بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب این راهش نیست | صفحه ۴۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب این راهش نیست

بریده‌هایی از کتاب این راهش نیست

۴٫۰
(۸۴)
فکر کنید مثل سقراط هستید. مشکل آنها را حل نکنید و به آنها نگویید چه‌کار کنند؛ اگر این کار را انجام بدهید دوباره به همان استعارۀ جنگ برمی‌گردید. از آنها سؤال بپرسید، درمورد پاسخی که می‌دهند به آنها بازخورد بدهید و هوشمندانه به آنها کمک کنید متوجه شوند چیزی که می‌گویند منطقی است یا خیر. اگر آنها خودشان به راه‌حل مناسب برسند احتمال اینکه آن را انجام دهند بسیار بیشتر است. آنها مجبور نیستند شکست را بپذیرند و بگویند «حق با شماست». اگر خودشان مشکلشان را حل کنند کمتر حالت تدافعی به خودشان می‌گیرند.
masihakekooshmooloo
یادتان باشد شما می‌خواهید روی احساسات تمرکز کنید. در پاسخ به احساسات آنها از جملاتی مثل «به‌نظر عصبانی می‌آیی» و یا «انگار این موضوع تو را ناراحت کرده» استفاده کنید. مذاکره‌کنندگان گروگان‌گیری از این روش برای نشان‌دادن درک خود و آرام‌کردن احساسات آتشین طرف مقابلشان استفاده می‌کنند. تحقیقات عصب‌شناسی نشان می‌دهند گذاشتن اسم روی احساسات به کمترشدن شدت آنها کمک می‌کند.
masihakekooshmooloo
جان گاتمن که یک محقق در زمینۀ روابط است متوجه شد ۶۹% از مشکلات زوج‌ها همیشگی هستند و هرگز حل نمی‌شوند، به‌همین‌خاطر هم استفاده از روش معامله درمورد آنها نتیجه‌ای نخواهد داشت. ما باید به حرف‌هایشان گوش کنیم، با آنها ارتباط برقرار کنیم و درکشان کنیم؛ البته علی‌رغم وجود این مشکلات زندگی‌های زناشویی می‌توانند موفقیت‌آمیز باشند. وقتی ما فقط روی یک معامله تمرکز کنیم و از مقولۀ احساسات غافل شویم درست همان زمان است که همه‌چیز از هم می‌پاشد.
masihakekooshmooloo
حتی اگر با افرادی که اختلالات احساسی دارند سروکار نداشته باشیم. صبر کنید... درواقع ما اغلب با افرادی که اختلالات احساسی دارند طرف هستیم و فقط آنها را با نام همکار یا اعضای خانواده می‌شناسیم. آنها تروریست‌هایی نیستند که از ما تقاضایی داشته باشند (اگرچه گاهی هم این‌طور به‌‌نظر می‌رسد). معمولاً این افراد فقط ناراحت هستند؛ فقط دلشان می‌خواهد کسی آنها را درک کند.
masihakekooshmooloo
تحقیقات عصب‌شناسی این موضوع را تأیید می‌کنند. می‌دانید وقتی کسی به‌خاطر موضوعی ناراحت می‌شود و شما شواهدی به او نشان می‌دهید که برخلاف چیزی است که به آن اعتقاد دارد دراین‌صورت اسکن ام‌آر‌آی چه نتایجی را نشان می‌دهد؟ قسمت‌هایی از مغز او که به منطق مربوط می‌شوند کاملاً از کار می‌افتند و نواحی مربوط به خشم روشن می‌شوند. تا جایی که مغز او احساس می‌کند این یک بحث منطقی نیست بلکه یک جنگ است. مغز قادر به پردازش آنچه که شما می‌گویید نیست و فقط سعی می‌کند پیروز شود. مغز شما هم همین‌طور است مگر اینکه سعی کنید آن را کنترل کنید.
masihakekooshmooloo
حتی اگر شما با شواهد و مدارک بسیار محکم و منطق درست و کاملی که دارید طرف مقابلتان را محکوم کنید چه اتفاقی می‌افتد؟ او ممکن است تسلیم شود ولی قطعاً از شما متنفر خواهد شد. وقتی ما یک مسئله را به بازی برد و باخت تبدیل کنیم هیچ برنده‌ای وجود نخواهد داشت و همه بازنده‌اند.
masihakekooshmooloo
سؤال‌پرسیدن از یک مربی مثل امتیازهای ویژه در بازی کامپیوتری است. آنها را هدر ندهید و فقط در صورت لزوم از آنها استفاده کنید.
