بریدههایی از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آذرگان
۴٫۶
(۷۴۷)
ـ تصمیم درست چیه؟ باید به توصیهٔ عمو آرتاواز بله بگم یا به توصیهٔ سپهبد بگم نه؟
ـ تصمیمی درسته که پنج سال دیگه نگی به خاطر آرتاواز، سپهبد، من یا ملکه چنین تصمیمی گرفتی. باید بایستی و بگی انتخاب خود من این بود.
Dayana
بگذار به گذشته برگردیم. خودت را روی تختت تصور کن و دوباره به من اجازه بده کنارت بنشینم. اجازه بده به چشمانت نگاه کنم و بپرسم
می شود ملکهٔ من باشی؟
حالا لحظهای مکث کن. سوالم را در ذهنت تکرار کن و کاری کن چشمانت کمی گرد شوند. لبانت را بر هم بفشار و با ناباوری به من نگاه کن. طوری حیرتزده شو که از خود بپرسم نکند درخواست نامناسبی از او کردهام که اینطور مرا نگاه میکند؟ در همین لحظه که میخواهم جملهام را با خود مرور کنم، به من نزدیکتر شو. با چشمانت که این بار برق میزنند به من نگاه کن... حالا زمانش میرسد که لبخند بزنی. لبخندی کوچک که در کنارش اشکی نیز روی گونهات مینشیند. بعد باید بیدرنگ بگویی بله... بگو بله تا خوشحال باشم از بودنت.
Dayana
حتی برعکس... بیشتر دوستت دارم چون تو هنوز همون پوریایی.
ـ تو هم همون دایانا باش.
ـ پس روز مهرگان انار رو روی زمین میندازم تا برام برداری.
ـ زمین نه، زیر میز بهتره.
ـ فکر نمیکنم دیگه زیر میز جا بشی پوریا.
Dayana
خطاب به شما، خسروانوشیروان ایران
آذرگان، جشن نیایش آتش است. آتشی که گرمای آن به زندگیمان شور و شوق عشق را هدیه میدهد. همان آتش مقدس که برای همهمان ارزش خاصی دارد... برای همه و بیش از همه برای من...
پوریای من!
پیش از تو من بودم و آتشی خاموش در سینهام.
اما تو این آتش را روشن کردی.
آری! تو بودی که آب را با آتش آمیختی.
تو ناممکن را برای هر دویمان ممکن کردی!
دوستت دارم، ای همیشه جاویدان من!
آذرگانت، سالروز تولدت، مبارک!
دایانا
Dayana
ـ مقاومت در برابر میل به بیشتر دونستن واقعا دشواره. اما حق با شماست. شاید بهتر باشه پاسخ سوالاتم رو در حد نیاز بدونم.
B-vafa
ـ هرگز نباید یک حکومت رو در پادشاه خلاصه کرد.
B-vafa
ـ جانم؟
نگاه متعجبش را که میبینم میفهمم چه گفتهام.ـ جانمـ پیش از این در پاسخ به او چنین کلمهای را بر زبان نیاورده بودم. پس از مکث طولانیاش میپرسم:
ـ چرا صدام کردی؟
ـ میخواستم بگم ازت ممنونم اما... برای تو کافی نیست.
ـ لازم نیست تشکر کنی. من فقط حرفهات رو شنیدم، همین.
ـ تو بینظیری دایانا.
B-vafa
بوسهای که برای ما، برای هیچکداممان تنها یک بوسه نیست. شش سال زندگی است. شش سال صبر است و درد و انتظار و عشق. عشق...
B-vafa
میخوام با تو تنها باشم.
میخواهم با تو تنها باشم... این نیز از همان جملات شاعرانه و دوستداشتنیست!
کاربر ۲۳۸۹۳۲۰
تو این سالها، با تمام وجود دروغ بودن قید هرگز و همیشه رو درک کردم.
mehrdad
پس همانا نام مبارک او محمد است.
ح. دوست حافظ
همیشه بخند دایانا. مهم نیست به چی، فقط... بخند که وقتی میخندی، همهچیز تو قلبم سر جاشه.
Saeid
بخند که وقتی میخندی، همهچیز تو قلبم سر جاشه.
Ftm.shf
همیشه بخند دایانا. مهم نیست به چی، فقط... بخند که وقتی میخندی، همهچیز تو قلبم سر جاشه.
هستی
امنیت فقط به این نیست که دشمنی مرزهای ما رو تهدید نکنه. امنیت یعنی جان و مال و آبرو و انسانیت ما هر لحظه در امان باشه؛ در امان از فقر، در امان از ترس، در امان از غم و در امان از ناامیدی
sharareh.ch
شهرتی که روی سنگ حک میشه، سخت و سرده. از جنس مردم نیست پس فقط ابدی میشه و دوست داشتنی نمیشه. شهرت خسروانوشیروان باید در قلبها و ذهنها حک بشه دایانا.
AVA
ـ دادگاه ایران، قلب ایرانه و عدالت، ضربان این قلب. سرزمینی که عدالت نداشته باشه هیچ نداره
AVA
ورق دارد پر میشود و مرکب جوهر خالی! اما این نامه نباید تمام شود... این بار تو باید پایان نامهام باشی شهبانو!
AVA
تلاشهای ما هیچ فایدهای نداره؟
ـ اگر به نظر شما خسروانوشیروان با پادشاهان قبلی تفاوتی ندارن، میشه گفت فایدهای نداره.
ـ البته که تفاوت دارن. پوریا... بهترینه.
ـ بهترین نمونهٔ یک انسان معمولی برای پادشاهی بر زمین.
نیکو
هر جنگی به سادگی شروع میشه و به سختی پایان میگیره.
نیکو
حجم
۵۰۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۶۴۰ صفحه
حجم
۵۰۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۶۴۰ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰۵۰%
تومان