بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آذرگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آذرگان

بریده‌هایی از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آذرگان

انتشارات:انتشارات پر
امتیاز:
۴.۶از ۷۴۷ رأی
۴٫۶
(۷۴۷)
امنیت فقط به این نیست که دشمنی مرزهای ما رو تهدید نکنه. امنیت یعنی جان و مال و آبرو و انسانیت ما هر لحظه در امان باشه؛ در امان از فقر، در امان از ترس، در امان از غم و در امان از ناامیدی.
پرنیان
ـ تو قوی هستی اما قلب بسیار کوچکی داری. ـ همهٔ زن‌ها قلب کوچکی دارن، به خصوص در برابر مردی که قلب‌شون رو تصاحب کرده.
بهار برادران
بر مردم گرسنه راحت‌تر میشه پادشاهی کرد.
Fatemeh
ـ گفتی می‌خوای تنها باشی. ـ می‌خوام با تو تنها باشم.
sarina Rad
امنیت فقط به این نیست که دشمنی مرزهای ما رو تهدید نکنه. امنیت یعنی جان و مال و آبرو و انسانیت ما هر لحظه در امان باشه؛ در امان از فقر، در امان از ترس، در امان از غم و در امان از ناامیدی.
بهار برادران
آدم‌ها اگر به وقتش برای خواسته‌هاشون نجنگن، خیلی زود به شرایط عادت می‌کنن. انقدر که خواسته‌هاشون رو فراموش می‌کنن.
sarina Rad
ـ همیشه بخند دایانا. مهم نیست به چی، فقط... بخند که وقتی می‌خندی، همه‌چیز تو قلبم سر جاشه.
sarina Rad
همیشه بخند دایانا. مهم نیست به چی، فقط... بخند که وقتی می‌خندی، همه‌چیز تو قلبم سر جاشه.
آمـيـنْٖ
پدرم بهترین مرد دنیاست...
Zhra
ـ بشین اینجا دایانا. ـ گفتی می‌خوای تنها باشی. ـ می‌خوام با تو تنها باشم. می‌خواهم با تو تنها باشم... این نیز از همان جملات شاعرانه و دوست‌داشتنی‌ست!
تسنیم
دایانا! نداشتنت سخت است. بسیار سخت است اما بهتر از نبودن توست. پس در کنارم باش. هرقدر بخواهی برایت صبر می‌کنم فقط در آن روز که تاج پادشاهی بر سر می‌گذارم، تو ملکهٔ من باش. بگذار به گذشته برگردیم. خودت را روی تختت تصور کن و دوباره به من اجازه بده کنارت بنشینم. اجازه بده به چشمانت نگاه کنم و بپرسم می شود ملکهٔ من باشی؟
hengameh
یک پدر همیشه پدره. چه باشه، چه نباشه. کسی هم نمی‌تونه جاش رو بگیره.
-Dny.͜.
کیقباد گفتن بزرگی کردی و رفتی، حالا بزرگی کن و برگرد.
تسنیم
مردها قوی و محکمن، جدی و استوارن اما بی‌احساس نیستن
Zhra
ـ پدر کی میاد؟ ـ زود. ـ چند تا شب بخوابم بیدار شم، میاد؟
-Dny.͜.
آری! قطعا روزهایی روشن و شب هایی آرام در انتظار ماست
^-*شادی مرتضوی*-^
به راستی چرا انقدر دوستش دارم؟
bookworm
آری! قطعا روزهایی روشن و شب هایی آرام در انتظار ماست؛ در انتظار ما و ایران ما...
م. م
به پوریا نگاه می‌کنم. لبخند کوچکی بر لب دارد. آرام می‌گویم: ـ تموم شد. ـ شروع شد.
hengameh
همیشه بخند دایانا. مهم نیست به چی، فقط... بخند که وقتی می‌خندی، همه‌چیز تو قلبم سر جاشه.
Zhra

حجم

۵۰۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

حجم

۵۰۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۲۴صفحه بعد