masihakekooshmooloo
وقتی با کسی که فکر می‌کنید مقام بالایی دارد و همیشه او را تحسین کرده‌اید رابطه برقرار می‌کنید از او انگیزه می‌گیرید؛ و وقتی آن شخص به شما این حس را انتقال می‌دهد که شما هم می‌توانید آن کار را انجام دهید... بنگ... از همین‌جاست که نتایج واقعی را خواهید دید.
masihakekooshmooloo
تحقیقات نشان داده‌اند شما آن دسته از اسامی‌ای را که به اسم شما شباهت دارند بیشتر دوست دارید. شما برندهایی را ترجیح می‌دهید که به حرف اول اسم شما شبیه باشند. روزهای تولدی که به روز تولد شما نزدیک‌ترند را راحت‌تر به ‌خاطر می‌سپارید. شما حتی افرادی که حرکات آنها شبیه شماست را هم بیشتر دوست دارید. چرا گویندگان اخبار و بازیگران باید خوش‌قیافه باشند؟ چون ما فکر می‌کنیم افراد جذاب شباهت بیشتری به ما دارند. (ما تا این حد خودشیفته‌ایم، مگر نه؟)
masihakekooshmooloo
پس هم برون‌گراها افرادی موفق هستند و هم درون‌گراها؛ دنیا قطعاً به هر دوی آنها نیاز دارد، ولی ممکن است شما واقعاً در هیچ‌یک از این دو دسته قرار نگیرید. بله، یک‌سوم مردم به‌شدت درون‌گرا و یا برون‌گرا هستند ؛ ولی دو‌سوم باقی‌مانده کسانی هستند به نام میانه‌روها. آنها چیزی بین برون‌گرا و درون‌گرا هستند. این مسئله مثل یک طیف است.
masihakekooshmooloo
افراد برون‌گرا می‌توانند از مزایای یک شبکۀ ارتباطی باورنکردنی استفاده کنند ولی این مسئله زمان زیادی برای شما باقی نمی‌گذارد تا به یک امر مهم بپردازید؛ امر مهمی مثل سخت کار‌کردن در تنهایی و خلوت خودتان. می‌دانید، قدرت زیاد افراد درون‌گرا در این است که احتمال تخصص‌یافتن آنها در یک زمینه بسیار بیشتر از دیگران است.
masihakekooshmooloo
روابط اجتماعی بیشتر برابر است با «سرمایۀ اجتماعی» بیشتر: هرچه بیشتر بیرون می‌روید با افراد بیشتری رابطه برقرار می‌کنید
masihakekooshmooloo
رؤیاپردازی نه‌تنها آرزوهایتان را تحقق نمی‌بخشد بلکه درحقیقت شانس شما را برای دستیابی به آنچه می‌خواهید کمتر هم می‌کند. نخیر دوستان... داستان راز به شما هیچ کمکی نمی‌کند. طبق نتایج به‌دست‌آمده مغز شما نمی‌تواند خیال و واقعیت را از هم تشخیص دهد. (به‌همین‌خاطر است که فیلم‌های سینمایی این‌قدر هیجان‌انگیز هستند.) وقتی رؤیاپردازی می‌کنید سلول‌های خاکستری مغزتان احساس می‌کنند شما درحال‌حاضر چیزی را که خواسته‌اید به‌دست آورده‌اید و به‌همین‌خاطر هم به شما در یافتن منابعی که برای ایجاد انگیزه در خودتان و دستیابی به هدف نیاز دارید کمکی نمی‌کند. در عوض شما را آرام می‌کند و باعث می‌شود کار کمتری انجام دهید، موفقیت‌های کمتری کسب کنید و رؤیاهایتان در حد رؤیا باقی بمانند. مثبت‌اندیشی به‌تنهایی به شما کمکی نمی‌کند.
masihakekooshmooloo
استفاده از ۵ درصد زمان خود برای انجام کارهای جدید، با علم به اینکه اکثر آنها را رها خواهید کرد، می‌تواند فرصت‌های بزرگی در اختیارتان بگذارد.
masihakekooshmooloo
پاسخ آن ساده است: اگر شما هنوز نمی‌دانید روی چه کاری باید تمرکز کنید و در انجام آن ثابت‌قدم باشید باید برای یافتن پاسخ خود کارهای زیادی را امتحان کنید-و همان‌طور که می‌دانید خیلی از آنها را هم باید کنار بگذارید. وقتی کاری را که قصد دارید روی آن متمرکز شوید پیدا کردید ۵ الی ۱۰ درصد از زمان خود را صرف کسب تجارب کوچک کنید تا مطمئن شوید در حال یادگیری و پیشرفت هستید.
