ازدستدادن چیزی میتواند به معنای مرگ باشد ولی زیاد بهدستآوردن آن... خوب خیلی خوب است اما خیلی زود منجر به بازده نزولی میشود.
masihakekooshmooloo
چه کسانی زنده میماندند؟ کسانی که بیشتر زنده میماندند افرادی نبودند که از لحاظ جسمی قوی باشند؛ افراد جوان، شجاع یا فرمانبردار هم نبودند. ویکتور فرانکل متوجه شده بود افرادی که علیرغم شرایط بدشان در بدترین جای دنیا هم دوام میآوردند همانهایی بودند که در زندگی خود هدف و دلیلی داشتند:
کسی که اهمیت مسئولیت را بفهمد بهخاطر انسانی که با عشق در انتظار اوست و یا حتی بهخاطر یک کار ناتمام شرایط را تحمل میکند و هرگز زندگی خود را هدر نمیدهد. او «چرایی» زندگی خود را میداند و توانایی تحمل تقریباً هر «چگونه»ای را دارد.
آن دسته از افراد که دلیلی بزرگتر از خودشان برای زندگی داشتند دوام میآوردند درحالیکه برخی دیگر قبلازاینکه برای آخرینبار بهسمت سیمهای خاردار بروند تمام سیگارهایشان را دود میکردند.
masihakekooshmooloo
سلیگمن به این نتیجه رسید که موضوع اصلی خوشبینی و بدبینی است: این احساس که شما میتوانید شرایط را تغییر دهید یا نمیتوانید. احساس درماندگی در نتیجۀ یک نگرش بدبینانه ایجاد شده بود. وقتی شما معتقد باشید اوضاع بهتر نخواهد شد ادامۀ تلاش امری غیرمعقولانه است. پس فقط شانهای بالا میاندازید و به خانه برمیگردید. در شرایطی که شما واقعاً نمیتوانید پیروز شوید این یک انتخاب درست است؛ ولی در شرایطی که انجام کاری فقط دشوار است و نه غیرممکن-زمانهایی که فقط به ایستادگی بیشتری نیاز دارید-بدبینی موجب ازبینرفتن ثبات قدم میشود.
masihakekooshmooloo
شما قطعاً به دیدهشدن نیاز دارید. رئیس شما باید شما را دوست داشته باشد. این مسئله گواهی بر داشتن دنیایی نامهربان و بیاحساس نیست؛ طبیعت اینگونه است. سخت کارکردن هیچ فایدهای نخواهد داشت اگر رئیستان نداند باید برای این کار به چه کسی پاداش دهد. آیا شما انتظار دارید محصولی بدون اینکه عرضه شود به فروش برسد؟ بهاحتمالزیاد خیر.
masihakekooshmooloo
ذات انسانی اینگونه است که وقتی کسی بیشازحد برای دیگری کاری انجام دهد و هرگز در ازای آن چیزی دریافت نکند آنطور که باید موردقدردانی قرار نمیگیرد. اگر فرد کاملاً ازخودگذشتهای نیستید خوب است؛ ازخودگذشتگی محض درحقیقت یک استراتژی ضعیف برای پیشرفت است. (حالا احساس بهتری ندارید؟)
masihakekooshmooloo
خوشبختانه محیطی که در آن قرار دارید هم میتواند تأثیر خوب داشته باشد هم بد. طبق مطالعات ترمان که روی هزاران نفر از دوران جوانی تا روز مرگشان انجام شده بود، افرادی که اغلب با آنها در ارتباط هستیم شخصیت اصلی ما را میسازند. وقتی ما ببینیم اطرافیانمان کارهای نوعدوستانه انجام میدهند احتمال اینکه خودمان هم مثل آنها رفتار کنیم بسیار بالاست
masihakekooshmooloo
حجم
۴۰۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
حجم
۴۰۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
قیمت:
۶۷,۵۰۰
۴۷,۲۵۰۳۰%
تومان