masihakekooshmooloo
خوشبختانه شما قرار نیست بتمن باشید؛ ولی اغلب‌اوقات همۀ ما جوری رفتار می‌کنیم که انگار قرار است بتمن باشیم. ما فکر می‌کنیم همیشه باید بی‌نقص باشیم و با یک شکست همه‌چیز تمام می‌شود. ولی شما بتمن نیستید. شما می‌توانید شکست بخورید، تسلیم شوید و یاد بگیرید. درواقع این تنها راهی است که شما می‌توانید چیزی را یاد بگیرید.
masihakekooshmooloo
ما همیشه فکر می‌کنیم به چیزهای بیشتری نیاز داریم: کمک بیشتر، انگیزۀ بیشتر، انرژی بیشتر. اما در دنیای کنونیِ ما دقیقاً برعکس است: ما به چیزهای کمتری نیاز داریم. حواس‌پرتی کمتر، اهداف کمتر، مسئولیت‌های کمتر. این یعنی ما می‌توانیم بیشتر تلویزیون تماشا کنیم؟ خیر. ما کمتر به چنین چیزهایی نیاز داریم تا بتوانیم تمام تمرکزمان را روی اولویت‌هایمان بگذاریم. سؤال این است که شما قرار است چه کارهایی را کمتر انجام دهید؟ قرار است دست از چه کارهایی بکشید تا زمان بیشتری برای مسائل مهم‌تر داشته باشید؟
masihakekooshmooloo
داستان‌های بسیار زیادی در اطراف ما وجود دارند که بر اساس آنها ایستادگی و مقاومت درنهایت منتهی می‌شود به موفقیت، ولی چیز زیادی درمورد مزایای تسلیم‌شدن و رهاکردن نمی‌شنویم. هیچ‌کس دلش نمی‌خواهد مثل چتربازی باشد که چتر خود را خیلی دیر باز کرده است.
masihakekooshmooloo
گروه صوتی از ۱۴۵ نفر تشکیل شده بود که صدای تانک‌، توپ و سربازانِ در حال حرکت را ضبط می‌کردند و بلندگوهای پانصد پوندی‌ای داشتند که می‌توانستند آن صداها را تا فاصلۀ تقریباً پانزده‌مایلی پخش کنند و باعث شوند دشمن فکر کند ارتش در حال نزدیک‌شدن است. ۲۹۶ نفری که در قسمت رادیویی کار می‌کردند می‌دانستند آلمانی‌ها تماس‌های آمریکایی‌ها را شنود می‌کنند، به‌همین‌خاطر هم با مهارت کامل از رفتارهای مخصوص یگان‌های مختلف تقلید می‌کردند و اطلاعات غلطی درمورد حضور نیروهای آمریکایی در جایی که واقعاً حضور نداشتند در اختیارشان قرار می‌دادند. ۳۷۹ نفر گروه تصویری، که بیشتر آنها هنرپیشه بودند، مسئول وانمود‌کردن حضور ارتش در جایی بودند که اصلاً ارتشی وجود نداشت. جنگ‌افزارهایی که بیشترین استفاده را داشتند تانک‌های بادکنکی ۹۳ پوندی بودند. این تانک‌ها از فاصلۀ دور و یا در عکس‌های هوایی واقعی به‌نظر می‌رسیدند. با وجود یک بولدوزر برای ایجاد رد تانک
Mohammad Ali Zareian
همۀ این کارها توسط ستاد ویژۀ نیروهای ویژه با نام مستعار «ارتش شَبَح» انجام شده بود. در سال ۱۹۴۳ رالف اینگرسول و بیلی هریس تیمی ساختند که هدف اصلی آن فریب دشمن و انجام کاری بود که باعث شود آنها فکر کنند ارتش آمریکا در جاهایی حضور دارد که واقعاً حضور نداشت؛ و با این کار می‌توانستند در زمان حمله آلمانی‌ها را بهتر غافلگیر کنند و باعث شوند آنها سلاح‌ها و نیروهای خود را در جایی مستقر کنند که بی‌فایده است. اینگرسول آن یگان را «هنرپیشه‌های شیاد من» نامیده بود. آنها از ژانویۀ سال ۱۹۴۴ تا مارس ۱۹۴۵ در ۲۱ مأموریت مختلف نقش بازی کردند. استفاده از سردوشی‌های مختلف و آواز‌خواندن فقط قسمت کوچکی از کارهایی بود که آنها انجام می‌دادند. این یگان از سه قسمت تشکیل شده بود: صوتی، تصویری و رادیویی.
Mohammad Ali Zareian

حجم

۴۰۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

حجم

۴۰۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

قیمت:
۶۷,۵۰۰
۴۷,۲۵۰
۳۰%
تومان